پرش به محتوا

ده منبر حسینی- مهدوی (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی ضحی
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۶: خط ۲۶:
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:


فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ، وَ اشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونَ hhhبقره : 152 zzz
فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ، وَ اشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونَ <ref>بقره : 152 </ref>


مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا شکر کنید و کفر نورزید.
مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا شکر کنید و کفر نورزید.
خط ۴۸: خط ۴۸:


پس معلوم می شود این که خداوند فرموده شما را یاد میکنم منظور نوع خاصی از یاد است.
پس معلوم می شود این که خداوند فرموده شما را یاد میکنم منظور نوع خاصی از یاد است.
----صفحه: 1
----<center>صفحه: 1</center>
----در روایات آمده است:
----در روایات آمده است:


خط ۵۵: خط ۵۵:
اگر گذرتان به روضه ها و باغهای بهشت افتاد وارد آنها شوید پرسیدند باغهای بهشت چیست؟
اگر گذرتان به روضه ها و باغهای بهشت افتاد وارد آنها شوید پرسیدند باغهای بهشت چیست؟


فرمود: مجالس ذکر؛ .... بدانید که بهترین و پاکیزه ترین اعمالتان و بالابرنده ترین کارها و بهترین چیزها یاد خداست خود خداوند فرموده من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند و فرموده فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ یعنی مرا یاد کنید با اطاعت و عبادت تا شما را یاد کنم با نعمت و احسان و رحمت و رضوان hhhرُوِيَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَرَجَ عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ ارْتَعُوا فِي رِيَاضِ الْجَنَّةِ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا رِيَاضِ الْجَنَّةِ قَالَ مَجَالِسُ الذِّكْرِ اغْدُوا وَ رُوحُوا وَاذْكُرُوا وَ مَنْ كَانَ يُحِبُّ أَنْ يَعْلَمَ مَنْزِلَتَهُ عِنْدَ اللَّهِ فَلْيَنْظُرْ كَيْفَ مَنْزِلَهُ اللَّهِ عِنْدَهُ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُنْزِلُ الْعَبْدَ حَيْثُ أَنْزَلَ الْعَبْدُ اللَّهَ مِنْ نَفْسِهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ خَيْرَ أَعْمَالِكُمْ عِنْدَ مَلِيكِكُمْ وَ أَرْكَاهَا وَ أَرْفَعَهَا فِي دَرَجَاتِكُمْ وَ خَيْرَ مَا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ ذِكْرُ اللَّهِ تَعَالَى فَإِنَّهُ تَعَالَى أَخْبَرَ عَنْ نَفْسِهِ فَقَالَ أَنَا جَلِيسُ مَنْ ذَكَرَنِي وَ قَالَ سُبْحَانَهُ فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ يَعْنِي اذْكُرُونِي بِالطَّاعَةِ وَ الْعِبَادَةِ أَذْكُرْكُمْ بِالنِّعَمِ وَالْإِحْسَانِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الرضوان. (بحار الانوار، ج 10، ص163) zzz
فرمود: مجالس ذکر؛ .... بدانید که بهترین و پاکیزه ترین اعمالتان و بالابرنده ترین کارها و بهترین چیزها یاد خداست خود خداوند فرموده من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند و فرموده فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ یعنی مرا یاد کنید با اطاعت و عبادت تا شما را یاد کنم با نعمت و احسان و رحمت و رضوان <ref>رُوِيَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَرَجَ عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ ارْتَعُوا فِي رِيَاضِ الْجَنَّةِ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا رِيَاضِ الْجَنَّةِ قَالَ مَجَالِسُ الذِّكْرِ اغْدُوا وَ رُوحُوا وَاذْكُرُوا وَ مَنْ كَانَ يُحِبُّ أَنْ يَعْلَمَ مَنْزِلَتَهُ عِنْدَ اللَّهِ فَلْيَنْظُرْ كَيْفَ مَنْزِلَهُ اللَّهِ عِنْدَهُ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُنْزِلُ الْعَبْدَ حَيْثُ أَنْزَلَ الْعَبْدُ اللَّهَ مِنْ نَفْسِهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ خَيْرَ أَعْمَالِكُمْ عِنْدَ مَلِيكِكُمْ وَ أَرْكَاهَا وَ أَرْفَعَهَا فِي دَرَجَاتِكُمْ وَ خَيْرَ مَا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ ذِكْرُ اللَّهِ تَعَالَى فَإِنَّهُ تَعَالَى أَخْبَرَ عَنْ نَفْسِهِ فَقَالَ أَنَا جَلِيسُ مَنْ ذَكَرَنِي وَ قَالَ سُبْحَانَهُ فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ يَعْنِي اذْكُرُونِي بِالطَّاعَةِ وَ الْعِبَادَةِ أَذْكُرْكُمْ بِالنِّعَمِ وَالْإِحْسَانِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الرضوان. (بحار الانوار، ج 10، ص163) </ref>


بنابر این روایت نورانی منظور کلام خداوند متعال روشن می شود:
بنابر این روایت نورانی منظور کلام خداوند متعال روشن می شود:
خط ۶۵: خط ۶۵:
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
امام صادق علیه السلام می فرمایند:


«إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ إِنَّا إِذَا ذُكِرْنَا ذُكِرَ اللَّهُ» hhhالکافی، ج 2، ص186. zzz
«إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ إِنَّا إِذَا ذُكِرْنَا ذُكِرَ اللَّهُ» <ref>الکافی، ج 2، ص186. </ref>


یاد ما، از یاد خداست به درستی که چون ذکر ما به میان آید، خدا یاد می شود.»
یاد ما، از یاد خداست به درستی که چون ذکر ما به میان آید، خدا یاد می شود.»
----صفحه: 2
----<center>صفحه: 2</center>
----مجلس اهلبیت سلام الله عليهم بنا بر فرمایشی که از رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل شد، باغی از باغ های بهشت است.
----مجلس اهلبیت سلام الله عليهم بنا بر فرمایشی که از رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل شد، باغی از باغ های بهشت است.


خط ۷۷: خط ۷۷:
رسول خدا صلى الله علیه وآله می فرمایند:
رسول خدا صلى الله علیه وآله می فرمایند:


«هیچ گروهی برای ذکر فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام گرد هم جمع نمیشوند مگر اینکه ملائکه ی آسمان بر آنها فرود می آیند و اطراف ایشان حلقه میزنند وقتی آن جمع متفرق می شود، ملائکه به آسمان عروج میکنند. از آن ملائکه سؤال می شود عطری از شما به مشام میرسد که دیگر فرشتگان ندارند؛ تاکنون رایحه ای از این خوشتر احساس نکرده بودیم آن ملائکه می گویند: در نزد گروهی بودیم که محمد و اهل بیتش علیهم السلام را یاد میکردند بوی خوش آنها ما را فرا گرفته، و معطر شده ایم می گویند ما را هم نزد آنان ببرید آن ملائکه پاسخ می دهند آنها متفرق شده اند و هر یک به منزل خود رفته اند. می گویند ما را آنجا ببرید تا از آن مکان معطر شویم! hhhمَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ يَذْكُرُونَ فَضْلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیه السلام)إِلَّا هَبَطَتْ عَلَيْهِمْ مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ حَتَّى تَحْفَّ بِهِمْ فَإِذَا تَفَرَّقُوا عَرَجَتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى السَّمَاءِ فَيَقُولُ لَهُمُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّا نَشَمُّ مِنْ رَائِحَتِكُمْ مَا لَا نَشَمُّهُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ فَلَمْ نَرَ رَائِحَةَ أَطْيَبَ مِنْهَا فَيَقُولُونَ كُنَّا عِنْدَ قَوْمٍ يَذْكُرُونَ مُحَمَّدًا وَ أَهْلَ بَيْتِهِ عَ فَعَلِقَ عَلَيْنَا مِنْ رِيحِهِمْ فَتَعَطَرْنَا فَيَقُولُونَ اهْبِطُوا بِنَا إِلَيْهِمْ فَيَقُولُونَ تَفَرَّقُوا وَ مَضَى كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ إِلَى مَنْزِلِهِ فَيَقُولُونَ اهْبِطُوا بِنَا حَتَّى نَتَعَطَّرَ بِذَلِكَ الْمَكَانِ. (مستدرک الوسائل، ج 12، ص 392) zzz
«هیچ گروهی برای ذکر فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام گرد هم جمع نمیشوند مگر اینکه ملائکه ی آسمان بر آنها فرود می آیند و اطراف ایشان حلقه میزنند وقتی آن جمع متفرق می شود، ملائکه به آسمان عروج میکنند. از آن ملائکه سؤال می شود عطری از شما به مشام میرسد که دیگر فرشتگان ندارند؛ تاکنون رایحه ای از این خوشتر احساس نکرده بودیم آن ملائکه می گویند: در نزد گروهی بودیم که محمد و اهل بیتش علیهم السلام را یاد میکردند بوی خوش آنها ما را فرا گرفته، و معطر شده ایم می گویند ما را هم نزد آنان ببرید آن ملائکه پاسخ می دهند آنها متفرق شده اند و هر یک به منزل خود رفته اند. می گویند ما را آنجا ببرید تا از آن مکان معطر شویم! <ref>مَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ يَذْكُرُونَ فَضْلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیه السلام)إِلَّا هَبَطَتْ عَلَيْهِمْ مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ حَتَّى تَحْفَّ بِهِمْ فَإِذَا تَفَرَّقُوا عَرَجَتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى السَّمَاءِ فَيَقُولُ لَهُمُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّا نَشَمُّ مِنْ رَائِحَتِكُمْ مَا لَا نَشَمُّهُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ فَلَمْ نَرَ رَائِحَةَ أَطْيَبَ مِنْهَا فَيَقُولُونَ كُنَّا عِنْدَ قَوْمٍ يَذْكُرُونَ مُحَمَّدًا وَ أَهْلَ بَيْتِهِ عَ فَعَلِقَ عَلَيْنَا مِنْ رِيحِهِمْ فَتَعَطَرْنَا فَيَقُولُونَ اهْبِطُوا بِنَا إِلَيْهِمْ فَيَقُولُونَ تَفَرَّقُوا وَ مَضَى كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ إِلَى مَنْزِلِهِ فَيَقُولُونَ اهْبِطُوا بِنَا حَتَّى نَتَعَطَّرَ بِذَلِكَ الْمَكَانِ. (مستدرک الوسائل، ج 12، ص 392) </ref>


ملائکه غبطه می خورند به ما خدا به ما توفیق داده در مجلسی شرکت کنیم که بهشتیان آرزوی حضور در آن را دارند. ملائکه می آیند به این محافل و برای تک تک ما دعا و استغفار می کنند. حتی خدا به اهل این مجلس بر فرشتگان مباهات می کند
ملائکه غبطه می خورند به ما خدا به ما توفیق داده در مجلسی شرکت کنیم که بهشتیان آرزوی حضور در آن را دارند. ملائکه می آیند به این محافل و برای تک تک ما دعا و استغفار می کنند. حتی خدا به اهل این مجلس بر فرشتگان مباهات می کند


حضرت امام صادق علیه السّلام به داود بن سرحان فرمود:
حضرت امام صادق علیه السّلام به داود بن سرحان فرمود:
----صفحه: 3
----<center>صفحه: 3</center>
----ای داود سلام مرا به دوستان و یارانم و این را که میگویم :برسان خدا رحمت کند بنده ای را که با دیگری جمع شود و آن دو درباره امر ما [یعنی جایگاه و احادیث ما یاد کنند که به راستی سومی آنها فرشته ای است که برایشان طلب مغفرت کند و جمع نشوند دو نفر برای ذکر فضائل و احادیث ما مگر آنکه خدای تعالی به آنها بر فرشتگان مباهات کند.پس هرگاه گرد هم آمدید به ذکر [ احادیث و احوال] ما مشغول شوید زیرا که در اجتماع شما و مذاکره شما زنده کردن یاد و راه و روش ما است و بهترین مردم پس از ما اهل بیت کسی است که امر ما را یادآوری کند و (مردم را) بذکر فضایل و احادیث و راه و روش ما فراخواند. hhh5 . يا دَاوُدُ، أَبْلِغْ مَوَالِيَّ عَنِّى السَّلَامَ، وَ أَنِّي أَقُولُ: رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَمَعَ مَعَ آخَرَ فَتَذَاكَرًا أَمْرَنَا فَإِنَّ ثَالِنَهُمَا مَلَكٌ يَسْتَغْفِرُ لَهُمَا، وَ مَا اجْتَمَعِ اثْنَانِ عَلَى ذِكْرِنَا إِنَّا بَاهَى اللَّهُ (تَعَالَى بِهِمَا الْمَلَائِكَةَ، فَإِذَا اجْتَمَعْتُمْ فَاسْتَغِلُوا بِالذِّكْرِ، فَإِنَّ فِى اجْتِمَاعِكُمْ وَ مُذَاكَرَتِكُمْ إِحْيَاؤُنَا، وَ خَيْرُ النَّاسِ مِنْ بَعْدِنَا مَنْ ذَاكَرَ بِأَمْرِنَا وَ دَعَا إِلَى ذِكْرِنَا. ( امالی طوسی ص 224) zzz
----ای داود سلام مرا به دوستان و یارانم و این را که میگویم :برسان خدا رحمت کند بنده ای را که با دیگری جمع شود و آن دو درباره امر ما [یعنی جایگاه و احادیث ما یاد کنند که به راستی سومی آنها فرشته ای است که برایشان طلب مغفرت کند و جمع نشوند دو نفر برای ذکر فضائل و احادیث ما مگر آنکه خدای تعالی به آنها بر فرشتگان مباهات کند.پس هرگاه گرد هم آمدید به ذکر [ احادیث و احوال] ما مشغول شوید زیرا که در اجتماع شما و مذاکره شما زنده کردن یاد و راه و روش ما است و بهترین مردم پس از ما اهل بیت کسی است که امر ما را یادآوری کند و (مردم را) بذکر فضایل و احادیث و راه و روش ما فراخواند. <ref>5 . يا دَاوُدُ، أَبْلِغْ مَوَالِيَّ عَنِّى السَّلَامَ، وَ أَنِّي أَقُولُ: رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَمَعَ مَعَ آخَرَ فَتَذَاكَرًا أَمْرَنَا فَإِنَّ ثَالِنَهُمَا مَلَكٌ يَسْتَغْفِرُ لَهُمَا، وَ مَا اجْتَمَعِ اثْنَانِ عَلَى ذِكْرِنَا إِنَّا بَاهَى اللَّهُ (تَعَالَى بِهِمَا الْمَلَائِكَةَ، فَإِذَا اجْتَمَعْتُمْ فَاسْتَغِلُوا بِالذِّكْرِ، فَإِنَّ فِى اجْتِمَاعِكُمْ وَ مُذَاكَرَتِكُمْ إِحْيَاؤُنَا، وَ خَيْرُ النَّاسِ مِنْ بَعْدِنَا مَنْ ذَاكَرَ بِأَمْرِنَا وَ دَعَا إِلَى ذِكْرِنَا. ( امالی طوسی ص 224) </ref>


در میان مجالس ، مجلسی که اختصاصا برای ماتم اباعبدالله سلام الله علیه برپا شده باشد شرافت ویژه ای دارد.
در میان مجالس ، مجلسی که اختصاصا برای ماتم اباعبدالله سلام الله علیه برپا شده باشد شرافت ویژه ای دارد.
خط ۸۹: خط ۸۹:
امام صادق سلام الله علیه می فرماید:
امام صادق سلام الله علیه می فرماید:


امام حسین سلام الله علیه به گریه کنندگانش نظر رحمت فرموده و برای آنها طلب آمرزش نموده و از پدر بزرگوارش درخواست استغفار برای ایشان می نماید و خطاب به کسانی که برایش گریه میکنند می فرماید: ای کسی که گریه میکنی اگر بدانی چه خدا برایت آماده نموده مسلّما سرور و شادی تو بیشتر از حزن و اندوهت می گردد » و آن حضرت برای تمام گناهان و لغزشهای گریه کنندگان استغفار می کند . hhhوَ إِنَّهُ لَيَنْظُرُ إِلَى مَنْ يَبْكِيهِ فَيَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ يَسْأَلُ أَبَاهُ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَيَقُولُ أَيُّهَا الْبَاكِي لَوْ عَلِمْتَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَكَ لَفَرِحْتَ أَكْثَرَ مِمَّا حَزِنْتَ وَ إِنَّهُ لَيَسْتَغْفِرُ لَهُ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِيئَة. (كامل الزيارات ص103) zzz
امام حسین سلام الله علیه به گریه کنندگانش نظر رحمت فرموده و برای آنها طلب آمرزش نموده و از پدر بزرگوارش درخواست استغفار برای ایشان می نماید و خطاب به کسانی که برایش گریه میکنند می فرماید: ای کسی که گریه میکنی اگر بدانی چه خدا برایت آماده نموده مسلّما سرور و شادی تو بیشتر از حزن و اندوهت می گردد » و آن حضرت برای تمام گناهان و لغزشهای گریه کنندگان استغفار می کند . <ref>وَ إِنَّهُ لَيَنْظُرُ إِلَى مَنْ يَبْكِيهِ فَيَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ يَسْأَلُ أَبَاهُ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَيَقُولُ أَيُّهَا الْبَاكِي لَوْ عَلِمْتَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَكَ لَفَرِحْتَ أَكْثَرَ مِمَّا حَزِنْتَ وَ إِنَّهُ لَيَسْتَغْفِرُ لَهُ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِيئَة. (كامل الزيارات ص103) </ref>


کسی نمی تواند این نعمت بزرگی را که به ما داده شده درک کند اینکه امام حسین سلام الله علیه به ما نظر رحمت کند و از مولا امیرالمومنین سلام الله علیه برای ما طلب استغفار کند چیز کمی است؟
کسی نمی تواند این نعمت بزرگی را که به ما داده شده درک کند اینکه امام حسین سلام الله علیه به ما نظر رحمت کند و از مولا امیرالمومنین سلام الله علیه برای ما طلب استغفار کند چیز کمی است؟
خط ۹۶: خط ۹۶:


یکی از علمای بزرگ جناب حبیب بن مظاهر را در خواب دید که در غرفه های بهشتی به انواع نعمت های پروردگار بهره مند است و بساط نشاط براو گسترده بعد از عرض ارادت گفت:
یکی از علمای بزرگ جناب حبیب بن مظاهر را در خواب دید که در غرفه های بهشتی به انواع نعمت های پروردگار بهره مند است و بساط نشاط براو گسترده بعد از عرض ارادت گفت:
----صفحه: 4
----<center>صفحه: 4</center>
----ای حبیب ! چگونه شکر این نعمت را ادا میکنی که در جوانی خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله بودی، و در پیری موی سفید خود را در راه یاری فرزند پیامبر به خون خود خضاب نمودی؟ آیا آرزوی دیگری داری؟ فرمود: آرزو دارم به دنیا برگردم و در زمره عزاداران حسین علیه السلام داخل شوم ، زیرا که از سید دو عالم شنیدم که فرمودند: هر کس در مجلس عزای فرزندم حسین (علیه السلام) از روی معرفت اشک بریزد، خداوند کریم ثواب صد شهید به او عطا فرماید و درجات او را در بهشت بیفزاید.» hhhزندگی حبیب ابن مظاهر ص 56 zzz
----ای حبیب ! چگونه شکر این نعمت را ادا میکنی که در جوانی خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله بودی، و در پیری موی سفید خود را در راه یاری فرزند پیامبر به خون خود خضاب نمودی؟ آیا آرزوی دیگری داری؟ فرمود: آرزو دارم به دنیا برگردم و در زمره عزاداران حسین علیه السلام داخل شوم ، زیرا که از سید دو عالم شنیدم که فرمودند: هر کس در مجلس عزای فرزندم حسین (علیه السلام) از روی معرفت اشک بریزد، خداوند کریم ثواب صد شهید به او عطا فرماید و درجات او را در بهشت بیفزاید.» <ref>زندگی حبیب ابن مظاهر ص 56 </ref>


حتى جناب حبيب هم آرزومند حضور در این مجالس است. واقعا که خدا چه لطفی به ما کرده است و چه نعمت عظیمی به ما داده است
حتى جناب حبيب هم آرزومند حضور در این مجالس است. واقعا که خدا چه لطفی به ما کرده است و چه نعمت عظیمی به ما داده است
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
این بالاترین رزق هاست که خدا به ما داده . رزق ها مختلف اند مادی و معنوی حضور در مجلس اباعبدالله سلام الله علیه ، از بالاترین رزق های معنوی است که خدا از برکت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) به ما داده است.
این بالاترین رزق هاست که خدا به ما داده . رزق ها مختلف اند مادی و معنوی حضور در مجلس اباعبدالله سلام الله علیه ، از بالاترین رزق های معنوی است که خدا از برکت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) به ما داده است.


بِيُمْنِهِ رُزْقَ الْوَرَى hhhدعای عدیله zzz
بِيُمْنِهِ رُزْقَ الْوَرَى <ref>دعای عدیله </ref>


به یمن امام زمان است که خلائق روزی داده می شوند.
به یمن امام زمان است که خلائق روزی داده می شوند.
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:


الان ما که توفیق حضور در این مجالس را پیدا کرده ایم باید شکر نعمت بجای بیاوریم تا خدا نعمت ما و توفیقات ما را زیادتر کند و گرنه خدای نکرده این رزق از ما سلب می شود .
الان ما که توفیق حضور در این مجالس را پیدا کرده ایم باید شکر نعمت بجای بیاوریم تا خدا نعمت ما و توفیقات ما را زیادتر کند و گرنه خدای نکرده این رزق از ما سلب می شود .
----صفحه: 5
----<center>صفحه: 5</center>
----لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ، وَ لَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيد hhh ابراهيم : 7 zzz
----لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ، وَ لَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيد <ref> ابراهيم : 7 </ref>


اگر شکر کنید افزون میکنم و اگر کفر بورزید عذاب من شدید است
اگر شکر کنید افزون میکنم و اگر کفر بورزید عذاب من شدید است
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
إنِّي لَأدْعُو لِكُلِّ مُؤْمِن يَذْكُرُ مُصِيبَةَ جَدَى الشَّهِيدِ ثُمَّ يَدْعُو لِي بِتَعْجِيلِ الْفَرَجَ وَ التَّاييد؛
إنِّي لَأدْعُو لِكُلِّ مُؤْمِن يَذْكُرُ مُصِيبَةَ جَدَى الشَّهِيدِ ثُمَّ يَدْعُو لِي بِتَعْجِيلِ الْفَرَجَ وَ التَّاييد؛


من دعاگوی هر مومنی هستم که پس از ذکر مصائب جد غریبم حضرت سيدالشهدا عليه السلام برای تعجیل فرج و تایید من دعا کند. hhhمكيال المكارم ج 1 ص 333. zzz
من دعاگوی هر مومنی هستم که پس از ذکر مصائب جد غریبم حضرت سيدالشهدا عليه السلام برای تعجیل فرج و تایید من دعا کند. <ref>مكيال المكارم ج 1 ص 333. </ref>


اگر بعد از گریه برای ابا عبدالله سلام الله علیه برای حجت ابن الحسن دعا کنیم ، حضرت هم برای ما دعا می کند. چه معامله ای بهتر از این؟ دعای ما گنهکاران کجا و دعای حجت خدا کجا!
اگر بعد از گریه برای ابا عبدالله سلام الله علیه برای حجت ابن الحسن دعا کنیم ، حضرت هم برای ما دعا می کند. چه معامله ای بهتر از این؟ دعای ما گنهکاران کجا و دعای حجت خدا کجا!


یکی از معانی لئن شكرتم لازيدنكم یعنی همین : یعنی اگر با دعا برای فرج از امام زمان سلام الله علیه تشکر کردی حضرت برایت دعا می کند اگر به شکرانه این نعمت بعد از اشک بر مصائب عزیزان خدا برای فرج دعا کردی، خدا
یکی از معانی لئن شكرتم لازيدنكم یعنی همین : یعنی اگر با دعا برای فرج از امام زمان سلام الله علیه تشکر کردی حضرت برایت دعا می کند اگر به شکرانه این نعمت بعد از اشک بر مصائب عزیزان خدا برای فرج دعا کردی، خدا
----صفحه: 6
----<center>صفحه: 6</center>
----هم از برکات دعا برای فرج بهره مندت می کند. (مرحوم موسوی اصفهانی در کتاب مکیال المکارم نود فایده برای دعا برای فرج بر می شمارد.)
----هم از برکات دعا برای فرج بهره مندت می کند. (مرحوم موسوی اصفهانی در کتاب مکیال المکارم نود فایده برای دعا برای فرج بر می شمارد.)


خط ۱۴۶: خط ۱۴۶:


همانطور که وقتی ماه رمضان فرا می رسد ، باید اول ماه برای کل ماه نیت کرد. بیایید در شب اول ماه محرم، برای عزاداری های این دو ماه نیت کنیم . نیت کنیم خدایا ما به شکرانه حضور در مجالس عزا ، ثواب تمام عزاداری ها، اشک ها، روضه خوانی،ها را برای فرج صاحب عزا و منتقم اباعبدالله سلام الله عليه هديه مي كنيم هدیه کردن ثواب ها نه تنها از ثواب ما نمی کاهد بلکه بخاطر شاد کردن امام زمان سلام الله علیه ثواب ها را مضاعف می کند و همچنین چون شکر نعمت است توفیقات ما را افزون می کند .
همانطور که وقتی ماه رمضان فرا می رسد ، باید اول ماه برای کل ماه نیت کرد. بیایید در شب اول ماه محرم، برای عزاداری های این دو ماه نیت کنیم . نیت کنیم خدایا ما به شکرانه حضور در مجالس عزا ، ثواب تمام عزاداری ها، اشک ها، روضه خوانی،ها را برای فرج صاحب عزا و منتقم اباعبدالله سلام الله عليه هديه مي كنيم هدیه کردن ثواب ها نه تنها از ثواب ما نمی کاهد بلکه بخاطر شاد کردن امام زمان سلام الله علیه ثواب ها را مضاعف می کند و همچنین چون شکر نعمت است توفیقات ما را افزون می کند .
----صفحه: 7
----<center>صفحه: 7</center>
----آیا دانستن نعمتها از جانب اهلبیت سلام الله علیهم و سپاس گزاری از آنها شرک نیست؟
----آیا دانستن نعمتها از جانب اهلبیت سلام الله علیهم و سپاس گزاری از آنها شرک نیست؟


خط ۱۸۰: خط ۱۸۰:


كَلَّا بَلْ رانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (مطففين: 14)
كَلَّا بَلْ رانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (مطففين: 14)
----صفحه: 8
----<center>صفحه: 8</center>
----چنین نیست بلکه اعمالشان چون زنگاری بردل هایشان نشسته است یعنی قلب آلوده تو، تو را به این گونه اعتراضات واداشته است اگر قلبت صاف بود این گونه اشتباه و اعراض نمی کردیhhhذَكَرُوا أَنَّ أَبَا حَنِيفَةَ أَكَلَ طَعَامًا مَعَ الْإِمَامِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِع فَلَمَّا رَفَعَ الصَّادِقُ عَ يَدَهُ مِنْ أَكْلِهِ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ هَذَا مِنْكَ وَ مِنْ رَسُولِكَ ص فَقَالَ أَبُو حَنِيفَةَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ َأ جَعَلْتَ مَعَ اللهِ شَرِيكَاً فَقَالَ لَهُ وَيْلَكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فِي كِتَابِهِ وَ مَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَقُولُ فِي مَوْضِعِ آخَرَ وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَ قَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ فَقَالَ أَبُو حَنِيفَةَ وَ اللَّهِ لَكَانِّى مَا قَرَأَتُهُمَا قَطُّ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا سَمِعْتُهُمَا إِلَّا فِي هَذَا الْوَقْتِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام)بَلَى قَدْ قَرَأْتَهُمَا وَ سَمِعْتَهُمَا وَ لَكِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَنْزَلَ فِيكَ وَ فِي أَشْبَاهِكَ أَمْ عَلى قُلُوب أقفالُها وَقَالَ كَلَّا بَلْ رانَ عَلى قُلُوبهمْ ما كَانُوا يَكْسِبُونَ. (كنزالفوائد کراجکی ج 2 ص 36) zzz
----چنین نیست بلکه اعمالشان چون زنگاری بردل هایشان نشسته است یعنی قلب آلوده تو، تو را به این گونه اعتراضات واداشته است اگر قلبت صاف بود این گونه اشتباه و اعراض نمی کردی<ref>ذَكَرُوا أَنَّ أَبَا حَنِيفَةَ أَكَلَ طَعَامًا مَعَ الْإِمَامِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِع فَلَمَّا رَفَعَ الصَّادِقُ عَ يَدَهُ مِنْ أَكْلِهِ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ هَذَا مِنْكَ وَ مِنْ رَسُولِكَ ص فَقَالَ أَبُو حَنِيفَةَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ َأ جَعَلْتَ مَعَ اللهِ شَرِيكَاً فَقَالَ لَهُ وَيْلَكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فِي كِتَابِهِ وَ مَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَقُولُ فِي مَوْضِعِ آخَرَ وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَ قَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ فَقَالَ أَبُو حَنِيفَةَ وَ اللَّهِ لَكَانِّى مَا قَرَأَتُهُمَا قَطُّ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا سَمِعْتُهُمَا إِلَّا فِي هَذَا الْوَقْتِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام)بَلَى قَدْ قَرَأْتَهُمَا وَ سَمِعْتَهُمَا وَ لَكِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَنْزَلَ فِيكَ وَ فِي أَشْبَاهِكَ أَمْ عَلى قُلُوب أقفالُها وَقَالَ كَلَّا بَلْ رانَ عَلى قُلُوبهمْ ما كَانُوا يَكْسِبُونَ. (كنزالفوائد کراجکی ج 2 ص 36) </ref>
----صفحه: 9
----<center>صفحه: 9</center>
----
----


خط ۱۹۴: خط ۱۹۴:
آن گاه فرمود: ام سلمه به من خبر داد که روزی تو در دامان رسول خدا صلى الله عليه وآله نشسته بودی جبرئیل نازل شد و عرض کرد آیا او را دوست میداری؟ فرمود: «آری» گفت: امت تو او را خواهند کشت و اگر میخواهی، تربت آن زمین را که او در آن کشته خواهد شد به تو نشان دهم.
آن گاه فرمود: ام سلمه به من خبر داد که روزی تو در دامان رسول خدا صلى الله عليه وآله نشسته بودی جبرئیل نازل شد و عرض کرد آیا او را دوست میداری؟ فرمود: «آری» گفت: امت تو او را خواهند کشت و اگر میخواهی، تربت آن زمین را که او در آن کشته خواهد شد به تو نشان دهم.


پیامبر فرمود: آری پس جبرئیل زمین کربلا را به پیامبر نشان داد hhhثم قال الحسين ما يقال لهذه الأرض ؟ فقالوا (كربلاء) و يقال لها أرض (نينوي) قرية بها فبكي و قال كرب و بلاء؛ اخبرتني أم سلمة قالت: كان جبرئيل عند رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و أنت معی فبكيت فقال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) دع ابنى فترکتک فأخذک و وضعک فی حجره فقال جبرئيل أ تحبه؟ قال نعم؛ قال فان أمتك ستقتله. قال و ان شئت أن أريك تربه ارضه التي يقتل فيها؟ قال نعم؛ قالت: فبسط جبرئيل جناحه علي أرض كربلاء فأراه إياها، فلما قيل للحسين هذه أرض كربلاء شمها و قال هذه والله هی الأرض التي أخبر بها جبرائیل رسول الله و اننى اقتل فيها تذكره الخواص ج1 ص225) zzz
پیامبر فرمود: آری پس جبرئیل زمین کربلا را به پیامبر نشان داد <ref>ثم قال الحسين ما يقال لهذه الأرض ؟ فقالوا (كربلاء) و يقال لها أرض (نينوي) قرية بها فبكي و قال كرب و بلاء؛ اخبرتني أم سلمة قالت: كان جبرئيل عند رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و أنت معی فبكيت فقال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) دع ابنى فترکتک فأخذک و وضعک فی حجره فقال جبرئيل أ تحبه؟ قال نعم؛ قال فان أمتك ستقتله. قال و ان شئت أن أريك تربه ارضه التي يقتل فيها؟ قال نعم؛ قالت: فبسط جبرئيل جناحه علي أرض كربلاء فأراه إياها، فلما قيل للحسين هذه أرض كربلاء شمها و قال هذه والله هی الأرض التي أخبر بها جبرائیل رسول الله و اننى اقتل فيها تذكره الخواص ج1 ص225) </ref>


در برخی نقل ها آمده که پیامبر خاک کربلا را بوسید و به ام سلمه داد و فرمود هرگاه این خاک به رنگ سرخ درآمد بدان که حسین شهید شده است. hhhالمستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری، ج 4، ص 440 zzz
در برخی نقل ها آمده که پیامبر خاک کربلا را بوسید و به ام سلمه داد و فرمود هرگاه این خاک به رنگ سرخ درآمد بدان که حسین شهید شده است. <ref>المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری، ج 4، ص 440 </ref>


امام حسین علیه السلام بعد از نقل این ماجرا خاک کربلا را بویید و فرمود این همان زمین است که جبرئیل به جدم رسول خدا خبر داد که من در آن کشته خواهم شد.
امام حسین علیه السلام بعد از نقل این ماجرا خاک کربلا را بویید و فرمود این همان زمین است که جبرئیل به جدم رسول خدا خبر داد که من در آن کشته خواهم شد.
خط ۲۰۶: خط ۲۰۶:
=== عظمت و شرافت کربلا ===
=== عظمت و شرافت کربلا ===
کربلا یک زمین عادی نیست با سایر نقطه های زمین فرق دارد اصلا قابل قیاس با دیگر اراضی نیست .
کربلا یک زمین عادی نیست با سایر نقطه های زمین فرق دارد اصلا قابل قیاس با دیگر اراضی نیست .
----صفحه: 10
----<center>صفحه: 10</center>
----در کتاب کامل الزیارات از فخرالساجدین حضرت زین العابدین علیه السلام روایت شده :
----در کتاب کامل الزیارات از فخرالساجدین حضرت زین العابدین علیه السلام روایت شده :


خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:
پس آن را بهترین باغ از باغ های بهشت می گرداند و بهترین مساکن از مسکن های بهشت که ساکن نمی شود در آن مگر مقربان و پیامبران و رسولان و آن زمین روشنائی می دهد در بهشت چنانکه ستاره های بسیار روشن در میان ستاره ها برای اهل زمین روشنائی می دهند که نورش دیده های اهل بهشت را خیره می کند.
پس آن را بهترین باغ از باغ های بهشت می گرداند و بهترین مساکن از مسکن های بهشت که ساکن نمی شود در آن مگر مقربان و پیامبران و رسولان و آن زمین روشنائی می دهد در بهشت چنانکه ستاره های بسیار روشن در میان ستاره ها برای اهل زمین روشنائی می دهند که نورش دیده های اهل بهشت را خیره می کند.


و آن زمین مقدس ندا میدهد در میان بهشت منم آن زمین طیّب و مبارکی که در آغوش گرفتم و در بر داشتم نعش بهترین شهیدان و سید جوانان اهل بهشت حسین بن علی عليه السلام را. hhhاتَّخَذَ اللَّهُ أَرْضَ كَرْبَنَاءَ حَرَماً آمِناً مُبَارَكاً قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللَّهُ أَرْضَ الْكَعْبَةِ وَيَتَّخِذَهَا حَرَماً بِأَرْبَعَهُ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ وَ أَنَّهُ إِذَا زَلْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْأَرْضِ وَسَيَّرَهَا رُفِعَتْ كَمَا هِيَ بِتُرْبَتِهَا نُورَانِيَّةً صَافِيَةً فَجُعِلَتْ فِي أَفْضَلِ رَوْضَهُ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَأَفْضَلِ مَسْكَن فِي الْجَنَّةِ لَا يَسْكُنُهَا إِلَّا النَّبِيُّونَ وَ الْمُرْسَلُونَ أَوْ قَالَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ إِنَّهَا لَتَزْهَرُ بَيْنَ رِيَاضِ الْجَنَّةِ كَمَا يَزْهَرُ الْكَوْكَبُ الدُّرْئُ بَيْنَ الْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ يَغْشَى نُورُهَا أَبْصَارَ أَهْلِ الْجَنَّهُ جَمِيعاً وَهِيَ تُنَادِى أَنَا أَرْضُ اللَّهِ الْمُقَدَّسَةُ الطَّيِّبَةُ الْمُبَارَكَةُ الَّتِي تَضَمَّنَتْ سَيْدَ الشُّهَدَاءِ وَ سَيْدَ شَبَابِ أهْلِ الْجَنَّةَ (كامل الزيارات ص 268) zzz
و آن زمین مقدس ندا میدهد در میان بهشت منم آن زمین طیّب و مبارکی که در آغوش گرفتم و در بر داشتم نعش بهترین شهیدان و سید جوانان اهل بهشت حسین بن علی عليه السلام را. <ref>اتَّخَذَ اللَّهُ أَرْضَ كَرْبَنَاءَ حَرَماً آمِناً مُبَارَكاً قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللَّهُ أَرْضَ الْكَعْبَةِ وَيَتَّخِذَهَا حَرَماً بِأَرْبَعَهُ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ وَ أَنَّهُ إِذَا زَلْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْأَرْضِ وَسَيَّرَهَا رُفِعَتْ كَمَا هِيَ بِتُرْبَتِهَا نُورَانِيَّةً صَافِيَةً فَجُعِلَتْ فِي أَفْضَلِ رَوْضَهُ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَأَفْضَلِ مَسْكَن فِي الْجَنَّةِ لَا يَسْكُنُهَا إِلَّا النَّبِيُّونَ وَ الْمُرْسَلُونَ أَوْ قَالَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ إِنَّهَا لَتَزْهَرُ بَيْنَ رِيَاضِ الْجَنَّةِ كَمَا يَزْهَرُ الْكَوْكَبُ الدُّرْئُ بَيْنَ الْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ يَغْشَى نُورُهَا أَبْصَارَ أَهْلِ الْجَنَّهُ جَمِيعاً وَهِيَ تُنَادِى أَنَا أَرْضُ اللَّهِ الْمُقَدَّسَةُ الطَّيِّبَةُ الْمُبَارَكَةُ الَّتِي تَضَمَّنَتْ سَيْدَ الشُّهَدَاءِ وَ سَيْدَ شَبَابِ أهْلِ الْجَنَّةَ (كامل الزيارات ص 268) </ref>


در واقع کربلا مال این دنیا نیست تکه ای از بهشت است. آن هم نه بهشت معمولی بهشتی که مخصوص انبیا اولیاست! طبق ،روایات کربلا با فضیلت ترین قسمت بهشت بوده
در واقع کربلا مال این دنیا نیست تکه ای از بهشت است. آن هم نه بهشت معمولی بهشتی که مخصوص انبیا اولیاست! طبق ،روایات کربلا با فضیلت ترین قسمت بهشت بوده
خط ۲۲۰: خط ۲۲۰:


خداوند تبارک و تعالی بیست و چهار هزار سال پیش از خلقت کعبه زمین کربلاء را آفرید و آن را مقدس و مبارک قرار داد و پیوسته قبل از خلقت مخلوقات مقدس و
خداوند تبارک و تعالی بیست و چهار هزار سال پیش از خلقت کعبه زمین کربلاء را آفرید و آن را مقدس و مبارک قرار داد و پیوسته قبل از خلقت مخلوقات مقدس و
----صفحه: 11
----<center>صفحه: 11</center>
----مبارک بود تا آن را برترین زمین در بهشت نمود و برترین منزل و مسکنی قرارش داد که اولیاء و دوستانش در بهشت در آن سکنا می گزینند؛ hhhعَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام)قَالَ: خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَرْضَ كَرْبَنَاءَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْكَعْبَةَ بِأَربَعَهُ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ وَ قَدَّسَهَا وَ بَارَكَ عَلَيْهَا فَمَا زَالَتْ قَبْلَ خَلْقِ اللَّهِ الْخَلْقَ مُقَدَّسَةً مُبَارَكَةً وَ لَا تَزَالُ كَذَلِكَ حَتَّى يَجْعَلَهَا اللَّهُ أَفْضَلَ أَرْضِ فِى الْجَنَّةِ وَ أَفْضَلَ مَنْزِلِ وَمَسْكَن يُسْكِنُ اللَّهُ فِيهِ أَوْلِيَاءَهُ فِي الْجَنَّةِ. (كامل الزيارات ص 268 zzz hhhمشابه همین مضمون در روایات دیگر آمده عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام)قَالَ: خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى كَرْبَلَاءَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْكَعْبَةَ بِأَرْبَعَهُ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ وَ قَدَّسَهَا وَ بَارَكَ عَلَيْهَا فَمَا زَالَتْ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللهُ الْخَلْقَ مُقَدَّسَةٌ مُبَارَكَةً وَ لَا تَزَالُ كَذَلِكَ وَ يَجْعَلُهَا أَفْضَلَ أَرْضِ فِى الْجَنَّةِ. (کامل الزیارات ص 270) و در نقلی دیگر این اضافه آمده وَ أَفْضَلَ مَنْزِلٍ وَ مَسْكَن يُسْكِنُ اللَّهُ فِيهِ أَوْلِيَاءَهُ فِى الْجَنَّةِ- (كامل الزيارات ص 270) zzz
----مبارک بود تا آن را برترین زمین در بهشت نمود و برترین منزل و مسکنی قرارش داد که اولیاء و دوستانش در بهشت در آن سکنا می گزینند؛ <ref>عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام)قَالَ: خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَرْضَ كَرْبَنَاءَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْكَعْبَةَ بِأَربَعَهُ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ وَ قَدَّسَهَا وَ بَارَكَ عَلَيْهَا فَمَا زَالَتْ قَبْلَ خَلْقِ اللَّهِ الْخَلْقَ مُقَدَّسَةً مُبَارَكَةً وَ لَا تَزَالُ كَذَلِكَ حَتَّى يَجْعَلَهَا اللَّهُ أَفْضَلَ أَرْضِ فِى الْجَنَّةِ وَ أَفْضَلَ مَنْزِلِ وَمَسْكَن يُسْكِنُ اللَّهُ فِيهِ أَوْلِيَاءَهُ فِي الْجَنَّةِ. (كامل الزيارات ص 268 </ref> <ref>مشابه همین مضمون در روایات دیگر آمده عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام)قَالَ: خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى كَرْبَلَاءَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْكَعْبَةَ بِأَرْبَعَهُ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ وَ قَدَّسَهَا وَ بَارَكَ عَلَيْهَا فَمَا زَالَتْ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللهُ الْخَلْقَ مُقَدَّسَةٌ مُبَارَكَةً وَ لَا تَزَالُ كَذَلِكَ وَ يَجْعَلُهَا أَفْضَلَ أَرْضِ فِى الْجَنَّةِ. (کامل الزیارات ص 270) و در نقلی دیگر این اضافه آمده وَ أَفْضَلَ مَنْزِلٍ وَ مَسْكَن يُسْكِنُ اللَّهُ فِيهِ أَوْلِيَاءَهُ فِى الْجَنَّةِ- (كامل الزيارات ص 270) </ref>


کسی اگر به مقام کربلا معترف نباشد از درگاه خدا طرد می شود حتی اگر مثل کعبه مقدس باشد
کسی اگر به مقام کربلا معترف نباشد از درگاه خدا طرد می شود حتی اگر مثل کعبه مقدس باشد
خط ۲۲۹: خط ۲۲۹:
زمین کعبه در مقام مفاخرت گفت :کدام زمین مثل من است، و حال آنکه خداوند خانه اش را بر پشت من بنا کرده و مردم از هر راه دوری متوجه من میشوند، و حرم خدا و مأمن قرار داده شده ام؟؟!! خداوند متعال به سویش وحی کرد و فرمود:
زمین کعبه در مقام مفاخرت گفت :کدام زمین مثل من است، و حال آنکه خداوند خانه اش را بر پشت من بنا کرده و مردم از هر راه دوری متوجه من میشوند، و حرم خدا و مأمن قرار داده شده ام؟؟!! خداوند متعال به سویش وحی کرد و فرمود:


بس کن و آرام بگیر به عزت و جلال خودم قسم آنچه را که تو برای خود فضیلت میدانی در قیاس با فضیلتی که به زمین کربلاء اعطاء نموده ام همچون قطره ای است نسبت به آب دریا که سوزنی را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بر دارد، و اساسا اگر خاک کربلاء نبود این فضیلت برای تو نبود و نیز اگر نبود آنچه که این خاک آن را در بر دارد تو را نمی آفریدم و بیتی را که تو به آن افتخار میکنی خلق نمی کردم بنا بر این آرام بگیر و ساکت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمین کربلا استنکاف و استکبار و طغیانی از خود نشان مده و الا تو را فرو برده و در آتش جهنم قرارت میدهم. hhhعَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ(علیه السلام)قَالَ: إِنَّ أَرْضَ الْكَعْبَةِ قَالَتْ مَنْ مِثْلِي وَ قَدْ بَنَى اللَّهُ بَيْتَهُ [بُنِيَ بَيْتُ اللَّهِ عَلَى ظَهْرِى وَيَأْتِينِي النَّاسُ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ وَ جُعِلْتُ حَرَمَ اللَّهِ وَ أَمْنَهُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهَا أَنْ كُفِّى وَ قِرى فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِى مَا فَضْلُ مَا فُصِّلْتِ بِهِ فِيمَا أَعْطَيْتُ بِهِ أَرْضِ كَرْبَنَاءَ إِلَّا بِمَنْزِلَةِ الْإِبْرَةِ غُرِسَتْ [ غُمِسَت فِي الْبَحْرِ فَحَمَلَتْ مِنْ مَاءِ الْبَحْرِ وَ لَوْ لَا تُرْبَهُ كَرْبَلَاءَ مَا فَضَّلْتُكِ وَ لَوْ لَا مَا تَضَمَّنَتْهُ أَرْضِ كَرْبَلَاءَ لَمَا خَلَقْتُكِ وَ لَا خَلَقْتُ الْبَيْتَ الَّذِي افْتَخَرْتِ بِهِ فَقِری وَ اسْتَقِرى وَ كُونِي دُنْيَا مُتَوَاضِعاً ذَلِيلًا مَهِيناً غَيْرَ مُسْتَنْكِفٍ وَ لَا مُسْتَكْبِرٍ لِأَرْضِ كَرْبَلَاءَ وَ إِلَّا سُخْتُ بِهِ وَ هَوَيْتُ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ (کامل الزيارات ص267 )zzz
بس کن و آرام بگیر به عزت و جلال خودم قسم آنچه را که تو برای خود فضیلت میدانی در قیاس با فضیلتی که به زمین کربلاء اعطاء نموده ام همچون قطره ای است نسبت به آب دریا که سوزنی را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بر دارد، و اساسا اگر خاک کربلاء نبود این فضیلت برای تو نبود و نیز اگر نبود آنچه که این خاک آن را در بر دارد تو را نمی آفریدم و بیتی را که تو به آن افتخار میکنی خلق نمی کردم بنا بر این آرام بگیر و ساکت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمین کربلا استنکاف و استکبار و طغیانی از خود نشان مده و الا تو را فرو برده و در آتش جهنم قرارت میدهم. <ref>عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ(علیه السلام)قَالَ: إِنَّ أَرْضَ الْكَعْبَةِ قَالَتْ مَنْ مِثْلِي وَ قَدْ بَنَى اللَّهُ بَيْتَهُ [بُنِيَ بَيْتُ اللَّهِ عَلَى ظَهْرِى وَيَأْتِينِي النَّاسُ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ وَ جُعِلْتُ حَرَمَ اللَّهِ وَ أَمْنَهُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهَا أَنْ كُفِّى وَ قِرى فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِى مَا فَضْلُ مَا فُصِّلْتِ بِهِ فِيمَا أَعْطَيْتُ بِهِ أَرْضِ كَرْبَنَاءَ إِلَّا بِمَنْزِلَةِ الْإِبْرَةِ غُرِسَتْ [ غُمِسَت فِي الْبَحْرِ فَحَمَلَتْ مِنْ مَاءِ الْبَحْرِ وَ لَوْ لَا تُرْبَهُ كَرْبَلَاءَ مَا فَضَّلْتُكِ وَ لَوْ لَا مَا تَضَمَّنَتْهُ أَرْضِ كَرْبَلَاءَ لَمَا خَلَقْتُكِ وَ لَا خَلَقْتُ الْبَيْتَ الَّذِي افْتَخَرْتِ بِهِ فَقِری وَ اسْتَقِرى وَ كُونِي دُنْيَا مُتَوَاضِعاً ذَلِيلًا مَهِيناً غَيْرَ مُسْتَنْكِفٍ وَ لَا مُسْتَكْبِرٍ لِأَرْضِ كَرْبَلَاءَ وَ إِلَّا سُخْتُ بِهِ وَ هَوَيْتُ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ (کامل الزيارات ص267 )</ref>
----صفحه: 12
----<center>صفحه: 12</center>
----فضایل کربلا و فضایل زیارت این زمین مقدس بیشتر از حد فکر و فهم ماست فرموده اند اگر فضایل زیارت کربلا را آن طور که هست بیان شود حج خانه خدا تعطیل می شد!
----فضایل کربلا و فضایل زیارت این زمین مقدس بیشتر از حد فکر و فهم ماست فرموده اند اگر فضایل زیارت کربلا را آن طور که هست بیان شود حج خانه خدا تعطیل می شد!


خط ۲۵۳: خط ۲۵۳:


وقتی توفیق پیدا کردیم در بهترین نقطه هستی قدم بگذاریم حیف است که از بهترین و زیباترین دعا غافل شویم.
وقتی توفیق پیدا کردیم در بهترین نقطه هستی قدم بگذاریم حیف است که از بهترین و زیباترین دعا غافل شویم.
----صفحه: 13
----<center>صفحه: 13</center>
----اصلا دعا برای فرج در کربلا سیره خود امام حسین سلام الله علیه است
----اصلا دعا برای فرج در کربلا سیره خود امام حسین سلام الله علیه است


امام حسین علیه السلام پس از ورود به کربلا فرزندان و برادران و اهل بیت خود را جمع کرد؛ بعد نظری بر آنها انداخت و گریست و عرض کرد:
امام حسین علیه السلام پس از ورود به کربلا فرزندان و برادران و اهل بیت خود را جمع کرد؛ بعد نظری بر آنها انداخت و گریست و عرض کرد:


اللَّهُمَّ إِنَّا عِتْرَةُ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ وَ قَدْ أَخْرِجْنَا وَطُرِدْنَا وَ أَرْعِجْنَا عَنْ حَرَمٍ جَدَّنَا وَ تَعَدَّتْ بَنُو أمَيَّةَ عَلَيْنَا اللَّهُمَّ فَخُذْ لَنَا بِحَقِّنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ. hhhبحار الأنوار (ط) - بیروت)، ج 44،
اللَّهُمَّ إِنَّا عِتْرَةُ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ وَ قَدْ أَخْرِجْنَا وَطُرِدْنَا وَ أَرْعِجْنَا عَنْ حَرَمٍ جَدَّنَا وَ تَعَدَّتْ بَنُو أمَيَّةَ عَلَيْنَا اللَّهُمَّ فَخُذْ لَنَا بِحَقِّنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ. <ref>بحار الأنوار (ط) - بیروت)، ج 44،
----صفحه: 383 zzz
----<center>صفحه: 383</center> </ref>
----خدایا! ما عترت پیامبر ،تو ،محمد هستیم بنی امیه ما را از حرم جدمان راندند و در حق ما جفا کردند خدایا! با ظهور (منتقم حق ما را از ستمگران بستان و ما را بر آنها پیروز گردان.
----خدایا! ما عترت پیامبر ،تو ،محمد هستیم بنی امیه ما را از حرم جدمان راندند و در حق ما جفا کردند خدایا! با ظهور (منتقم حق ما را از ستمگران بستان و ما را بر آنها پیروز گردان.


خط ۲۷۰: خط ۲۷۰:


سرانجام یک روز به خانه ی ما هجوم آوردند و اثاث ما را بیرون ریختند و زن و بچه و مادر ما را سوار ماشین کردند. من از چنگ مأموران عراقی فرار کردم و دوان دوان داخل حرم آمدم
سرانجام یک روز به خانه ی ما هجوم آوردند و اثاث ما را بیرون ریختند و زن و بچه و مادر ما را سوار ماشین کردند. من از چنگ مأموران عراقی فرار کردم و دوان دوان داخل حرم آمدم
----صفحه: 14
----<center>صفحه: 14</center>
----و به ضریح آقا چسبیدم؛ ضریح را می بوسیدم و گریه و التماس می کردم که آقاجان من نمی خواهم بروم و از جوار شما نمی توانم دور باشم.
----و به ضریح آقا چسبیدم؛ ضریح را می بوسیدم و گریه و التماس می کردم که آقاجان من نمی خواهم بروم و از جوار شما نمی توانم دور باشم.


خط ۲۸۸: خط ۲۸۸:


آنجاست که اگر کسی برای حجت ابن الحسن دعا کند خود امام زمان دعاگویش خواهد بود.
آنجاست که اگر کسی برای حجت ابن الحسن دعا کند خود امام زمان دعاگویش خواهد بود.
----صفحه: 15
----<center>صفحه: 15</center>
----
----


خط ۳۰۷: خط ۳۰۷:
امام رضا سلام الله علیه می فرمایند:
امام رضا سلام الله علیه می فرمایند:


كَمْ مِنْ حَرَّى مُؤْمِنَهُ وَ كَمْ مِنْ مُؤْمِن مُتَأَسْفَ حَرَّانَ حَزِينِ عِنْدَ فِقْدَانِ الْمَاءِ الْمَعِينِ hhhکمال الدین ج 2 ص 371 zzz
كَمْ مِنْ حَرَّى مُؤْمِنَهُ وَ كَمْ مِنْ مُؤْمِن مُتَأَسْفَ حَرَّانَ حَزِينِ عِنْدَ فِقْدَانِ الْمَاءِ الْمَعِينِ <ref>کمال الدین ج 2 ص 371 </ref>


چه زنان مؤمن دلسوخته و چه مردان مؤمن اسفناک حیران و حزین که هنگام نبود ماء معین باشند منتظر سوز و گداز دارد.
چه زنان مؤمن دلسوخته و چه مردان مؤمن اسفناک حیران و حزین که هنگام نبود ماء معین باشند منتظر سوز و گداز دارد.
----صفحه: 16
----<center>صفحه: 16</center>
----
----


خط ۳۲۰: خط ۳۲۰:
حارث شامی که یکی از مأموران یزید بود میگوید شب اول که همه نگهبانان در خواب بودند من بیدار بودم و در ظاهر خود را به خواب زده بودم دیدم دختری کوچک از اسیران کربلا برخاست و نگاهی به اطراف کرد و دید همه لشکر یزید بر اثر خستگی راه خوابیده اند. سر بریده حسین را به شاخه درختی که در آنجا بود آویزان کرده بودند آن دخترک خود را به زیر آن درخت رسانید به سر پدرش نگاه کرد و سخنانی میگفت و اشک میریخت. ناگاه دیدم سر حسین به پایین آمد و روبروی آن دخترک قرار گرفت. آن دخترک که رقیه نام داشت گفت السَّلام عَلَیک یا أبتاهُ، وا مُصيبتاهُ بَعْدَ فِرَاقِكَ، وَاغُرْبَتَاهُ بَعْدَ شَهَادَتک سلام بر تو ای بابا وای از شدت اندوه بعد از فراق تو وای از غریبی بعد از شهادت تو . ناگهان شنیدم سر حسین به آن کودک فرمود دخترم سختیهای اسارت و شکنجه های راه و مصیبت تو تمام شد. چند شب دیگر نزد ما خواهی آمد در برابر رنجها صبر کن که پاداش - مقام شفاعت نصیبت می شود.
حارث شامی که یکی از مأموران یزید بود میگوید شب اول که همه نگهبانان در خواب بودند من بیدار بودم و در ظاهر خود را به خواب زده بودم دیدم دختری کوچک از اسیران کربلا برخاست و نگاهی به اطراف کرد و دید همه لشکر یزید بر اثر خستگی راه خوابیده اند. سر بریده حسین را به شاخه درختی که در آنجا بود آویزان کرده بودند آن دخترک خود را به زیر آن درخت رسانید به سر پدرش نگاه کرد و سخنانی میگفت و اشک میریخت. ناگاه دیدم سر حسین به پایین آمد و روبروی آن دخترک قرار گرفت. آن دخترک که رقیه نام داشت گفت السَّلام عَلَیک یا أبتاهُ، وا مُصيبتاهُ بَعْدَ فِرَاقِكَ، وَاغُرْبَتَاهُ بَعْدَ شَهَادَتک سلام بر تو ای بابا وای از شدت اندوه بعد از فراق تو وای از غریبی بعد از شهادت تو . ناگهان شنیدم سر حسین به آن کودک فرمود دخترم سختیهای اسارت و شکنجه های راه و مصیبت تو تمام شد. چند شب دیگر نزد ما خواهی آمد در برابر رنجها صبر کن که پاداش - مقام شفاعت نصیبت می شود.


حارث شامی میگوید خانه من نزدیک خرابه شام ،بود من منتظر بودم ببینم آیا این دخترک طبق گفته پدرش زود به او ملحق می شود؟ تا اینکه یک شب صدای ناله و فریاد از خرابه شنیدم، پرسیدم چه است، گفتند حضرت رقیه سلام الله علیها از دنیا رفت. hhhسرگذشت جانسوز حضرت رقیه سلام الله عليها: ص 31 الی 33 zzz
حارث شامی میگوید خانه من نزدیک خرابه شام ،بود من منتظر بودم ببینم آیا این دخترک طبق گفته پدرش زود به او ملحق می شود؟ تا اینکه یک شب صدای ناله و فریاد از خرابه شنیدم، پرسیدم چه است، گفتند حضرت رقیه سلام الله علیها از دنیا رفت. <ref>سرگذشت جانسوز حضرت رقیه سلام الله عليها: ص 31 الی 33 </ref>


حضرت رقیه سلام الله عليها معلم انتظار است میگوید اگر کسی از امامش دور افتاد نباید آرام و قرار داشته باشد تا به وصال برسد. اگر انسان واقعا منتظر باشد تا زمانی که به وصال نرسد واقعا آرام و قرار ندارد
حضرت رقیه سلام الله عليها معلم انتظار است میگوید اگر کسی از امامش دور افتاد نباید آرام و قرار داشته باشد تا به وصال برسد. اگر انسان واقعا منتظر باشد تا زمانی که به وصال نرسد واقعا آرام و قرار ندارد
خط ۳۲۶: خط ۳۲۶:
همانطور که امام صادق سلام الله علیه این طور خطاب با امام زمان نجوا می کردند:
همانطور که امام صادق سلام الله علیه این طور خطاب با امام زمان نجوا می کردند:


سَيْدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي وَ ضَيَّقَتْ عَلَيَّ مِهَادِي وَ ابْتَزَتْ مِنِّي رَاحَةَ فُؤَادِي hhhكمال الدین ج 2 ص 353 zzz
سَيْدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي وَ ضَيَّقَتْ عَلَيَّ مِهَادِي وَ ابْتَزَتْ مِنِّي رَاحَةَ فُؤَادِي <ref>كمال الدین ج 2 ص 353 </ref>
----صفحه: 17
----<center>صفحه: 17</center>
----ای آقایم غیبت تو خواب از چشمم ربوده و خاطرم را پریشان ساخته و آسایش دل را برده منتظر آرام و قرار ندارد . مدام می سوزد و ندبه می کند.
----ای آقایم غیبت تو خواب از چشمم ربوده و خاطرم را پریشان ساخته و آسایش دل را برده منتظر آرام و قرار ندارد . مدام می سوزد و ندبه می کند.


خط ۳۳۹: خط ۳۳۹:
... أَيْنَ مُعِرُ الْأَوْلِياءِ وَ مُذِلُ الْأَعْداءِ؟ أَيْنَ جَامِعُ الْكَلِمَةَ عَلَى التَّقْوى؟ أَيْنَ بابُ اللهِ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتِي؟ أَيْنَ وَجْهُ اللهِ الَّذى إِلَيْهِ يَتَوَجَهُ الْأَوْلِياءُ؟ أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السّماءِ؟.
... أَيْنَ مُعِرُ الْأَوْلِياءِ وَ مُذِلُ الْأَعْداءِ؟ أَيْنَ جَامِعُ الْكَلِمَةَ عَلَى التَّقْوى؟ أَيْنَ بابُ اللهِ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتِي؟ أَيْنَ وَجْهُ اللهِ الَّذى إِلَيْهِ يَتَوَجَهُ الْأَوْلِياءُ؟ أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السّماءِ؟.


منتظر واقعی، اهل جست و جو است. مدام می گوید کجاست محبوبم؟ مدام دنبال راهی میگردد تا که محبوبش را پیداکند و خودش را به او نزدیک کند. حضرت یعقوب که نماد منتظر در قرآن است به فرزندانش گفت « اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أخيه»hhhسوره یوسف آیه 85 zzz تحسس یعنی جست و جو منتظر اهل جست و جو است. می گردد و می گردد تا بالاخره راهی برای وصال پیدا کند.
منتظر واقعی، اهل جست و جو است. مدام می گوید کجاست محبوبم؟ مدام دنبال راهی میگردد تا که محبوبش را پیداکند و خودش را به او نزدیک کند. حضرت یعقوب که نماد منتظر در قرآن است به فرزندانش گفت « اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أخيه»<ref>سوره یوسف آیه 85 </ref> تحسس یعنی جست و جو منتظر اهل جست و جو است. می گردد و می گردد تا بالاخره راهی برای وصال پیدا کند.


=== 4. ترجیح امام بر خود ===
=== 4. ترجیح امام بر خود ===
خط ۳۴۵: خط ۳۴۵:


در عصر عاشورا که دشمنان برای غارت گری به سوی خیمه گاه امام حسین علیه السلام هجوم آوردند،23 کودک از اهل بیت علیهم السلام در درون خیمه ها بودند. به عمر سعد گزارش دادند که این کودکان از تشنگی در آستانه ی مرگ هستند. عمر سعد اجازه داد که به آنان آب بدهند چون نوبت به رقیه عليها السلام رسید وی ظرف آب را گرفت و دوان دوان به سوی قتلگاه حرکت کرد. یکی از سپاهیان دشمن پرسید کجا می روی؟ رقیه علیها السلام فرمود: بابایم تشنه بود میخواهم برای او آب ببرم. او
در عصر عاشورا که دشمنان برای غارت گری به سوی خیمه گاه امام حسین علیه السلام هجوم آوردند،23 کودک از اهل بیت علیهم السلام در درون خیمه ها بودند. به عمر سعد گزارش دادند که این کودکان از تشنگی در آستانه ی مرگ هستند. عمر سعد اجازه داد که به آنان آب بدهند چون نوبت به رقیه عليها السلام رسید وی ظرف آب را گرفت و دوان دوان به سوی قتلگاه حرکت کرد. یکی از سپاهیان دشمن پرسید کجا می روی؟ رقیه علیها السلام فرمود: بابایم تشنه بود میخواهم برای او آب ببرم. او
----صفحه: 18
----<center>صفحه: 18</center>
----گفت :ای دختر آب را خودت بخور که پدرت را با لب تشنه کشتند. حضرت رقیه علیهاالسلام با شنیدن این سخن با گریه گفت: پس من هم آب نمی خورم. hhhسرگذشت جان سوز حضرت رقیه ص29، به نقل از ثمرات الحياه، ج2، ص38 zzz
----گفت :ای دختر آب را خودت بخور که پدرت را با لب تشنه کشتند. حضرت رقیه علیهاالسلام با شنیدن این سخن با گریه گفت: پس من هم آب نمی خورم. <ref>سرگذشت جان سوز حضرت رقیه ص29، به نقل از ثمرات الحياه، ج2، ص38 </ref>


وقتی هم به وصال رسید از غم و غصه های خودش نگفت از تازیانه هایی که خورده بود دم نزد تماما از رنج های پدر گفت:
وقتی هم به وصال رسید از غم و غصه های خودش نگفت از تازیانه هایی که خورده بود دم نزد تماما از رنج های پدر گفت:
خط ۳۶۸: خط ۳۶۸:


منتظر خستگی نمی شناسد. هر قدر هم فراق طولانی باشد هر قدر هم قراق سخت باشد باز صبوری می کند
منتظر خستگی نمی شناسد. هر قدر هم فراق طولانی باشد هر قدر هم قراق سخت باشد باز صبوری می کند
----صفحه: 19
----<center>صفحه: 19</center>
----در زیارتنامه امام عصر سلام الله علیه آمده است:
----در زیارتنامه امام عصر سلام الله علیه آمده است:


فَلَوْ تَطَاوَلَتِ الدُّهُورُ وَ تَمَادَتِ الْأَعْمَارُ لَمْ أَزْدَدْ فِيكَ إِلَّا يَقِيناً وَ لَكَ إِلَّا حُبّاً وَعَلَيْكَ إِلَّا مُتَكَلًا وَ مُعْتَمَداً وَلِظْهُورِكَ إِلَّا مُتَوَقَّعاً وَ مُنْتَظَراً وَ لِجِهَادِي بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَرَقَبا hhhبحار الأنوار (ط) - بیروت)، ج99،
فَلَوْ تَطَاوَلَتِ الدُّهُورُ وَ تَمَادَتِ الْأَعْمَارُ لَمْ أَزْدَدْ فِيكَ إِلَّا يَقِيناً وَ لَكَ إِلَّا حُبّاً وَعَلَيْكَ إِلَّا مُتَكَلًا وَ مُعْتَمَداً وَلِظْهُورِكَ إِلَّا مُتَوَقَّعاً وَ مُنْتَظَراً وَ لِجِهَادِي بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَرَقَبا <ref>بحار الأنوار (ط) - بیروت)، ج99،
----صفحه: 118 zzz
----<center>صفحه: 118</center> </ref>
----اگر روزگار غیبت تو به درازا کشد از ایمان به تو برنگردم بلکه بر یقینم بیفزاید و دوستیم به تو زیادتر شود و بیشتر به تو پشت گرم و قوی دل گردم و با اشتیاق فراوانتر انتظار ظهور تو را داشته باشم و برای جهاد در پیشگاه تو آماده تر شوم.
----اگر روزگار غیبت تو به درازا کشد از ایمان به تو برنگردم بلکه بر یقینم بیفزاید و دوستیم به تو زیادتر شود و بیشتر به تو پشت گرم و قوی دل گردم و با اشتیاق فراوانتر انتظار ظهور تو را داشته باشم و برای جهاد در پیشگاه تو آماده تر شوم.


منتظر اهل اصرار است با یک بار و دوبار از میدان به در نمی رود. چون همین اصرار است که انسان را به نتیجه می رساند. این قاعده عالم است امیرالمومنین سلام الله علیه می فرماید
منتظر اهل اصرار است با یک بار و دوبار از میدان به در نمی رود. چون همین اصرار است که انسان را به نتیجه می رساند. این قاعده عالم است امیرالمومنین سلام الله علیه می فرماید


من اسْتَدَامَ فَرْعَ الْبَابِ وَ لَجَّ وَلَجَ hhhتصنيف غرر الحکم ح 3758 zzz
من اسْتَدَامَ فَرْعَ الْبَابِ وَ لَجَّ وَلَجَ <ref>تصنيف غرر الحکم ح 3758 </ref>


هر کس دری را پیوسته بکوبد و اصرار ورزد، در گشوده گردد.
هر کس دری را پیوسته بکوبد و اصرار ورزد، در گشوده گردد.
خط ۳۸۳: خط ۳۸۳:
امام زمان سلام الله علیه می فرماید:
امام زمان سلام الله علیه می فرماید:


إِن اسْتَرْشَدْتَ أَرْشِدْتَ وَ إِنْ طَلَبْتَ وَجَدْت hhhكمال الدین ج 2 ص 509 zzz
إِن اسْتَرْشَدْتَ أَرْشِدْتَ وَ إِنْ طَلَبْتَ وَجَدْت <ref>كمال الدین ج 2 ص 509 </ref>


اگر طالب هدایت باشی هدایت خواهی شد و اگر (واقعا) طالب باشی (مقصودت را )خواهی یافت.
اگر طالب هدایت باشی هدایت خواهی شد و اگر (واقعا) طالب باشی (مقصودت را )خواهی یافت.
خط ۳۹۴: خط ۳۹۴:


برخی گفته اند در این فرمایش امام، «ذلک» به «دعا» بر می گردد. برخی دیگر گفته اند به اکثار «دعا بر می گردد. یعنی این «زیاد دعا کردن»برای شما موجب فرج می شود نه تنها باید دعا کرد بلکه باید زیاد دعا کرد .
برخی گفته اند در این فرمایش امام، «ذلک» به «دعا» بر می گردد. برخی دیگر گفته اند به اکثار «دعا بر می گردد. یعنی این «زیاد دعا کردن»برای شما موجب فرج می شود نه تنها باید دعا کرد بلکه باید زیاد دعا کرد .
----صفحه: 20
----<center>صفحه: 20</center>
----در هر حاجتی باید به درگاه خدا اصرار کنیم تا حاجت روا شویم همین طور در دعا برای فرج نباید از دعا برای فرج ملول بشویم. بايد كثير الدعا بشویم (همانطور که بعضی ها کثیر السفر هستند بعضی ها کثیر الشک هستند ما هم باید اینقدر دعا کنیم تا بگویند فلانی کثیر الدعا است. )
----در هر حاجتی باید به درگاه خدا اصرار کنیم تا حاجت روا شویم همین طور در دعا برای فرج نباید از دعا برای فرج ملول بشویم. بايد كثير الدعا بشویم (همانطور که بعضی ها کثیر السفر هستند بعضی ها کثیر الشک هستند ما هم باید اینقدر دعا کنیم تا بگویند فلانی کثیر الدعا است. )
----صفحه: 21
----<center>صفحه: 21</center>
----
----


خط ۴۲۴: خط ۴۲۴:


بنابراین برگشتن به سوی خدا یعنی برگشتن در خانه امام جناب حر سلام الله علیه هم خوب فهمید که باید بیاید درب خانه امام. برخی از جریانها بعد از عاشورا با نام توابین شکل گرفتند اما نیامدند مطیع امام سجاد سلام الله علیه باشند. غافل بودند که توبه واقعی درب خانه امام معنا می شود.
بنابراین برگشتن به سوی خدا یعنی برگشتن در خانه امام جناب حر سلام الله علیه هم خوب فهمید که باید بیاید درب خانه امام. برخی از جریانها بعد از عاشورا با نام توابین شکل گرفتند اما نیامدند مطیع امام سجاد سلام الله علیه باشند. غافل بودند که توبه واقعی درب خانه امام معنا می شود.
----صفحه: 22
----<center>صفحه: 22</center>
----در قرآن آمده:
----در قرآن آمده:


خط ۴۴۶: خط ۴۴۶:


يَا وَلِيَّ اللَّهِ إِنَّ بَيْنِي وَبَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لَا يَأْتِي عَلَيْهَا إِلَّا رِضَاكُم
يَا وَلِيَّ اللَّهِ إِنَّ بَيْنِي وَبَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لَا يَأْتِي عَلَيْهَا إِلَّا رِضَاكُم
----صفحه: 23
----<center>صفحه: 23</center>
----امام باید راضی شود تا خدا راضی شود اگر میخواهی توبه کنی باید امام را راضی کنی.
----امام باید راضی شود تا خدا راضی شود اگر میخواهی توبه کنی باید امام را راضی کنی.


خط ۴۶۶: خط ۴۶۶:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:


همانا شادی خداوند از توبه بنده خود بیشتر است از شادی نازایی که بچه می آورد و گم کرده ای که گمشده خود را مییابد و تشنه ای که به آب می رسد. hhhلَلَّهُ أَفْرَحُ بتوبهِ عبدِهِ مِن العقيمِ الوالِدِ ومِن الضّال الواجد، ومِن الضّمان الوارد. (کنز العمال: 10165) zzz
همانا شادی خداوند از توبه بنده خود بیشتر است از شادی نازایی که بچه می آورد و گم کرده ای که گمشده خود را مییابد و تشنه ای که به آب می رسد. <ref>لَلَّهُ أَفْرَحُ بتوبهِ عبدِهِ مِن العقيمِ الوالِدِ ومِن الضّال الواجد، ومِن الضّمان الوارد. (کنز العمال: 10165) </ref>


شاد شدن خدا یعنی شاد شدن امام امام نماینده خداست و آیینه صفات او.
شاد شدن خدا یعنی شاد شدن امام امام نماینده خداست و آیینه صفات او.
خط ۴۷۵: خط ۴۷۵:


هرگز چنین نیست،
هرگز چنین نیست،
----صفحه: 24
----<center>صفحه: 24</center>
----در کتاب احتجاج آمده:
----در کتاب احتجاج آمده:


هنگامی که برخی از شیعیان در وجود حضرت مهدی سلام الله علیه به تردید افتاده بودند این توقیع شریف از ناحیه مقدس حضرت صادر گشت :
هنگامی که برخی از شیعیان در وجود حضرت مهدی سلام الله علیه به تردید افتاده بودند این توقیع شریف از ناحیه مقدس حضرت صادر گشت :


إِنَّهُ أَنْهِى إِلَى ارْتِيَابُ جَمَاعَهُ مِنْكُمْ فِي الدِّينِ وَ مَا دَخَلَهُمْ مِنَ الشَّكَ وَ الْحَيْرَةِ فِي وَلَاةِ أَمْرِهِمْ فَغَمَّنَا ذَلِكَ لَكُمْ لَا لَنَا وَ سَاءَنَا فِيكُمْ لَا فِينَا لِأَنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَلَا فَاقَةَ بِنَا إِلَى غَيْرِهِ وَ الْحَقُّ مَعَنَا فَلَنْ يُوحِشَنَا مَنْ قَعَدَ عَنَّا؛ hhhاحتجاج ج 2 ص 467zzz
إِنَّهُ أَنْهِى إِلَى ارْتِيَابُ جَمَاعَهُ مِنْكُمْ فِي الدِّينِ وَ مَا دَخَلَهُمْ مِنَ الشَّكَ وَ الْحَيْرَةِ فِي وَلَاةِ أَمْرِهِمْ فَغَمَّنَا ذَلِكَ لَكُمْ لَا لَنَا وَ سَاءَنَا فِيكُمْ لَا فِينَا لِأَنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَلَا فَاقَةَ بِنَا إِلَى غَيْرِهِ وَ الْحَقُّ مَعَنَا فَلَنْ يُوحِشَنَا مَنْ قَعَدَ عَنَّا؛ <ref>احتجاج ج 2 ص 467</ref>


به ما خبر رسیده که جماعتی از شما در دین خود به تزلزل افتاده و نسبت به امامشان دچار شک و تردید گردیده اند این ،خبر ما را اندوهگین نموده است البته حزن و اندوه ما نه برای خود بلکه به خاطر شماست؛ چون خدا با ماست و ما به غیر او نیازی نداریم به غیر او نیازی نداریم و حق با ماست و هرکس ما را تنها گذارد نمی هراسیم.
به ما خبر رسیده که جماعتی از شما در دین خود به تزلزل افتاده و نسبت به امامشان دچار شک و تردید گردیده اند این ،خبر ما را اندوهگین نموده است البته حزن و اندوه ما نه برای خود بلکه به خاطر شماست؛ چون خدا با ماست و ما به غیر او نیازی نداریم به غیر او نیازی نداریم و حق با ماست و هرکس ما را تنها گذارد نمی هراسیم.
خط ۴۹۰: خط ۴۹۰:
شبی در سرداب مقدس امام زمان سلام الله علیه در سامرا صدای دلنشین حضرتش را شنیدم که می فرمود:
شبی در سرداب مقدس امام زمان سلام الله علیه در سامرا صدای دلنشین حضرتش را شنیدم که می فرمود:


اللَّهُمَّ إِنَّ شِيعَتَنَا خُلِقَتْ مِنْ شُعَاعِ أَنْوَارِنَا وَبَقِيَّهِ طِينَتِنَا وَقَدْ فَعَلُوا ذُنُوباً كَثِيرَةً انْكَالًا عَلَى حُبِّنَا وَ وَلَايَتِنَا فَإِنْ كَانَت ذُنُوبُهُمْ بَيْنَكَ وَبَيْنَهُمْ فَاصْفَحْ عَنْهُمْ فَقَدْ رَضِينَا وَ مَا كَانَ مِنْهَا فِيمَا بَيْنَهُمْ فَأَصْلِحْ بَيْنَهُمْ وَ قَاصِ بِهَا عَنْ حُمُسِنَا وَأَدْخِلْهُمُ الْجَنَّةَ وَزَحْزِحْهُمْ عَنِ النَّارِ وَ لَا تَجْمَعْ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ أَعْدَائِنَا فِي سَخَطِكَ؟ hhhبحار الانوار ج 53 ص302. zzz
اللَّهُمَّ إِنَّ شِيعَتَنَا خُلِقَتْ مِنْ شُعَاعِ أَنْوَارِنَا وَبَقِيَّهِ طِينَتِنَا وَقَدْ فَعَلُوا ذُنُوباً كَثِيرَةً انْكَالًا عَلَى حُبِّنَا وَ وَلَايَتِنَا فَإِنْ كَانَت ذُنُوبُهُمْ بَيْنَكَ وَبَيْنَهُمْ فَاصْفَحْ عَنْهُمْ فَقَدْ رَضِينَا وَ مَا كَانَ مِنْهَا فِيمَا بَيْنَهُمْ فَأَصْلِحْ بَيْنَهُمْ وَ قَاصِ بِهَا عَنْ حُمُسِنَا وَأَدْخِلْهُمُ الْجَنَّةَ وَزَحْزِحْهُمْ عَنِ النَّارِ وَ لَا تَجْمَعْ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ أَعْدَائِنَا فِي سَخَطِكَ؟ <ref>بحار الانوار ج 53 ص302. </ref>


خداوندا، شیعیان ما از شعاع نور ما و از باقیمانده گل ما خلق گردیده اند و با تکیه بر محبت و ولایت ما گناهان زیادی مرتکب شده اند پس اگر گناهانشان میان تو و آنهاست (حق الله) از آنان بگذر، به درستی که ما را خشنود نموده ای و اگر میان خودشان استحق الناس میانشان آشتی برقرار ساز و از خمس ما به ایشان بده تا راضی شوند آنان را وارد بهشت گردان و از آتش نگاهشان دار و میان آنان و دشمنان ما در غضب خود جمع نفرما.
خداوندا، شیعیان ما از شعاع نور ما و از باقیمانده گل ما خلق گردیده اند و با تکیه بر محبت و ولایت ما گناهان زیادی مرتکب شده اند پس اگر گناهانشان میان تو و آنهاست (حق الله) از آنان بگذر، به درستی که ما را خشنود نموده ای و اگر میان خودشان استحق الناس میانشان آشتی برقرار ساز و از خمس ما به ایشان بده تا راضی شوند آنان را وارد بهشت گردان و از آتش نگاهشان دار و میان آنان و دشمنان ما در غضب خود جمع نفرما.


چه شب هایی که تا سحر مهدی فاطمه سلام الله علیه با چشمانی اشک آلود، یک یک ما را نام برده و بر سر سجاده و در
چه شب هایی که تا سحر مهدی فاطمه سلام الله علیه با چشمانی اشک آلود، یک یک ما را نام برده و بر سر سجاده و در
----صفحه: 25
----<center>صفحه: 25</center>
----محراب عبادتش برای ما استغفار نموده است باید باور کنیم که او از هر پدر و مادری برای ما مهربان تر است و نظر لطف رحمتش توصیف ناپذیر است. خود آن عزیز فرموده اند:
----محراب عبادتش برای ما استغفار نموده است باید باور کنیم که او از هر پدر و مادری برای ما مهربان تر است و نظر لطف رحمتش توصیف ناپذیر است. خود آن عزیز فرموده اند:


لَوْلَا مَا عِنْدَنَا مِنْ مَحَبَّهُ صَلَاحِكُمْ وَ رَحْمَتِكُمْ وَ الْإِشْفَاقِ عَلَيْكُمْ لَكُنَّا عَنْ مُخَاطَبَتِكُمْ فِي شُغُل؛ hhhهمان ص179. zzz
لَوْلَا مَا عِنْدَنَا مِنْ مَحَبَّهُ صَلَاحِكُمْ وَ رَحْمَتِكُمْ وَ الْإِشْفَاقِ عَلَيْكُمْ لَكُنَّا عَنْ مُخَاطَبَتِكُمْ فِي شُغُل؛ <ref>همان ص179. </ref>


اگر ما دوستدار اصلاح کار شما نبودیم و به شما نظر لطف و مرحمت نداشتیم، (به دلیل کارهای ناپسندتان) از توجه و التفات به شما سخت دوری می جستیم.
اگر ما دوستدار اصلاح کار شما نبودیم و به شما نظر لطف و مرحمت نداشتیم، (به دلیل کارهای ناپسندتان) از توجه و التفات به شما سخت دوری می جستیم.
خط ۵۰۸: خط ۵۰۸:


ما هم در این دوره از روزگار باید دل مولای عزیزمان صاحب الزمان را به دست بیاوریم از جمله بهترین اعمالی که قلب آن حضرت را مسرور می کند دعا برای فرج آن عزیز است. کسی که می خواهد توبه کند و دل حجت ابن الحسن را شاد کند نباید از دعا برای فرج غافل شود.
ما هم در این دوره از روزگار باید دل مولای عزیزمان صاحب الزمان را به دست بیاوریم از جمله بهترین اعمالی که قلب آن حضرت را مسرور می کند دعا برای فرج آن عزیز است. کسی که می خواهد توبه کند و دل حجت ابن الحسن را شاد کند نباید از دعا برای فرج غافل شود.
----صفحه: 26
----<center>صفحه: 26</center>
----
----


خط ۵۳۰: خط ۵۳۰:


عبیدالله از اشراف معروف کوفه بود و در گروه پیروان عثمان قرار داشت. پس از قتل عثمان کوفه را به قصد شام ترک گفت و در کنار معاویه جای گرفت و با سپاه او در جنگ صفین شرکت جست. و پس از شهادت امیرالمومنین علی (علیه السلام) به کوفه بازگشت.
عبیدالله از اشراف معروف کوفه بود و در گروه پیروان عثمان قرار داشت. پس از قتل عثمان کوفه را به قصد شام ترک گفت و در کنار معاویه جای گرفت و با سپاه او در جنگ صفین شرکت جست. و پس از شهادت امیرالمومنین علی (علیه السلام) به کوفه بازگشت.
----صفحه: 27
----<center>صفحه: 27</center>
----عبیدالله ابن حر، در منزل بنی مقاتل با کاروان امام حسین (علیه السلام) مواجه شد، امام حسین نخست حجاج بن مسروق » را به نزد او فرستاد لیکن عبیدالله بن حر به فرستاده امام جواب رد داد و گفت: به خدا سوگند از کوفه بیرون نیامدم جز آن که اکثر مردم خود را برای جنگ مهیا می کردند و برای من کشته شدن حسین (علیه السلام) حتمی گردید. من توانایی یاری او را ندارم و اصلاً دوست ندارم که نه او مرا ببیند و نه من او را!»
----عبیدالله ابن حر، در منزل بنی مقاتل با کاروان امام حسین (علیه السلام) مواجه شد، امام حسین نخست حجاج بن مسروق » را به نزد او فرستاد لیکن عبیدالله بن حر به فرستاده امام جواب رد داد و گفت: به خدا سوگند از کوفه بیرون نیامدم جز آن که اکثر مردم خود را برای جنگ مهیا می کردند و برای من کشته شدن حسین (علیه السلام) حتمی گردید. من توانایی یاری او را ندارم و اصلاً دوست ندارم که نه او مرا ببیند و نه من او را!»


خط ۵۴۴: خط ۵۴۴:


حال که در راه ما از نثار جان دریغ می ورزی ما نیز به تو و به شمشیر و اسب تو نیاز نداریم، زیرا که من از گمراهان نیرو نمی گیرم . تو را نصیحت می کنم همانگونه که تو مرا نصیحت نمودی ،تا میتوانی خود را به جای دور دستی برسان تا فریاد ما را نشنوی و کارزار ما را نبینی فوالله لا يسمع واعيتنا احد ولا ينصرنا الا اكبه الله في نار جهنم؛ به
حال که در راه ما از نثار جان دریغ می ورزی ما نیز به تو و به شمشیر و اسب تو نیاز نداریم، زیرا که من از گمراهان نیرو نمی گیرم . تو را نصیحت می کنم همانگونه که تو مرا نصیحت نمودی ،تا میتوانی خود را به جای دور دستی برسان تا فریاد ما را نشنوی و کارزار ما را نبینی فوالله لا يسمع واعيتنا احد ولا ينصرنا الا اكبه الله في نار جهنم؛ به
----صفحه: 28
----<center>صفحه: 28</center>
----به خدا سوگند. اگر صدای استغاثه ما به گوش کسی برسد و به یاریمان نشتابد خداوند او را در آتش جهنم خواهد افکند.»
----به خدا سوگند. اگر صدای استغاثه ما به گوش کسی برسد و به یاریمان نشتابد خداوند او را در آتش جهنم خواهد افکند.»


خط ۵۶۲: خط ۵۶۲:


ابن ابی مسلم، یکی از نیروهای اعزامی عبیدالله بن زیاد به کربلا بود، او می گوید: هنگامی که به سرزمین کربلا ،رسیدیم به یاد آن حدیث ،افتادم بر شترم نشستم و به سمت امام حسین (علیه السلام) رفتم پس از عرض سلام حدیثی که از پدر والای ایشان شنیده بودم بازگو کردم امام فرمود: با ما هستی یا بر ضد ما؟»
ابن ابی مسلم، یکی از نیروهای اعزامی عبیدالله بن زیاد به کربلا بود، او می گوید: هنگامی که به سرزمین کربلا ،رسیدیم به یاد آن حدیث ،افتادم بر شترم نشستم و به سمت امام حسین (علیه السلام) رفتم پس از عرض سلام حدیثی که از پدر والای ایشان شنیده بودم بازگو کردم امام فرمود: با ما هستی یا بر ضد ما؟»
----صفحه: 29
----<center>صفحه: 29</center>
----گفتم: «نه با شما هستم و نه بر شما دخترانم را در شهر نهادم و از ابن زیاد بر ایشان نگرانم.»
----گفتم: «نه با شما هستم و نه بر شما دخترانم را در شهر نهادم و از ابن زیاد بر ایشان نگرانم.»


خط ۵۸۰: خط ۵۸۰:


او که قبلا اسب خود را در یکی از خیمه ها پنهان کرده بود پس از اذن امام، سوار بر اسب شد و فرار کرد تعدادی از سربازان ابن سعد به تعقیب او پرداختند، ضحاک
او که قبلا اسب خود را در یکی از خیمه ها پنهان کرده بود پس از اذن امام، سوار بر اسب شد و فرار کرد تعدادی از سربازان ابن سعد به تعقیب او پرداختند، ضحاک
----صفحه: 30
----<center>صفحه: 30</center>
----چون به روستایی به نام شفیه » رسید ،ایستاد تعقیب کنندگان او را شناختند و رهایش کردند.
----چون به روستایی به نام شفیه » رسید ،ایستاد تعقیب کنندگان او را شناختند و رهایش کردند.


خط ۶۰۲: خط ۶۰۲:


<nowiki>***</nowiki>
<nowiki>***</nowiki>
----صفحه: 31
----<center>صفحه: 31</center>
----در داستان آن مقدس اهل نجف که در بیابان متوسل شده بود حضرت را ببیند وقتی مکاشفه برایش پیش آمد و با حب نساء آزموده شد به قاصد حضرت فرمود من شب اول زفافم هست و الان نمیتوانم به یاری حضرت بیایم
----در داستان آن مقدس اهل نجف که در بیابان متوسل شده بود حضرت را ببیند وقتی مکاشفه برایش پیش آمد و با حب نساء آزموده شد به قاصد حضرت فرمود من شب اول زفافم هست و الان نمیتوانم به یاری حضرت بیایم


خط ۶۲۰: خط ۶۲۰:


چه کسی حاضر است در این دوران به آقا عبدالله ابن الحسن (سلام الله علیه) اقتدا کند و به یاری امام زمان(سلام الله علیه) شتاب کند؟ در این دوران که با امام زمان بودن نتیجه اش طعنه شنیدن هاست؛ نتیجه اش مسخره شدن هاست؛ چقدر حاضریم به سمت مولایمان برویم؟
چه کسی حاضر است در این دوران به آقا عبدالله ابن الحسن (سلام الله علیه) اقتدا کند و به یاری امام زمان(سلام الله علیه) شتاب کند؟ در این دوران که با امام زمان بودن نتیجه اش طعنه شنیدن هاست؛ نتیجه اش مسخره شدن هاست؛ چقدر حاضریم به سمت مولایمان برویم؟
----صفحه: 32
----<center>صفحه: 32</center>
----هل من معين امروز مولای ما طلب دعا برای فرج است. فرموده است واكثروا الدعا بتعجيل الفرج» فرموده فرج شما در این دعاست تا میتوانید این دعا را احیا کنید.
----هل من معين امروز مولای ما طلب دعا برای فرج است. فرموده است واكثروا الدعا بتعجيل الفرج» فرموده فرج شما در این دعاست تا میتوانید این دعا را احیا کنید.


ببینیم تا کجا حاضریم این فرمایش امام را اجرا کنیم؟ چقدر حاضریم از جیبمان خرج کنیم تا این امر امام احیا شود؟ چقدر حاضریم از آبرو و اعتبار مان در این راه خرج کنیم؟
ببینیم تا کجا حاضریم این فرمایش امام را اجرا کنیم؟ چقدر حاضریم از جیبمان خرج کنیم تا این امر امام احیا شود؟ چقدر حاضریم از آبرو و اعتبار مان در این راه خرج کنیم؟
----صفحه: 33
----<center>صفحه: 33</center>
----
----


خط ۶۴۵: خط ۶۴۵:


انسان ذاتا ابدی شدن و ابدی بودن را دوست دارد و از فنا بیزار است. حالا چنین انسانی پای در دنیایی گذاشته که همه اش فانی است. دنیا دار فانی شدن ها است. فنای عمر . فنای مال . فنای جوانی. فنای سلامتی و...
انسان ذاتا ابدی شدن و ابدی بودن را دوست دارد و از فنا بیزار است. حالا چنین انسانی پای در دنیایی گذاشته که همه اش فانی است. دنیا دار فانی شدن ها است. فنای عمر . فنای مال . فنای جوانی. فنای سلامتی و...
----صفحه: 34
----<center>صفحه: 34</center>
----طبیعت این دنیا فنا شدن است. آیا راهی است که داشته های انسان در این دنیا فنا نشود؟
----طبیعت این دنیا فنا شدن است. آیا راهی است که داشته های انسان در این دنیا فنا نشود؟


خط ۶۶۴: خط ۶۶۴:
چون صدقه از دست صاحباش بیرون ،رود این چند کلمه را میگوید: من فانی بودم؛
چون صدقه از دست صاحباش بیرون ،رود این چند کلمه را میگوید: من فانی بودم؛


جاویدم کردی کوچک بودم؛ بزرگم کردی دشمن تو بودم؛ دوستم کردی. تا پیش از این، تو مرا حفظ میکردی؛ اینک من تا قیامت تو را حفظ می کنم hhh«إذا خَرَجَتِ الصَّدَقَةُ مِنْ يَدِ صاحِبها تَتَكَلَّمُ بِخَمْس كَلِمات أولُها كُنْتُ فانياً فَأَثْبَتَنى و كُنتُ صَغيراً فَكَبَّرْتَنِي وَكُنْتُ عَدُوّاً فَأَحْبَبْتَنى وَ كُنتَ تَحْرُسُنى وَالآنَ أَنَا أَحْرُسُكَ إلى يوم القيامة»(الاثنى العشرية، ص 223). zzz
جاویدم کردی کوچک بودم؛ بزرگم کردی دشمن تو بودم؛ دوستم کردی. تا پیش از این، تو مرا حفظ میکردی؛ اینک من تا قیامت تو را حفظ می کنم <ref>«إذا خَرَجَتِ الصَّدَقَةُ مِنْ يَدِ صاحِبها تَتَكَلَّمُ بِخَمْس كَلِمات أولُها كُنْتُ فانياً فَأَثْبَتَنى و كُنتُ صَغيراً فَكَبَّرْتَنِي وَكُنْتُ عَدُوّاً فَأَحْبَبْتَنى وَ كُنتَ تَحْرُسُنى وَالآنَ أَنَا أَحْرُسُكَ إلى يوم القيامة»(الاثنى العشرية، ص 223). </ref>
----صفحه: 35
----<center>صفحه: 35</center>
----این تنها راه ابدی شدن است. هر چیزی اگر در راه خدا و امام انفاق نشود فانی شده است
----این تنها راه ابدی شدن است. هر چیزی اگر در راه خدا و امام انفاق نشود فانی شده است


عایشه می گوید گوسفندی را کشتند (و بین فقرا تقسیم کردند) پیامبر اکرم فرمود: چقدر از گوشت گوسفند (برای ما )باقی مانده؟ :گفتند چیزی نمانده مگر کتف آن. حضرت فرمودند غیر از کتف همه آن باقی مانده است. (یعنی آنچه را که انفاق کردید مانده است و آنچه انفاق نشده فانی است)hhhعن عائشه قالت انهم ذبحوا شاة فقال النبي صلي الله عليه وآله وسلم ما بقي؟ فقال ما بقي منها الا كتفها قال صلي الله عليه وآله وسلم : كلّها قد بقي غير كتفها». (کنزالعمال/16150) zzz
عایشه می گوید گوسفندی را کشتند (و بین فقرا تقسیم کردند) پیامبر اکرم فرمود: چقدر از گوشت گوسفند (برای ما )باقی مانده؟ :گفتند چیزی نمانده مگر کتف آن. حضرت فرمودند غیر از کتف همه آن باقی مانده است. (یعنی آنچه را که انفاق کردید مانده است و آنچه انفاق نشده فانی است)<ref>عن عائشه قالت انهم ذبحوا شاة فقال النبي صلي الله عليه وآله وسلم ما بقي؟ فقال ما بقي منها الا كتفها قال صلي الله عليه وآله وسلم : كلّها قد بقي غير كتفها». (کنزالعمال/16150) </ref>


هرچه که داری اگر می خواهی تا ابد برایت خیر و برکت برساند باید در راه امام خرج شود. اگر می خواهی عمرت ابدی بشود این عمر را در راه امام خرج کن آن وقت است که خیر و برکت این لحظه های عمر برایت تا ابد باقی می ماند. اگر می خواهی آبرو و اعتبارت ابدی شود بیا و این آبرو را در راه امام خرج کن خواهی دید که تا ابد نام و نشانت به نیکی یاد می شود و این گونه آبرو و اعتبارت ابدی شده است.
هرچه که داری اگر می خواهی تا ابد برایت خیر و برکت برساند باید در راه امام خرج شود. اگر می خواهی عمرت ابدی بشود این عمر را در راه امام خرج کن آن وقت است که خیر و برکت این لحظه های عمر برایت تا ابد باقی می ماند. اگر می خواهی آبرو و اعتبارت ابدی شود بیا و این آبرو را در راه امام خرج کن خواهی دید که تا ابد نام و نشانت به نیکی یاد می شود و این گونه آبرو و اعتبارت ابدی شده است.
خط ۶۷۴: خط ۶۷۴:
مولا امیرالمومنین سلام الله علیه می فرماید:
مولا امیرالمومنین سلام الله علیه می فرماید:


جُودُوا بما يفنى تَعتَاضُوا عَنهُ بمَا يَبقى hhhغرر الحکم 8577 zzz
جُودُوا بما يفنى تَعتَاضُوا عَنهُ بمَا يَبقى <ref>غرر الحکم 8577 </ref>


آنچه فانی می شود را بخشش کنید تا در قبال آن یک چیز جاودان بگیرید
آنچه فانی می شود را بخشش کنید تا در قبال آن یک چیز جاودان بگیرید
خط ۶۸۳: خط ۶۸۳:


اگر انسان عمرش را در راه خدا و ولی او هزینه کند ابدی می شود و دیگر مرگ برایش شیرین می شود.
اگر انسان عمرش را در راه خدا و ولی او هزینه کند ابدی می شود و دیگر مرگ برایش شیرین می شود.
----صفحه: 36
----<center>صفحه: 36</center>
----چرا مرگ برای قاسم ابن الحسن سلام الله علیه شیرین است؟ چون درک می کند که با این مرگ ابدی می شود لذا از عسل برایش شیرین تر است.
----چرا مرگ برای قاسم ابن الحسن سلام الله علیه شیرین است؟ چون درک می کند که با این مرگ ابدی می شود لذا از عسل برایش شیرین تر است.


خط ۶۹۷: خط ۶۹۷:


بیایید عمر هایمان را ابدی کنیم چطور؟ با خرج کردن عمر در راه امام زمان بیایید مال و منالمان را ابدی کنیم چطور؟ با خرج کردن اموال در راه امام زمان بیایید این کلمات و حرف های مان را ابدی کنیم چطور؟ با خرج کردن و بکار گرفتن این زبان در راه امام زمان. این زبان را برای امام استفاده کنیم برویم نام امام زمان را ترویج کنیم برویم برای ظهورش دعا کنیم. اگر این زبان در راه امام بکار گرفته شود کلمه کلمه و حرف حرف واژه هایی که بر زبان بیاوریم برای ما تا قیامت و بعد قیامت سودآور خواهد بود.
بیایید عمر هایمان را ابدی کنیم چطور؟ با خرج کردن عمر در راه امام زمان بیایید مال و منالمان را ابدی کنیم چطور؟ با خرج کردن اموال در راه امام زمان بیایید این کلمات و حرف های مان را ابدی کنیم چطور؟ با خرج کردن و بکار گرفتن این زبان در راه امام زمان. این زبان را برای امام استفاده کنیم برویم نام امام زمان را ترویج کنیم برویم برای ظهورش دعا کنیم. اگر این زبان در راه امام بکار گرفته شود کلمه کلمه و حرف حرف واژه هایی که بر زبان بیاوریم برای ما تا قیامت و بعد قیامت سودآور خواهد بود.
----صفحه: 37
----<center>صفحه: 37</center>
----
----


خط ۷۱۱: خط ۷۱۱:
اگر خنجری را که سر پدرم با آن بریده شد به امانت پیش من بگذارند در آن خیانت نمی کنم و به صاحبش برمی گردانم.
اگر خنجری را که سر پدرم با آن بریده شد به امانت پیش من بگذارند در آن خیانت نمی کنم و به صاحبش برمی گردانم.


انسان یا نباید امانت را بپذیرد یا اگر پذیرفت خیانت در امانت روا نیست رعایت امانت تا جایی مهم است که ملاک آزمایش قرارش داده اند. hhhلَا تَنْظُرُوا إِلَي طُولِ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ فَإِنَّ ذَلِكَ شَيْءٌ اعْتَادَهُ فَلَوْ تَرَكَهُ اسْتَوْحَشَ لِذَلِكَ وَ لَكِنِ انْظُرُوا إِلَي صِدْقٍ حَدِيثِهِ وَ أَدَاءِ أَمَانَتِهِ. zzz
انسان یا نباید امانت را بپذیرد یا اگر پذیرفت خیانت در امانت روا نیست رعایت امانت تا جایی مهم است که ملاک آزمایش قرارش داده اند. <ref>لَا تَنْظُرُوا إِلَي طُولِ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ فَإِنَّ ذَلِكَ شَيْءٌ اعْتَادَهُ فَلَوْ تَرَكَهُ اسْتَوْحَشَ لِذَلِكَ وَ لَكِنِ انْظُرُوا إِلَي صِدْقٍ حَدِيثِهِ وَ أَدَاءِ أَمَانَتِهِ. </ref>


یکی دیگر از موارد استثناپذیر که بحث این گفتار ماست «وفای به عهد» است
یکی دیگر از موارد استثناپذیر که بحث این گفتار ماست «وفای به عهد» است
خط ۷۱۷: خط ۷۱۷:
از امام باقر سلام الله علیه روایت شده:
از امام باقر سلام الله علیه روایت شده:


ثَلَاثُ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِيهِنَّ رُحْصَةً أَدَاءُ الْأَمَانَةَ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاء بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرِّ الْوَالِدَيْنِ بَرَيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْنِ hhhکافی ج2 ص162 zzz
ثَلَاثُ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِيهِنَّ رُحْصَةً أَدَاءُ الْأَمَانَةَ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاء بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرِّ الْوَالِدَيْنِ بَرَيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْنِ <ref>کافی ج2 ص162 </ref>


سه چیز است که خدای عز و جل نسبت درباره آنها رخصت مخالفت نداده :
سه چیز است که خدای عز و جل نسبت درباره آنها رخصت مخالفت نداده :


رد امانت به نیکو کار و بدکردار و وفاء بپیمان نسبت به نیکوکار و بدکردار و خوشرفتاری با پدر و مادر نیکوکار باشند یا بدکردار.
رد امانت به نیکو کار و بدکردار و وفاء بپیمان نسبت به نیکوکار و بدکردار و خوشرفتاری با پدر و مادر نیکوکار باشند یا بدکردار.
----صفحه: 38
----<center>صفحه: 38</center>
----بحث ما سر «وفای به عهد » است. وفای به عهد از مهمترین دستورات دین است. تا جایی که در روایت داریم :
----بحث ما سر «وفای به عهد » است. وفای به عهد از مهمترین دستورات دین است. تا جایی که در روایت داریم :


خط ۷۳۸: خط ۷۳۸:


داود رقی از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند چون خدا خواست مخلوقات را بیافریند ایشان را در برابر خویش پراکنده ساخت و بآنها گفت پروردگار شما کیست؟ نخستین کسی که سخن گفت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و امير المؤمنين (علیه السلام) و ائمه صلوات الله عليهم بودند که گفتند توئی پروردگار ما خدا بایشان علم و دین عطا کرد سپس به فرشتگان فرمود: اینان حاملان دین و علم من و امینان من در میان خلقم هستند و اینان مسئولانند، آنگاه بفرزندان آدم :گفت بربوبیت خدا و ولایت و اطاعت این اشخاص اعتراف کنید، ،گفتند آری ای پروردگار ما اعتراف نمودیم پس خدا بفرشتگان فرمود: گواه باشید،
داود رقی از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند چون خدا خواست مخلوقات را بیافریند ایشان را در برابر خویش پراکنده ساخت و بآنها گفت پروردگار شما کیست؟ نخستین کسی که سخن گفت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و امير المؤمنين (علیه السلام) و ائمه صلوات الله عليهم بودند که گفتند توئی پروردگار ما خدا بایشان علم و دین عطا کرد سپس به فرشتگان فرمود: اینان حاملان دین و علم من و امینان من در میان خلقم هستند و اینان مسئولانند، آنگاه بفرزندان آدم :گفت بربوبیت خدا و ولایت و اطاعت این اشخاص اعتراف کنید، ،گفتند آری ای پروردگار ما اعتراف نمودیم پس خدا بفرشتگان فرمود: گواه باشید،
----صفحه: 39
----<center>صفحه: 39</center>
----فرشتگان گفتند: گواهی دهیم و این پیمان برای آن بود که فردا نگویند ما از آن بی خبر بودیم یا آنکه بگویند: پدران ما از پیش مشرک شدند و ما هم فرزندان پس از آنها بودیم، ما را بآنچه اهل باطل کردند هلاک میکنی؟ ای داود ولایت ما در روز میثاق برایشان مؤکد گشته است. hhhعَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)... قال : ... فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَخْلُقَ الْخَلْقَ نَثَرَهُمْ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ لَهُمْ مَنْ رَبُّكُمْ فَأَوَّلُ مَنْ نَطَقَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام)وَالْأَئِمَّةُ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْهِمْ فَقَالُوا أَنْتَ رَبُّنَا فَحَمَّلَهُمُ الْعِلْمَ وَالدِّينَ ثُمَّ قَالَ لِلْمَلَائِكَةِ هَوْلَاءِ حَمَلَهُ دِينِي وَ عِلْمِي وَ أَمَنَائِي فِي خَلْقِي وَ هُمُ الْمَسْئُولُونَ ثُمَّ قَالَ لِبَنِي آدَمَ أَقِرُوا لِلَّهِ بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ لِهَوْلَاءِ النَّفَرِ بِالْوَلَايَةِ وَ الطَّاعَةِ فَقَالُوا نَعَمْ رَبَّنَا أَقْرَرْنَا فَقَالَ اللَّهُ لِلْمَلَائِكَةِ اشْهَدُوا فَقَالَتِ الْمَلَائِكَةُ شَهِدْنَا عَلَى أَنْ لَا يَقُولُوا غَداً إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ. أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَ فَتُهْلِكُنا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ يَا دَاوُدُ وَلَايَتُنَا مُؤَكَّدَةً عَلَيْهِمْ فِي الْمِيثَاقِ. الكافى (ط – الإسلامية)، ج 1،
----فرشتگان گفتند: گواهی دهیم و این پیمان برای آن بود که فردا نگویند ما از آن بی خبر بودیم یا آنکه بگویند: پدران ما از پیش مشرک شدند و ما هم فرزندان پس از آنها بودیم، ما را بآنچه اهل باطل کردند هلاک میکنی؟ ای داود ولایت ما در روز میثاق برایشان مؤکد گشته است. <ref>عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)... قال : ... فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَخْلُقَ الْخَلْقَ نَثَرَهُمْ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ لَهُمْ مَنْ رَبُّكُمْ فَأَوَّلُ مَنْ نَطَقَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام)وَالْأَئِمَّةُ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْهِمْ فَقَالُوا أَنْتَ رَبُّنَا فَحَمَّلَهُمُ الْعِلْمَ وَالدِّينَ ثُمَّ قَالَ لِلْمَلَائِكَةِ هَوْلَاءِ حَمَلَهُ دِينِي وَ عِلْمِي وَ أَمَنَائِي فِي خَلْقِي وَ هُمُ الْمَسْئُولُونَ ثُمَّ قَالَ لِبَنِي آدَمَ أَقِرُوا لِلَّهِ بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ لِهَوْلَاءِ النَّفَرِ بِالْوَلَايَةِ وَ الطَّاعَةِ فَقَالُوا نَعَمْ رَبَّنَا أَقْرَرْنَا فَقَالَ اللَّهُ لِلْمَلَائِكَةِ اشْهَدُوا فَقَالَتِ الْمَلَائِكَةُ شَهِدْنَا عَلَى أَنْ لَا يَقُولُوا غَداً إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ. أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَ فَتُهْلِكُنا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ يَا دَاوُدُ وَلَايَتُنَا مُؤَكَّدَةً عَلَيْهِمْ فِي الْمِيثَاقِ. الكافى (ط – الإسلامية)، ج 1،
----صفحه: 133) zzz
----<center>صفحه: 133</center>) </ref>
----خداوند از ما عهد گرفته است که نسبت به این خانواده مطیع باشیم. عهد ما با خدا همین ولایت پذیری است. ما آمده ایم به این دنیا تا غلامان و مطیعان این خانواده باشیم اگر کسی نافرمانی این عزیزان خدا را بکند در واقع پا بر عهدی گذاشته که در عالم بالا بسته است.
----خداوند از ما عهد گرفته است که نسبت به این خانواده مطیع باشیم. عهد ما با خدا همین ولایت پذیری است. ما آمده ایم به این دنیا تا غلامان و مطیعان این خانواده باشیم اگر کسی نافرمانی این عزیزان خدا را بکند در واقع پا بر عهدی گذاشته که در عالم بالا بسته است.


خط ۷۵۶: خط ۷۵۶:


پدرجان من در صحنه عاشورا کاری میکنم که تا ابد سند مظلومیت شما امضا شود تا ابد هرکس داستان کربلا
پدرجان من در صحنه عاشورا کاری میکنم که تا ابد سند مظلومیت شما امضا شود تا ابد هرکس داستان کربلا
----صفحه: 40
----<center>صفحه: 40</center>
----را بخواند به این فراز عاشورا که برسد داستان شش ماهه حسین را که بخواند بی برو برگرد میگوید حسین مظلوم است. میگوید حق با حسین است و یزید باطل است کسی اگر از انسانیت استعفا نداده باشد نمی تواند در مقابل شهادت مظلومانه آقا علی اصغر سلام الله عليه نظر دیگری داشته باشد
----را بخواند به این فراز عاشورا که برسد داستان شش ماهه حسین را که بخواند بی برو برگرد میگوید حسین مظلوم است. میگوید حق با حسین است و یزید باطل است کسی اگر از انسانیت استعفا نداده باشد نمی تواند در مقابل شهادت مظلومانه آقا علی اصغر سلام الله عليه نظر دیگری داشته باشد


خط ۷۷۲: خط ۷۷۲:


ما هم بايد عهدی را که با امام زمان خود بسته ایم هر روز به خود یادآور شویم امام زمان ما از ما خواسته برای فرجش دعا کنیم و زیاد هم دعا کنیم . ما در عالم بالا عهد بسته ایم که مطیع این آقا باشیم . پس باید فرمان این آقا را با جان و دل اجرا کنیم.
ما هم بايد عهدی را که با امام زمان خود بسته ایم هر روز به خود یادآور شویم امام زمان ما از ما خواسته برای فرجش دعا کنیم و زیاد هم دعا کنیم . ما در عالم بالا عهد بسته ایم که مطیع این آقا باشیم . پس باید فرمان این آقا را با جان و دل اجرا کنیم.
----صفحه: 41
----<center>صفحه: 41</center>
----
----


خط ۷۹۱: خط ۷۹۱:


علی اکبری که امام حسین در حقش می فرماید: فَإنّهُ مَمسوس بذات الله ؛ علی اکبر غرق در توحید است. این دنیا چطور با او رفتار کرد؟
علی اکبری که امام حسین در حقش می فرماید: فَإنّهُ مَمسوس بذات الله ؛ علی اکبر غرق در توحید است. این دنیا چطور با او رفتار کرد؟
----صفحه: 42
----<center>صفحه: 42</center>
----علی اکبری که خبیث ترین دشمنان (معاویه) اعتراف میکند که شایسته ترین فرد به حکومت اوست، خود دشمن می گوید از علی اکبر شایسته تر بر این کره خاکی وجود ندارد دنیا با او چه کار کرد؟
----علی اکبری که خبیث ترین دشمنان (معاویه) اعتراف میکند که شایسته ترین فرد به حکومت اوست، خود دشمن می گوید از علی اکبر شایسته تر بر این کره خاکی وجود ندارد دنیا با او چه کار کرد؟


خط ۸۱۳: خط ۸۱۳:


معاویه که با این حادثه شگفت روبه رو شده بود گفت:
معاویه که با این حادثه شگفت روبه رو شده بود گفت:
----صفحه: 43
----<center>صفحه: 43</center>
----لب فروبند حال که حکمش صادر شده قیمتش را به تو می پردازم. اما وقتی به کوفه نزد علی بن ابی طالب (علیه السلام) برگشتی به ایشان بگو من با ارتشی صدهزار نفری آماده جنگ با او هستم که بین شتر نر و ماده فرق نمی گذارند بلکه در مسیر جنگ صفین نماز جمعه را در روز چهارشنبه برای آنها خوانده ام و آنها سکوت کردند.hhhابلغ علياً اني اقابله بمأة ألف ما فيهم من يفرق بين الناقة و الجمل و لقد بلغ من أمرهم له انه صلّي بهم عند مسيرهم إلي صفين الجمعة يوم الاربعاء (مروج الذهب، ج 2، ص 172) zzz
----لب فروبند حال که حکمش صادر شده قیمتش را به تو می پردازم. اما وقتی به کوفه نزد علی بن ابی طالب (علیه السلام) برگشتی به ایشان بگو من با ارتشی صدهزار نفری آماده جنگ با او هستم که بین شتر نر و ماده فرق نمی گذارند بلکه در مسیر جنگ صفین نماز جمعه را در روز چهارشنبه برای آنها خوانده ام و آنها سکوت کردند.<ref>ابلغ علياً اني اقابله بمأة ألف ما فيهم من يفرق بين الناقة و الجمل و لقد بلغ من أمرهم له انه صلّي بهم عند مسيرهم إلي صفين الجمعة يوم الاربعاء (مروج الذهب، ج 2، ص 172) </ref>


نمونه دیگر:
نمونه دیگر:


ولید بن عقبه والى عثمان در کوفه مردی فاسق و عیاش و شراب خوار بود، شبی پس از عیاشی برای گزاردن نماز صبح به مسجد رفت؛ زیرا شخص والی امام جماعت نیز آن بود. در روز او به جای دو رکعت چهار رکعت به جای آورد و در نماز به جای قرآن اشعار عاشقانه خواند. پس از نماز رو به مردم کرد و گفت: اگر می خواهید بیش از این برایتان بخوانم آنگاه از مستی شراب، حالت تهوع به او دست داد و محراب مسجد جامع را نیز آلوده کرد. hhh الغدیر، ج 8، ص 123 zzz
ولید بن عقبه والى عثمان در کوفه مردی فاسق و عیاش و شراب خوار بود، شبی پس از عیاشی برای گزاردن نماز صبح به مسجد رفت؛ زیرا شخص والی امام جماعت نیز آن بود. در روز او به جای دو رکعت چهار رکعت به جای آورد و در نماز به جای قرآن اشعار عاشقانه خواند. پس از نماز رو به مردم کرد و گفت: اگر می خواهید بیش از این برایتان بخوانم آنگاه از مستی شراب، حالت تهوع به او دست داد و محراب مسجد جامع را نیز آلوده کرد. <ref> الغدیر، ج 8، ص 123 </ref>


دنیایی که به امیرالمومنین پشت کند نتیجه اش همین می شود. لذا عرضه می داریم مولاى ما على جان، على الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفا!
دنیایی که به امیرالمومنین پشت کند نتیجه اش همین می شود. لذا عرضه می داریم مولاى ما على جان، على الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفا!
خط ۸۲۵: خط ۸۲۵:


به خدا سوگند که من معاویه را از این مردم بهتر میدانم آنان خود را پیروی من میدانند ولی نقشه قتل مرا میکشند و اثاث و مالم را غارت میکنند. به خدا سو گند اگر به جنگ با معاویه برخیزم همین مردم مرا دستگیر کرده و به او تحویل می دهند! به خدا سوگند اگر با عزت با معاویه صلح کنم بهتر از آن است که مرا به اسارت گرفته، گردن زند یا از اسارت آزاد کند و همان ننگی را که ما در فتح مکه بر آنان نهادیم (که آنان آزاد پس شده ما بودند ما بنهند و تا پایان روزگار خاندان ما نتوانند سر بلند کنند...
به خدا سوگند که من معاویه را از این مردم بهتر میدانم آنان خود را پیروی من میدانند ولی نقشه قتل مرا میکشند و اثاث و مالم را غارت میکنند. به خدا سو گند اگر به جنگ با معاویه برخیزم همین مردم مرا دستگیر کرده و به او تحویل می دهند! به خدا سوگند اگر با عزت با معاویه صلح کنم بهتر از آن است که مرا به اسارت گرفته، گردن زند یا از اسارت آزاد کند و همان ننگی را که ما در فتح مکه بر آنان نهادیم (که آنان آزاد پس شده ما بودند ما بنهند و تا پایان روزگار خاندان ما نتوانند سر بلند کنند...
----صفحه: 44
----<center>صفحه: 44</center>
----دنیایی که حرمت امام مجتبی سلام الله علیه را این گونه میشکند اف بر این دنیا! ولذا عرضه می داریم یا امام مجتبى، عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفا!
----دنیایی که حرمت امام مجتبی سلام الله علیه را این گونه میشکند اف بر این دنیا! ولذا عرضه می داریم یا امام مجتبى، عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفا!


خط ۸۵۱: خط ۸۵۱:


دنیایی که شما در آن به فرموده امیرالمومنین سلام الله عليه الشَّرِيدُ الطَّرِيدُ الفَرِيدُ الوحيد» باشی، اف بر آن دنیا!
دنیایی که شما در آن به فرموده امیرالمومنین سلام الله عليه الشَّرِيدُ الطَّرِيدُ الفَرِيدُ الوحيد» باشی، اف بر آن دنیا!
----صفحه: 45
----<center>صفحه: 45</center>
----نزدیک به 1400 است بشر حاضر شده است که به زندگی فلاکت بار زیر یوق معاویه ها ادامه می دهد، اما زیر بار ولایت امام معصوم نرود چنگیزها ،صدام ها ،هیتلرها ،دیکتاتورها، خون خواران را پذیرفته؛ اما هنوز حضرت مهدی را نپذیرفته چنین دنیایی ننگ بر او باد عرضه می داریم مهدی جان عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفا!
----نزدیک به 1400 است بشر حاضر شده است که به زندگی فلاکت بار زیر یوق معاویه ها ادامه می دهد، اما زیر بار ولایت امام معصوم نرود چنگیزها ،صدام ها ،هیتلرها ،دیکتاتورها، خون خواران را پذیرفته؛ اما هنوز حضرت مهدی را نپذیرفته چنین دنیایی ننگ بر او باد عرضه می داریم مهدی جان عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفا!


خط ۸۶۲: خط ۸۶۲:
مولا امیرالمومنین سلام الله علیه می فرماید
مولا امیرالمومنین سلام الله علیه می فرماید


لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْيَا عَلَيْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا (وَ تَلَا عَقِيبَ ذَلِكَ) وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِى الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الوارثين hhhنهج البلاغه کلمات قصار 208 zzz
لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْيَا عَلَيْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا (وَ تَلَا عَقِيبَ ذَلِكَ) وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِى الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الوارثين <ref>نهج البلاغه کلمات قصار 208 </ref>


دنیا بعد از چموشی سرانجام به سوی ما باز می گردد همچون بازگشت مهربانانه شتر سرکش بر فرزند خویش و در پی این گفتار این آیه را تلاوت فرمود:) «میخواهیم بر آنان که در زمین ضعیف شمرده شدند منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان گردانیم».
دنیا بعد از چموشی سرانجام به سوی ما باز می گردد همچون بازگشت مهربانانه شتر سرکش بر فرزند خویش و در پی این گفتار این آیه را تلاوت فرمود:) «میخواهیم بر آنان که در زمین ضعیف شمرده شدند منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان گردانیم».
خط ۸۷۵: خط ۸۷۵:


.
.
----صفحه: 46
----<center>صفحه: 46</center>
----یعنی خدایا من بیزارم از این دنیایی که سهم مهدی سلام الله علیه از آن بیابان نشینی و اشک و ماتم است
----یعنی خدایا من بیزارم از این دنیایی که سهم مهدی سلام الله علیه از آن بیابان نشینی و اشک و ماتم است


خط ۸۸۱: خط ۸۸۱:


این که فرموده اند اگر کسی اهل دعا برای فرج نباشد هلاک می شود یکی از معانیش همین است. یعنی باید بیزار باشی از این دنیای بی امام باید بیزار باشی از دنیایی که قدر آقا علی اکبر را نمی شناسد . و دعا برای فرج اعلام این بیزاری است
این که فرموده اند اگر کسی اهل دعا برای فرج نباشد هلاک می شود یکی از معانیش همین است. یعنی باید بیزار باشی از این دنیای بی امام باید بیزار باشی از دنیایی که قدر آقا علی اکبر را نمی شناسد . و دعا برای فرج اعلام این بیزاری است
----صفحه: 47
----<center>صفحه: 47</center>
----
----


خط ۹۰۰: خط ۹۰۰:


انسان نسبت به هرچیزی محبت پیدا کند زندگیش به همان سمت و سو جهت پیدا می کند و دارایی هایش را (اعم از پول و وقت و آبرو..) در راه آن صرف می کند مثلا کسی که به مطالعه علاقه دارد. برای کتاب خریدن پول خرج می کند. وقت می گذارد برای مطالعه. گاهی می رود ریش گرو می گذارد تا یک کتابی را از کسی به امانت بگیرد و..
انسان نسبت به هرچیزی محبت پیدا کند زندگیش به همان سمت و سو جهت پیدا می کند و دارایی هایش را (اعم از پول و وقت و آبرو..) در راه آن صرف می کند مثلا کسی که به مطالعه علاقه دارد. برای کتاب خریدن پول خرج می کند. وقت می گذارد برای مطالعه. گاهی می رود ریش گرو می گذارد تا یک کتابی را از کسی به امانت بگیرد و..
----صفحه: 48
----<center>صفحه: 48</center>
----بنابر این انسان باید مواظب باشد هر محبتی به دلش راه پیدا نکند چون هر چیزی که محبت آن به دل انسان راه پیدا کند و به اصطلاح محبوب انسان شود جهت زندگی انسان را معطوف به خود می کند
----بنابر این انسان باید مواظب باشد هر محبتی به دلش راه پیدا نکند چون هر چیزی که محبت آن به دل انسان راه پیدا کند و به اصطلاح محبوب انسان شود جهت زندگی انسان را معطوف به خود می کند


خط ۹۱۴: خط ۹۱۴:
امام صادق سلام الله علیه می فرمایند:
امام صادق سلام الله علیه می فرمایند:


لِكُلِّ شَيْءٍ أَسَاسِ وَ أَسَاسُ الْإِسْلَامِ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ. hhhکافی ج 2 ص 46 zzz
لِكُلِّ شَيْءٍ أَسَاسِ وَ أَسَاسُ الْإِسْلَامِ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ. <ref>کافی ج 2 ص 46 </ref>


هر چیزی بنیانی دارد و بنیان اسلام محبت ما اهلبیت است.
هر چیزی بنیانی دارد و بنیان اسلام محبت ما اهلبیت است.
خط ۹۲۱: خط ۹۲۱:


مولا امیرالمومنین سلام الله عليه :
مولا امیرالمومنین سلام الله عليه :
----صفحه: 49
----<center>صفحه: 49</center>
----فَطُوبَى لِمَنْ رَسَخَ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فِي قَلْبِهِ لِيَكُونَ الإِيمَانُ أَثْبَتَ فِي قَلْبِهِ مِنْ جَبَل أَحْدٍ فِي مَكَانِهِ وَ مَنْ لَمْ تَصِرْ مَوَدَّتُنَا فِي قَلْبِهِ انْمَاثَ الْإِيمَانُ فِي قَلْبِهِ كَانْمِيَاتِ الْمِلْحِ فِي الْمَاءِ
----فَطُوبَى لِمَنْ رَسَخَ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فِي قَلْبِهِ لِيَكُونَ الإِيمَانُ أَثْبَتَ فِي قَلْبِهِ مِنْ جَبَل أَحْدٍ فِي مَكَانِهِ وَ مَنْ لَمْ تَصِرْ مَوَدَّتُنَا فِي قَلْبِهِ انْمَاثَ الْإِيمَانُ فِي قَلْبِهِ كَانْمِيَاتِ الْمِلْحِ فِي الْمَاءِ


خوشا به حال کسی که محبت ما اهلبیت در دلش رسوخ کند که اگر چنین شود ایمان در دلش استوارتر از کوه احد در مکانش خواهد بود و اگر کسی مودت ما در قلبش جای نگیرد ایمان در قلب او از بین میرود مانند ذوب شدن نمک در آب.hhh أسرار آل محمد علیهم السلام / ترجمه کتاب سلیم،
خوشا به حال کسی که محبت ما اهلبیت در دلش رسوخ کند که اگر چنین شود ایمان در دلش استوارتر از کوه احد در مکانش خواهد بود و اگر کسی مودت ما در قلبش جای نگیرد ایمان در قلب او از بین میرود مانند ذوب شدن نمک در آب.<ref> أسرار آل محمد علیهم السلام / ترجمه کتاب سلیم،
----صفحه: 516 zzz
----<center>صفحه: 516</center> </ref>
----محبت که بیاید همه چیز درست می شود. انسان باید نسبت به ولی خدا محبت پیدا کند آن وقت است که زندگی اش را صرف ولی خدا میکند آن وقت است که دیگر اهل ایثار در راه ولی خدا می شود . آنجاست که می گوید
----محبت که بیاید همه چیز درست می شود. انسان باید نسبت به ولی خدا محبت پیدا کند آن وقت است که زندگی اش را صرف ولی خدا میکند آن وقت است که دیگر اهل ایثار در راه ولی خدا می شود . آنجاست که می گوید


خط ۹۳۲: خط ۹۳۲:
می گوید همه چیزم چیزم فدای امام هیچ چیز را حاضر نیست بر امام مقدم بدارد تمام دینداری همین است، که انسان قلبش را از محبت اغیار خالی کند تا حاضر نشود چیزی را بر امام مقدم کند.
می گوید همه چیزم چیزم فدای امام هیچ چیز را حاضر نیست بر امام مقدم بدارد تمام دینداری همین است، که انسان قلبش را از محبت اغیار خالی کند تا حاضر نشود چیزی را بر امام مقدم کند.


الدِّينُ هُوَ الْحُبُ وَالْحُبُّ هُوَ الدِّينُ. hhhوسائل الشیعه، ج16،
الدِّينُ هُوَ الْحُبُ وَالْحُبُّ هُوَ الدِّينُ. <ref>وسائل الشیعه، ج16،
----صفحه: 171 zzz
----<center>صفحه: 171</center> </ref>
----نمونه کامل همین مطلب در مورد وجود مقدس حضرت قمر بنی هاشم صادق است آقا قمر بنی هاشم در علقمه با این که بسیار تشنه است فقط و فقط به تشنگی مولایش می اندیشد
----نمونه کامل همین مطلب در مورد وجود مقدس حضرت قمر بنی هاشم صادق است آقا قمر بنی هاشم در علقمه با این که بسیار تشنه است فقط و فقط به تشنگی مولایش می اندیشد


خط ۹۴۵: خط ۹۴۵:


یا نَفْسُ مِنْ بَعْدِ الْحُسَيْنِ هُونِى / وَبَعْدَهُ لا كُنْتِ أَنْ تَكُونِي
یا نَفْسُ مِنْ بَعْدِ الْحُسَيْنِ هُونِى / وَبَعْدَهُ لا كُنْتِ أَنْ تَكُونِي
----صفحه: 50
----<center>صفحه: 50</center>
----هذا حسين وارد المنون / وتَشْرَبينَ بارة المعين
----هذا حسين وارد المنون / وتَشْرَبينَ بارة المعين


خط ۹۶۷: خط ۹۶۷:


یک راه اصلی دعا است باید از خدا خواست که چنین محبتی را رزق ما کند از دعاهای همیشگی ما باید این باشد که خدای محبت ما را نسبت به این آقا حفظ و تقویت بفرما
یک راه اصلی دعا است باید از خدا خواست که چنین محبتی را رزق ما کند از دعاهای همیشگی ما باید این باشد که خدای محبت ما را نسبت به این آقا حفظ و تقویت بفرما
----صفحه: 51
----<center>صفحه: 51</center>
----جواب دیگر این حدیث قدسی است
----جواب دیگر این حدیث قدسی است


خط ۹۸۳: خط ۹۸۳:


تا می توانی قرآن بخوان و برای فرجش هدیه کن تا میتوانی کارهای خوب را به نیت رضای امام انجام بده و تقدیم کن برای فرج همین کارها راه محبت را برایت باز میکند نم نم می بینی آن آدم قبلی نیستی میبینی دلت کشش خاصی دارد به سمت آقا مداومت باید کرد تا انشالله به مقصد رسید.
تا می توانی قرآن بخوان و برای فرجش هدیه کن تا میتوانی کارهای خوب را به نیت رضای امام انجام بده و تقدیم کن برای فرج همین کارها راه محبت را برایت باز میکند نم نم می بینی آن آدم قبلی نیستی میبینی دلت کشش خاصی دارد به سمت آقا مداومت باید کرد تا انشالله به مقصد رسید.
----صفحه: 52
----<center>صفحه: 52</center>
----
----


خط ۱٬۰۰۲: خط ۱٬۰۰۲:


حالا می خواهیم به بهانه این بحث یک روایت نورانی و کمتر شنیده شده از وجود مقدس امام صادق عليه السلام بیان کنیم تا شاید اندکی بهتر عظمت این مصیبت را درک کنیم
حالا می خواهیم به بهانه این بحث یک روایت نورانی و کمتر شنیده شده از وجود مقدس امام صادق عليه السلام بیان کنیم تا شاید اندکی بهتر عظمت این مصیبت را درک کنیم
----صفحه: 53
----<center>صفحه: 53</center>
----این روایت در کتاب کامل الزیارات آمده کتابی که در اوج اعتبار است. مولف این اوج اعتبار است. مولف این کتاب ، مرحوم ابن قولویه، استاد شیخ مفید است و میگوید من در این کتاب حتی یک حدیث نادر و ضعیف هم نیاورده ام!»
----این روایت در کتاب کامل الزیارات آمده کتابی که در اوج اعتبار است. مولف این اوج اعتبار است. مولف این کتاب ، مرحوم ابن قولویه، استاد شیخ مفید است و میگوید من در این کتاب حتی یک حدیث نادر و ضعیف هم نیاورده ام!»


راوی روایت ، جناب ابابصیر است. ابابصیر مرادی؛ که از اصحاب خاص امام صادق علیه السلام است.
راوی روایت ، جناب ابابصیر است. ابابصیر مرادی؛ که از اصحاب خاص امام صادق علیه السلام است.


امام صادق علیه السلام فرموده چهار نفر هستند که احدی مثل آنها امر ما را زنده نکرده، یکی از آنها همین ابابصیر مرادی است. hhhسَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام)يَقُولُ مَا أَجِدُ أَحَداً أَحْيَا ذِكْرَنَا وَ أحَادِيثَ أبى(علیه السلام)إِلَّا زُرَارَةُ وَ أَبُو بَصِيرِ الْمُرَادِئُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ وَ بُرَيْدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ وَ لَوْ لَا هَؤُلَاءِ مَا كَانَ أَحَدٌ يَسْتَنْبِطُ هُدًى هَؤُلَاءِ حُفَّاظُ الدِّينِ وَ أَمَنَاءُ أَبِي(علیه السلام)عَلَى حَلَالِ اللَّهِ وَ حَرَامِهِ وَ هُمُ السَّابِقُونَ إِلَيْنَا فِي الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةَ (اختصاص ، ص66) zzz
امام صادق علیه السلام فرموده چهار نفر هستند که احدی مثل آنها امر ما را زنده نکرده، یکی از آنها همین ابابصیر مرادی است. <ref>سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام)يَقُولُ مَا أَجِدُ أَحَداً أَحْيَا ذِكْرَنَا وَ أحَادِيثَ أبى(علیه السلام)إِلَّا زُرَارَةُ وَ أَبُو بَصِيرِ الْمُرَادِئُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ وَ بُرَيْدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ وَ لَوْ لَا هَؤُلَاءِ مَا كَانَ أَحَدٌ يَسْتَنْبِطُ هُدًى هَؤُلَاءِ حُفَّاظُ الدِّينِ وَ أَمَنَاءُ أَبِي(علیه السلام)عَلَى حَلَالِ اللَّهِ وَ حَرَامِهِ وَ هُمُ السَّابِقُونَ إِلَيْنَا فِي الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةَ (اختصاص ، ص66) </ref>


اکنون متن روایت
اکنون متن روایت
خط ۱٬۰۱۸: خط ۱٬۰۱۸:


عظمت مصیبت به حدی است که مولای ،عالم امام صادق علیه السلام می فرماید: «أَتَانِي مَا لَا أَمْلِكُهُ ...؛ از خود بیخود می شوم.»
عظمت مصیبت به حدی است که مولای ،عالم امام صادق علیه السلام می فرماید: «أَتَانِي مَا لَا أَمْلِكُهُ ...؛ از خود بیخود می شوم.»
----صفحه: 54
----<center>صفحه: 54</center>
----بعد حضرت چند جمله عجیب به ابو بصیر فرمودند در مورد عظمت مصیبت عاشورا :
----بعد حضرت چند جمله عجیب به ابو بصیر فرمودند در مورد عظمت مصیبت عاشورا :


خط ۱٬۰۳۲: خط ۱٬۰۳۲:


فَلَا تَسْكُنُ حَتَّى يَسْكُنَ صَوْتَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءَ
فَلَا تَسْكُنُ حَتَّى يَسْكُنَ صَوْتَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءَ
----صفحه: 55
----<center>صفحه: 55</center>
----گریه جهنم ساکت و آرام نمی شود مگر صدای فاطمه عليها السلام آرام گردد.
----گریه جهنم ساکت و آرام نمی شود مگر صدای فاطمه عليها السلام آرام گردد.


خط ۱٬۰۴۶: خط ۱٬۰۴۶:


فَلَا تَزَالُ الْمَلَائِكَةُ مُشْفِقِينَ يَبْكُونَهُ لِبُكَائِهَا وَ يَدْعُونَ اللَّهَ وَ يَتَضَرَّعُونَ إِلَيْهِ وَ يَتَضَرَّعُ أَهْلُ الْعَرْشِ وَ مَنْ حَوْلَهُ وَ تَرْتَفِعُ أَصْوَاتِ مِنَ الْمَلَائِكَةَ بِالتَّقْدِيسِ لِلَّهِ مَخَافَةٌ عَلَى أهْل الْأَرْضِ وَ لَوْ أَنَّ صَوْتاً مِنْ أَصْوَاتِهِمْ يَصِلُ إِلَى الْأَرْضِ لَصَعِقَ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ تَقَطَّعَتِ الجِبَالُ وَ زُلْزِلَتِ الْأَرْضِ بِأَهْلِهَا
فَلَا تَزَالُ الْمَلَائِكَةُ مُشْفِقِينَ يَبْكُونَهُ لِبُكَائِهَا وَ يَدْعُونَ اللَّهَ وَ يَتَضَرَّعُونَ إِلَيْهِ وَ يَتَضَرَّعُ أَهْلُ الْعَرْشِ وَ مَنْ حَوْلَهُ وَ تَرْتَفِعُ أَصْوَاتِ مِنَ الْمَلَائِكَةَ بِالتَّقْدِيسِ لِلَّهِ مَخَافَةٌ عَلَى أهْل الْأَرْضِ وَ لَوْ أَنَّ صَوْتاً مِنْ أَصْوَاتِهِمْ يَصِلُ إِلَى الْأَرْضِ لَصَعِقَ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ تَقَطَّعَتِ الجِبَالُ وَ زُلْزِلَتِ الْأَرْضِ بِأَهْلِهَا
----صفحه: 56
----<center>صفحه: 56</center>
----پیوسته فرشته ها و همه اهل عرش به خاطر گریه او (فاطمه زهرا سلام الله علیها) گریه می کنند و دعا میکنند مبادا عذاب به اهل زمین برسد. اگر صوت گریه اهل عرش به اهل زمین میرسید تمام اهل زمین بیهوش می شدند و کوه ها قطعه قطعه می شد و زمین به لرزه می افتاد
----پیوسته فرشته ها و همه اهل عرش به خاطر گریه او (فاطمه زهرا سلام الله علیها) گریه می کنند و دعا میکنند مبادا عذاب به اهل زمین برسد. اگر صوت گریه اهل عرش به اهل زمین میرسید تمام اهل زمین بیهوش می شدند و کوه ها قطعه قطعه می شد و زمین به لرزه می افتاد


خط ۱٬۰۶۱: خط ۱٬۰۶۱:
بگذارید یک تکه از تاریخ را بخوانیم:
بگذارید یک تکه از تاریخ را بخوانیم:


جناب ابوذر را همه به راستگویی و حرف حق میشناسند . پیغمبر صلی الله علیه وآله فرموده بود: زیر این آسمان راستگوتر از ابوذر نیست. hhh مَا أَظَلَّتِ الْخَصْرَاءُ وَ لَا أَقَلَّتِ الْغَبْرَاءُ عَلَى ذِى لَهْجَهُ أَصْدَقَ مِنْ أَبِي ذَرٍ zzz ابوذر بخاطر همین حق گویی ها و مخالفت با ریخت و پاش های عثمان، محکوم به تبعید شد عثمان :گفت هیچکس حق ندارد ابوذر را بدرقه کند. مروان بن حکم را مامور کرد که این دستور اجرا شود عثمان میخواست با این ،دستور هم ابوذر را تحقیر کند و انتقامش را از او بگیرد، و هم در انظار عموم ابوذر را فردی ماجراجو و ضد اسلام معرفی کند. اما امیرالمؤمنین(علیه السلام) برای خنثی کردن این توطئه همراه دو فرزند عزیزش امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و چند نفر از
جناب ابوذر را همه به راستگویی و حرف حق میشناسند . پیغمبر صلی الله علیه وآله فرموده بود: زیر این آسمان راستگوتر از ابوذر نیست. <ref> مَا أَظَلَّتِ الْخَصْرَاءُ وَ لَا أَقَلَّتِ الْغَبْرَاءُ عَلَى ذِى لَهْجَهُ أَصْدَقَ مِنْ أَبِي ذَرٍ </ref> ابوذر بخاطر همین حق گویی ها و مخالفت با ریخت و پاش های عثمان، محکوم به تبعید شد عثمان :گفت هیچکس حق ندارد ابوذر را بدرقه کند. مروان بن حکم را مامور کرد که این دستور اجرا شود عثمان میخواست با این ،دستور هم ابوذر را تحقیر کند و انتقامش را از او بگیرد، و هم در انظار عموم ابوذر را فردی ماجراجو و ضد اسلام معرفی کند. اما امیرالمؤمنین(علیه السلام) برای خنثی کردن این توطئه همراه دو فرزند عزیزش امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و چند نفر از
----صفحه: 57
----<center>صفحه: 57</center>
----اصحاب برای بدرقه ابوذر .رفت مروان ناراحت شد گفت: مگر نمیدانید خلیفه چه دستوری داده؟
----اصحاب برای بدرقه ابوذر .رفت مروان ناراحت شد گفت: مگر نمیدانید خلیفه چه دستوری داده؟


خط ۱٬۰۸۲: خط ۱٬۰۸۲:


همه عزادارند. همه داغدارند نه فقط عاشورا . نه هر روز عزادارند چرا؟ چون مادرش فاطمه سلام عليها هر روز گریه میکند همانطور که امام زمان علیه السلام هر روز گریه میکند.
همه عزادارند. همه داغدارند نه فقط عاشورا . نه هر روز عزادارند چرا؟ چون مادرش فاطمه سلام عليها هر روز گریه میکند همانطور که امام زمان علیه السلام هر روز گریه میکند.
----صفحه: 58
----<center>صفحه: 58</center>
----تمام عالم خودش را با امام عالم تنظیم میکند عرش فرش زمین آسمان فرشته ها حیوانات همه و همه نگاهشان به امام عالم است. می بینند او چه می کند خود را شبیه او میکنند.
----تمام عالم خودش را با امام عالم تنظیم میکند عرش فرش زمین آسمان فرشته ها حیوانات همه و همه نگاهشان به امام عالم است. می بینند او چه می کند خود را شبیه او میکنند.


خط ۱٬۱۰۲: خط ۱٬۱۰۲:


یعنی این گریه ها و ناله ها این مجلس گرفتن ها کمک کردن به مادرش فاطمه است .
یعنی این گریه ها و ناله ها این مجلس گرفتن ها کمک کردن به مادرش فاطمه است .
----صفحه: 59
----<center>صفحه: 59</center>
----تمام عوالم وجود در مصیبت حسین بی قرارند دریاها کوه ها دشت ها همه همه عزادارند همه داغ دیده اند از این مصیبت ، همه بی قرارند و به عبارت دیگر همه «منتظر» ند. همه خواهان این هستند که این خون بناحق ریخته انتقامش گرفته بشود.
----تمام عوالم وجود در مصیبت حسین بی قرارند دریاها کوه ها دشت ها همه همه عزادارند همه داغ دیده اند از این مصیبت ، همه بی قرارند و به عبارت دیگر همه «منتظر» ند. همه خواهان این هستند که این خون بناحق ریخته انتقامش گرفته بشود.


ما هم باید همسو باشیم با این عالم خلقت. باید داغدار این مصیبت بزرگ باشیم و دعا کنیم برای آن روزی که منتقم این خون قیام می کند و مرهمی بر قلب بانوی عالم حضرت زهرا علیها السلام بگذارد.
ما هم باید همسو باشیم با این عالم خلقت. باید داغدار این مصیبت بزرگ باشیم و دعا کنیم برای آن روزی که منتقم این خون قیام می کند و مرهمی بر قلب بانوی عالم حضرت زهرا علیها السلام بگذارد.
----صفحه: 60
----<center>صفحه: 60</center>


= درباره مركز =
= درباره مركز =
خط ۱٬۱۵۷: خط ۱٬۱۵۷:
امور کاربران: 09132000109
امور کاربران: 09132000109
----
----
= پانویس =
[[رده:کتابخانه]]
[[رده:کتابخانه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۳:۳۰

اسم کتاب: ده منبر حسینی- مهدوی
نویسنده: جمعی از نویسندگان

ده منبر حسینی- مهدوی

مشخصات کتاب

🏴 عاشورا مکتبی است که تمام درسهای آن بر محور «یاری امام زمان» می چرخد.

لذا از تمام گردانندگان مجالس عزا خصوصا سخنرانان و مادحین انتظار می رود

که قلوب عزاداران را متوجه صاحب دوران، حضرت ولیعصر علیه السلام نمایند.

👈 در همین راستا ده منبر پیرامون "درس های مکتب عاشورا برای منتظران" تدارک دیده شده است.

این منبرهای حسینی مهدوی، توشه ی مناسبی برای اهل تبلیغ و دغدغه مندان ترویج فرهنگ مهدوی است.

ویراستار دیجیتالی:محمد منصوری

دعا برای فرج شکر نعمت حضور در مجالس عزا

اشاره

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:

فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ، وَ اشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونَ [۱]

مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا شکر کنید و کفر نورزید.

***

چکیده

در این نوشتار بیان می شود که حضور در مجالس اباعبدالله سلام الله علیه یک نعمت و رزق بزرگ است که کسی نمی تواند آن را درک کند. این رزق به واسطه امام زمان سلام الله علیه به ما داده شده است. (بیمنه رزق الوری).

باید در قبال این نعمت شکر به جا بیاوریم شکر نعمت حضور در مجالس روضه دعا برای وجود مقدس صاحب

عزا و منتقم ثار الله می باشد.

***

خداوند متعال در قرآن میفرماید: مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم

خدای متعال همیشه به یاد مخلوقات خویش است . اصلا ذات مقدس پروردگار ، منزه از نسیان و فراموشی است.

اگر خداوند لحظهای یاد و رحمتش را از مخلوقات خود بردارد همه نابود می شوند.

پس معلوم می شود این که خداوند فرموده شما را یاد میکنم منظور نوع خاصی از یاد است.


صفحه: 1

در روایات آمده است:

روزی رسول خدا صلى الله عليه وآله به اصحاب خود فرمودند:

اگر گذرتان به روضه ها و باغهای بهشت افتاد وارد آنها شوید پرسیدند باغهای بهشت چیست؟

فرمود: مجالس ذکر؛ .... بدانید که بهترین و پاکیزه ترین اعمالتان و بالابرنده ترین کارها و بهترین چیزها یاد خداست خود خداوند فرموده من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند و فرموده فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ یعنی مرا یاد کنید با اطاعت و عبادت تا شما را یاد کنم با نعمت و احسان و رحمت و رضوان [۲]

بنابر این روایت نورانی منظور کلام خداوند متعال روشن می شود:

هرگاه بندگان از خداوند متعال را با بندگی و اطاعت یاد کنند خداوند هم رحمت های خاصش را بر آن ها نازل می کند یاد خدا انواع و مراتب مختلفی دارد.

یکی از مصادیق ذکر خدا و بلکه بالاترین آنها، مجلس ذکر اهلبیت سلام الله عليهم است.

امام صادق علیه السلام می فرمایند:

«إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ إِنَّا إِذَا ذُكِرْنَا ذُكِرَ اللَّهُ» [۳]

یاد ما، از یاد خداست به درستی که چون ذکر ما به میان آید، خدا یاد می شود.»


صفحه: 2

مجلس اهلبیت سلام الله عليهم بنا بر فرمایشی که از رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل شد، باغی از باغ های بهشت است.

روضه یعنی بهشت مجالس روضه و مجالس اهلبیت بهشت های روی زمین است.

بلکه باید گفت اینجا بالاتر از بهشت است چون اهل بهشت آرزو دارند به این مجالس بیایند. فرشتگان الهی که در ملکوت و کانون عطر و نورانیت به سر میبرند آرزو دارند که از عطر معنوی این محافل بهره ای ببرند.

رسول خدا صلى الله علیه وآله می فرمایند:

«هیچ گروهی برای ذکر فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام گرد هم جمع نمیشوند مگر اینکه ملائکه ی آسمان بر آنها فرود می آیند و اطراف ایشان حلقه میزنند وقتی آن جمع متفرق می شود، ملائکه به آسمان عروج میکنند. از آن ملائکه سؤال می شود عطری از شما به مشام میرسد که دیگر فرشتگان ندارند؛ تاکنون رایحه ای از این خوشتر احساس نکرده بودیم آن ملائکه می گویند: در نزد گروهی بودیم که محمد و اهل بیتش علیهم السلام را یاد میکردند بوی خوش آنها ما را فرا گرفته، و معطر شده ایم می گویند ما را هم نزد آنان ببرید آن ملائکه پاسخ می دهند آنها متفرق شده اند و هر یک به منزل خود رفته اند. می گویند ما را آنجا ببرید تا از آن مکان معطر شویم! [۴]

ملائکه غبطه می خورند به ما خدا به ما توفیق داده در مجلسی شرکت کنیم که بهشتیان آرزوی حضور در آن را دارند. ملائکه می آیند به این محافل و برای تک تک ما دعا و استغفار می کنند. حتی خدا به اهل این مجلس بر فرشتگان مباهات می کند

حضرت امام صادق علیه السّلام به داود بن سرحان فرمود:


صفحه: 3

ای داود سلام مرا به دوستان و یارانم و این را که میگویم :برسان خدا رحمت کند بنده ای را که با دیگری جمع شود و آن دو درباره امر ما [یعنی جایگاه و احادیث ما یاد کنند که به راستی سومی آنها فرشته ای است که برایشان طلب مغفرت کند و جمع نشوند دو نفر برای ذکر فضائل و احادیث ما مگر آنکه خدای تعالی به آنها بر فرشتگان مباهات کند.پس هرگاه گرد هم آمدید به ذکر [ احادیث و احوال] ما مشغول شوید زیرا که در اجتماع شما و مذاکره شما زنده کردن یاد و راه و روش ما است و بهترین مردم پس از ما اهل بیت کسی است که امر ما را یادآوری کند و (مردم را) بذکر فضایل و احادیث و راه و روش ما فراخواند. [۵]

در میان مجالس ، مجلسی که اختصاصا برای ماتم اباعبدالله سلام الله علیه برپا شده باشد شرافت ویژه ای دارد.

امام صادق سلام الله علیه می فرماید:

امام حسین سلام الله علیه به گریه کنندگانش نظر رحمت فرموده و برای آنها طلب آمرزش نموده و از پدر بزرگوارش درخواست استغفار برای ایشان می نماید و خطاب به کسانی که برایش گریه میکنند می فرماید: ای کسی که گریه میکنی اگر بدانی چه خدا برایت آماده نموده مسلّما سرور و شادی تو بیشتر از حزن و اندوهت می گردد » و آن حضرت برای تمام گناهان و لغزشهای گریه کنندگان استغفار می کند . [۶]

کسی نمی تواند این نعمت بزرگی را که به ما داده شده درک کند اینکه امام حسین سلام الله علیه به ما نظر رحمت کند و از مولا امیرالمومنین سلام الله علیه برای ما طلب استغفار کند چیز کمی است؟

ارواح پاک عالم آرزو دارند به این مجالس بیایند و بهره ببرند. بهشت را با آن همه نعمت رها کنند و به این جلسات بیایند

یکی از علمای بزرگ جناب حبیب بن مظاهر را در خواب دید که در غرفه های بهشتی به انواع نعمت های پروردگار بهره مند است و بساط نشاط براو گسترده بعد از عرض ارادت گفت:


صفحه: 4

ای حبیب ! چگونه شکر این نعمت را ادا میکنی که در جوانی خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله بودی، و در پیری موی سفید خود را در راه یاری فرزند پیامبر به خون خود خضاب نمودی؟ آیا آرزوی دیگری داری؟ فرمود: آرزو دارم به دنیا برگردم و در زمره عزاداران حسین علیه السلام داخل شوم ، زیرا که از سید دو عالم شنیدم که فرمودند: هر کس در مجلس عزای فرزندم حسین (علیه السلام) از روی معرفت اشک بریزد، خداوند کریم ثواب صد شهید به او عطا فرماید و درجات او را در بهشت بیفزاید.» [۷]

حتى جناب حبيب هم آرزومند حضور در این مجالس است. واقعا که خدا چه لطفی به ما کرده است و چه نعمت عظیمی به ما داده است

برگردیم به آیه ای که در ابتدا به آن اشاره شد. خداوند در ادامه می فرماید: وَ اشْكُرُوا لِي وَ لَا تَكْفُرُونِ؛

حالا که چنین نعمتی روزی ما شده باید شکر آن را بجا بیاوریم

این بالاترین رزق هاست که خدا به ما داده . رزق ها مختلف اند مادی و معنوی حضور در مجلس اباعبدالله سلام الله علیه ، از بالاترین رزق های معنوی است که خدا از برکت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) به ما داده است.

بِيُمْنِهِ رُزْقَ الْوَرَى [۸]

به یمن امام زمان است که خلائق روزی داده می شوند.

ما باید ممنون امام زمان خود باشیم که به ما منت گذاشته تا محرم را باز درک کنیم و به مجالس جدش قدم بگذاریم.

خیلی ها سال قبل زنده بودند اما امروز در بین ما نیستند. حسرت می خورند که ای کاش آن محرم هایی که در دنیا بودیم بهتر استفاده می کردیم ای کاش بیشتر شکرگزار بودیم .

الان ما که توفیق حضور در این مجالس را پیدا کرده ایم باید شکر نعمت بجای بیاوریم تا خدا نعمت ما و توفیقات ما را زیادتر کند و گرنه خدای نکرده این رزق از ما سلب می شود .


صفحه: 5

لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ، وَ لَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيد [۹]

اگر شکر کنید افزون میکنم و اگر کفر بورزید عذاب من شدید است

حضور در خیمه های عزا نعمتی است که امام زمان سلام الله علیه به ما داده، این اجازه و لطف امام زمان سلام الله علیه بوده که این نعمت نصیب ما شده است وگرنه نصیب ما نمی شد باید به درگاه آن عزيز خدا شکر بجا بیاوریم.

اما بهترین تشکر از امام زمان سلام الله علیه در قبال این نعمت چیست؟

چطور می توانیم از آن آقایی که امروز شال عزا به گردن آویخته دلجویی و قدردانی کنیم؟ چطور می توانیم به آن عزیز خدا تسلی بدهیم؟

مولای ما صاحب الزمان سلام الله علیه هر صبح و شام بر جد غریبش گریه می کند و آرزوی فرا رسیدن روزی را دارد که بتواند انتقام این خون های به ناحق ریخته را بگیرد

یکی از تشکرهای ما نسبت به وجود مقدس آن عزیز این است که در این محافل و مجالس که محل استجابت دعاست برای فرج آن عزیز دعا کنیم

صاحب مكيال المكارم مینویسد حضرت ولیعصر علیه السلام در عالم رویا به یکی از دوستان صالح خود فرموده:

إنِّي لَأدْعُو لِكُلِّ مُؤْمِن يَذْكُرُ مُصِيبَةَ جَدَى الشَّهِيدِ ثُمَّ يَدْعُو لِي بِتَعْجِيلِ الْفَرَجَ وَ التَّاييد؛

من دعاگوی هر مومنی هستم که پس از ذکر مصائب جد غریبم حضرت سيدالشهدا عليه السلام برای تعجیل فرج و تایید من دعا کند. [۱۰]

اگر بعد از گریه برای ابا عبدالله سلام الله علیه برای حجت ابن الحسن دعا کنیم ، حضرت هم برای ما دعا می کند. چه معامله ای بهتر از این؟ دعای ما گنهکاران کجا و دعای حجت خدا کجا!

یکی از معانی لئن شكرتم لازيدنكم یعنی همین : یعنی اگر با دعا برای فرج از امام زمان سلام الله علیه تشکر کردی حضرت برایت دعا می کند اگر به شکرانه این نعمت بعد از اشک بر مصائب عزیزان خدا برای فرج دعا کردی، خدا


صفحه: 6

هم از برکات دعا برای فرج بهره مندت می کند. (مرحوم موسوی اصفهانی در کتاب مکیال المکارم نود فایده برای دعا برای فرج بر می شمارد.)

اما اگر خدای نکرده بی توجهی کنیم، حضور در مجالس را قدر نشناسیم حرمت مجالس را نگه نداریم و مهم تر از همه برای صاحب عزای مجلس، مولا صاحب الزمان سلام الله عليه دعا نکنیم کفران نعمت کرده ایم و خدای نکرده این بیم می رود که توفیقاتمان کمتر شود.

همانطور که وقتی ماه رمضان فرا می رسد ، باید اول ماه برای کل ماه نیت کرد. بیایید در شب اول ماه محرم، برای عزاداری های این دو ماه نیت کنیم . نیت کنیم خدایا ما به شکرانه حضور در مجالس عزا ، ثواب تمام عزاداری ها، اشک ها، روضه خوانی،ها را برای فرج صاحب عزا و منتقم اباعبدالله سلام الله عليه هديه مي كنيم هدیه کردن ثواب ها نه تنها از ثواب ما نمی کاهد بلکه بخاطر شاد کردن امام زمان سلام الله علیه ثواب ها را مضاعف می کند و همچنین چون شکر نعمت است توفیقات ما را افزون می کند .


صفحه: 7

آیا دانستن نعمتها از جانب اهلبیت سلام الله علیهم و سپاس گزاری از آنها شرک نیست؟

پاسخ :

روزی ابوحنیفه در محضر امام صادق علیه السلام .بود غذایی بر سفره نهاده شد و با هم خوردند. پس از صرف غذا، امام صادق (علیه السلام) فرمود:

الحمد لله رب العالمين اللهم هذا منک و من رسولک

خدایا این غذا از جانب تو و از جانب رسول تو بود.

ابو حنیفه به عنوان اعتراض گفت: ای ابا عبد الله آیا برای خدا شریک قرار دادی؟ (و رسولش را شریک او نمودی.)

امام صادق علیه السلام به او فرمود وای بر تو خداوند در قرآنش می فرماید:

وَ ما نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ (توبه/ 74)

آنها فقط از این انتقام می گیرند که خداوند و رسولش آنان را به فضل خود بی نیاز ساختند.

و در آیه ای دیگر می فرماید:

وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُه (توبه/ 59)

(در حالی که) اگر به آنچه خدا و پیامبرش به آنان داده راضی باشند و بگویند خداوند برای ما کافی است و به زودی خدا و رسولش از فضل خود به ما می بخشند برای آنها بهتر است.

ابو حنیفه :گفت سوگند به خدا گویی این دو آیه از قرآن را هرگز نخوانده و نشينده بودم مگر در این لحظه.

امام (علیه السلام) فرمود بلکه این دو آیه را هم خوانده ای و هم شنیدهای ولی خداوند در مورد تو و افرادی همانند تو این (دو) آیه را نازل کرده است :

أ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبِ أَقْفالُها (محمد/ 24)

آیا آنها در قرآن تدبر نمی کنند یا بردل هایشان قفل نهاده شده است.

كَلَّا بَلْ رانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (مطففين: 14)


صفحه: 8

چنین نیست بلکه اعمالشان چون زنگاری بردل هایشان نشسته است یعنی قلب آلوده تو، تو را به این گونه اعتراضات واداشته است اگر قلبت صاف بود این گونه اشتباه و اعراض نمی کردی[۱۱]


صفحه: 9

مجالس عزا شعبه ای از سرزمین مقدس کربلا

مقدمه

امام حسین علیه السلام در روز پنجشنبه دوم محرم سال 61 هجری وارد سرزمین کربلا شد. حضرت پرسیدند:

نام این سرزمین چیست؟» گفتند:« کربلا.» امام گریست و فرمود: « کرب و بلا.»

آن گاه فرمود: ام سلمه به من خبر داد که روزی تو در دامان رسول خدا صلى الله عليه وآله نشسته بودی جبرئیل نازل شد و عرض کرد آیا او را دوست میداری؟ فرمود: «آری» گفت: امت تو او را خواهند کشت و اگر میخواهی، تربت آن زمین را که او در آن کشته خواهد شد به تو نشان دهم.

پیامبر فرمود: آری پس جبرئیل زمین کربلا را به پیامبر نشان داد [۱۲]

در برخی نقل ها آمده که پیامبر خاک کربلا را بوسید و به ام سلمه داد و فرمود هرگاه این خاک به رنگ سرخ درآمد بدان که حسین شهید شده است. [۱۳]

امام حسین علیه السلام بعد از نقل این ماجرا خاک کربلا را بویید و فرمود این همان زمین است که جبرئیل به جدم رسول خدا خبر داد که من در آن کشته خواهم شد.

این که حجت های خدا خاک کربلا را می بویند و میبوسند حاکی از عظمت این سرزمین مقدس است.

***

عظمت و شرافت کربلا

کربلا یک زمین عادی نیست با سایر نقطه های زمین فرق دارد اصلا قابل قیاس با دیگر اراضی نیست .


صفحه: 10

در کتاب کامل الزیارات از فخرالساجدین حضرت زین العابدین علیه السلام روایت شده :

خداوند سبحان و تعالی کرب بلا را حرم امن و با برکت قرار داده بیست و چهار هزار سال قبل از آن که کعبه را خلق نماید و چون حق تعالی در ابتدای قیامت زمین را به زلزله در می آورد و زمین کربلا را با خاکش نورانی و صاف بالا برند.

پس آن را بهترین باغ از باغ های بهشت می گرداند و بهترین مساکن از مسکن های بهشت که ساکن نمی شود در آن مگر مقربان و پیامبران و رسولان و آن زمین روشنائی می دهد در بهشت چنانکه ستاره های بسیار روشن در میان ستاره ها برای اهل زمین روشنائی می دهند که نورش دیده های اهل بهشت را خیره می کند.

و آن زمین مقدس ندا میدهد در میان بهشت منم آن زمین طیّب و مبارکی که در آغوش گرفتم و در بر داشتم نعش بهترین شهیدان و سید جوانان اهل بهشت حسین بن علی عليه السلام را. [۱۴]

در واقع کربلا مال این دنیا نیست تکه ای از بهشت است. آن هم نه بهشت معمولی بهشتی که مخصوص انبیا اولیاست! طبق ،روایات کربلا با فضیلت ترین قسمت بهشت بوده

امام باقر سلام الله علیه می فرمایند:

خداوند تبارک و تعالی بیست و چهار هزار سال پیش از خلقت کعبه زمین کربلاء را آفرید و آن را مقدس و مبارک قرار داد و پیوسته قبل از خلقت مخلوقات مقدس و


صفحه: 11

مبارک بود تا آن را برترین زمین در بهشت نمود و برترین منزل و مسکنی قرارش داد که اولیاء و دوستانش در بهشت در آن سکنا می گزینند؛ [۱۵] [۱۶]

کسی اگر به مقام کربلا معترف نباشد از درگاه خدا طرد می شود حتی اگر مثل کعبه مقدس باشد

امام صادق سلام الله علیه فرمودند:

زمین کعبه در مقام مفاخرت گفت :کدام زمین مثل من است، و حال آنکه خداوند خانه اش را بر پشت من بنا کرده و مردم از هر راه دوری متوجه من میشوند، و حرم خدا و مأمن قرار داده شده ام؟؟!! خداوند متعال به سویش وحی کرد و فرمود:

بس کن و آرام بگیر به عزت و جلال خودم قسم آنچه را که تو برای خود فضیلت میدانی در قیاس با فضیلتی که به زمین کربلاء اعطاء نموده ام همچون قطره ای است نسبت به آب دریا که سوزنی را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بر دارد، و اساسا اگر خاک کربلاء نبود این فضیلت برای تو نبود و نیز اگر نبود آنچه که این خاک آن را در بر دارد تو را نمی آفریدم و بیتی را که تو به آن افتخار میکنی خلق نمی کردم بنا بر این آرام بگیر و ساکت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمین کربلا استنکاف و استکبار و طغیانی از خود نشان مده و الا تو را فرو برده و در آتش جهنم قرارت میدهم. [۱۷]


صفحه: 12

فضایل کربلا و فضایل زیارت این زمین مقدس بیشتر از حد فکر و فهم ماست فرموده اند اگر فضایل زیارت کربلا را آن طور که هست بیان شود حج خانه خدا تعطیل می شد!

زیارت کربلا توفیقی از جانب امام عصر سلام الله عليه

با اوصافی که در مورد کربلا بیان شد معلوم می شود که هرکسی توفیق زیارت این زمین مقدس را پیدا نمی کند.

خیال نکنیم اگر زائر کربلا شدیم به اراده خودمان نصیبمان شده نه زائر کربلا شدن توفیقی است که به هر کس نمی دهند. امام زمان سلام الله علیه باید اذن بدهند تا یک نفر بتواند به این حریم مقدس پا بگذارد.

بنابر این اگر کسی توفیق پیدا کرد که زائر کربلا بشود باید شکر این نعمت را نسبت به ولی نعمتش امام عصر سلام الله علیه به جا بیاورد. یکی از بهترین شکرها در قبال این نعمت توصیف ناپذیر این است که ثواب زیارت را برای فرج ولی نعمت مان امام عصر سلام الله علیه هدیه کنیم. زیر قبه حسینی که دعا مستجاب است اول دعایمان را برای فرج آن حضرت قرار بدهیم.

یکی از علما در کربلا زیر قبه ،به محضر امام عصر سلام الله عليه مشرف شد حضرت از شیعیانشان گلایه کردند

و فرمودند:

ببینید زیر گنبد جدم که دعا مستجاب است کسی به فکر من نیست و برای فرج من دعا نمی کند

بعد حضرت تصرفی کردند تا آن عالم ، همه حاجات زائران را بشنود آن عالم شنید که همه دارند برای حاجات خودشان دعا می کنند

حضرت فرمودند:

شنیدی؟! حتی یک نفر نگفت خدایا فرج مهدی را برسان.

وقتی توفیق پیدا کردیم در بهترین نقطه هستی قدم بگذاریم حیف است که از بهترین و زیباترین دعا غافل شویم.


صفحه: 13

اصلا دعا برای فرج در کربلا سیره خود امام حسین سلام الله علیه است

امام حسین علیه السلام پس از ورود به کربلا فرزندان و برادران و اهل بیت خود را جمع کرد؛ بعد نظری بر آنها انداخت و گریست و عرض کرد:

اللَّهُمَّ إِنَّا عِتْرَةُ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ وَ قَدْ أَخْرِجْنَا وَطُرِدْنَا وَ أَرْعِجْنَا عَنْ حَرَمٍ جَدَّنَا وَ تَعَدَّتْ بَنُو أمَيَّةَ عَلَيْنَا اللَّهُمَّ فَخُذْ لَنَا بِحَقِّنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ. [۱۸]


خدایا! ما عترت پیامبر ،تو ،محمد هستیم بنی امیه ما را از حرم جدمان راندند و در حق ما جفا کردند خدایا! با ظهور (منتقم حق ما را از ستمگران بستان و ما را بر آنها پیروز گردان.

ما هم وقتی پا به زمین کربلا می گذاریم باید به صاحب کربلا امام حسین سلام الله عليه اقتدا کنیم و مدام دعا کنیم برای فرا رسیدن آن روزی که انتقام خون مبارک اباعبدالله سلام الله علیه به دست فرزندشان گرفته می شود

مجلس عزا ، شعبه ای از کربلا

مرحوم حاج محمد یزدی میفرمود:

وقتی صدام ملعون دستور داد ایرانی ها را از عراق بیرون کنند من دیدم نمی توانم از حرم اباعبدالله دل بکنم. اصلاً نمی توانستم هر چه می کردم می دیدم قلبم راضی نمی شود. قلبم می گفت نهایت اش این است که تو را می کشند بگذار همین جا در جوار مولا ابی عبدالله دفن بشوم.

سرانجام یک روز به خانه ی ما هجوم آوردند و اثاث ما را بیرون ریختند و زن و بچه و مادر ما را سوار ماشین کردند. من از چنگ مأموران عراقی فرار کردم و دوان دوان داخل حرم آمدم


صفحه: 14

و به ضریح آقا چسبیدم؛ ضریح را می بوسیدم و گریه و التماس می کردم که آقاجان من نمی خواهم بروم و از جوار شما نمی توانم دور باشم.

مأمورین بعثی آمدند و مرا گرفتند و با زور و کتک بیرون انداختند من دوباره فرار کردم و از آن در دیگر باز وارد حرم شدم. آخر سر، مرا گرفتند و شروع کردند به زدن. در همان حالی که

مرا می زدند ناگهان مکاشفه ای برایم شد و دیدم مولا ابی عبدالله با بدن پاره پاره و پر از جراحت به من فرمود: حاج محمد قلب مرا آتش زدی این جسارت ها که به تو می کنند، انگار به من روا می دارند! من نمی توانم ببینم برو به ایران چرا نمی روی؟ گفتم آقا نمی توانم از شما دل بکنم. زیارت شما را نمی توانم رها کنم

فرمود: برو به ایران هر جا مجلس روضه به پا شود آنجا حرم من است. تو آنجا بروی، مثل این است که در حرم من هستی.

با شنیدن این کلام قلبم آرام گرفت و به رفتن از عراق رضایت دادم.

مجلس عزای امام حسین سلام الله عليه ، شعبه ای از کربلاست. همانطور که یک سازمان در کنار دفتر مرکزی، شعبه هایی در جاهای مختلف دارد. طبق فرمایش امام حسین سلام الله علیه به مرحوم یزدی هرجا روضه برپاشد آنجا حرم امام حسین است. آنجا دعا مستجاب است. پس همانطور که در کربلا دعا برای فرج را باید قدر بدانیم در این مجالس هم باید دعا برای صاحب عزا را در راس دعاها قرار دهیم.

اگر امام زمان سلام الله علیه فرموده زیر قبه حسین برای فرج من دعا کنید بدانیم که قبه حسینی فقط آن گنبد ظاهری حضرت در شهر مقدس کربلا نیست هرجایی که یادی از حسین بشود هرجایی که دلی برای حسین شکسته بشود هرجایی که سوز و گدازی باشد هر جایی که اشکی جاری بشود آنجا حرم امام حسین و زیر قبه اباعبدالله است.

آنجا دعا مستجاب است و آنجا باید امر امام زمان را اجرا کرد. آنجاست که دعا برای فرج را باید غنیمت شمرد.

آنجاست که اگر کسی برای حجت ابن الحسن دعا کند خود امام زمان دعاگویش خواهد بود.


صفحه: 15

درس هایی از زندگانی حضرت رقیه سلام الله علیها برای منتظران

اشاره

رابطه میان حضرت رقیه و حضرت اباعبدالله (سلام الله عليهما) تنها یک علاقه پدر و فرزندی نیست این ذوات نورانی در عوالم قبل با هم انس معنوی داشته اند اگر رابطه میان این دردانه با پدر گرامیش را در قالب رابطه یک امام و ماموم ببینیم درس های زیادی برای ما خواهد داشت حضرت رقیه سلام الله علیها الگوی یک منتظر واقعی است.

1. ندبه و بی تابی در فراق امام

حضرت رقیه سلام الله عليها علاقه وصف ناپذیری به امام حسین سلام الله عليه علاقه داشت از وقتی که امام حسین سلام الله عليه شهید شد و میان این دردانه و امامش فراق افتاد بی تابی های این دختر شروع شد مدام گریه پشت گریه. در نقل های تاریخی آمده اینقدر حضرت رقیه گریه میکرد که دشمن به ستوه می آمد و آن نازدانه را کتک می زد. اما او دست از ندبه بر نمی داشت.

منتظر اهل ندبه است اهل گریه است. نشانه مومن بودن در دوران ما این است که ببینی چقدر در فراق امام زمان دردمند هستی و چقدر اهل ندبه ای امام صادق سلام الله علیه در توصیف دوران غیبت می فرمایند:

لَتَدْمَعَنَّ عَلَيْهِ عُيُونُ الْمُؤْمِنِينَ (کافی ج 1 ص 336)

چشم های مومنان بر حضرت مهدی سلام الله عليه یقینا گریه خواهد کرد

امام رضا سلام الله علیه می فرمایند:

كَمْ مِنْ حَرَّى مُؤْمِنَهُ وَ كَمْ مِنْ مُؤْمِن مُتَأَسْفَ حَرَّانَ حَزِينِ عِنْدَ فِقْدَانِ الْمَاءِ الْمَعِينِ [۱۹]

چه زنان مؤمن دلسوخته و چه مردان مؤمن اسفناک حیران و حزین که هنگام نبود ماء معین باشند منتظر سوز و گداز دارد.


صفحه: 16

2. بی تابی در فراق امام

حضرت رقیه سلام الله علیها مدام نگاهش به رأس پدر روی نیزه بود. محبت امام و غم فراق او خواب را از چشمانش ربوده بود و راحت و قرار نداشت.

هنگامی که اهل بیت امام حسین علیه السلام را به سوی شام رهسپار کردند به دستور یزید (عليه اللعنه) آنها را سه شبانه روز در بیرون دروازه شام نگه داشتند تا مردم شهر دمشق را به طور کامل چراغانی کنند.

حارث شامی که یکی از مأموران یزید بود میگوید شب اول که همه نگهبانان در خواب بودند من بیدار بودم و در ظاهر خود را به خواب زده بودم دیدم دختری کوچک از اسیران کربلا برخاست و نگاهی به اطراف کرد و دید همه لشکر یزید بر اثر خستگی راه خوابیده اند. سر بریده حسین را به شاخه درختی که در آنجا بود آویزان کرده بودند آن دخترک خود را به زیر آن درخت رسانید به سر پدرش نگاه کرد و سخنانی میگفت و اشک میریخت. ناگاه دیدم سر حسین به پایین آمد و روبروی آن دخترک قرار گرفت. آن دخترک که رقیه نام داشت گفت السَّلام عَلَیک یا أبتاهُ، وا مُصيبتاهُ بَعْدَ فِرَاقِكَ، وَاغُرْبَتَاهُ بَعْدَ شَهَادَتک سلام بر تو ای بابا وای از شدت اندوه بعد از فراق تو وای از غریبی بعد از شهادت تو . ناگهان شنیدم سر حسین به آن کودک فرمود دخترم سختیهای اسارت و شکنجه های راه و مصیبت تو تمام شد. چند شب دیگر نزد ما خواهی آمد در برابر رنجها صبر کن که پاداش - مقام شفاعت نصیبت می شود.

حارث شامی میگوید خانه من نزدیک خرابه شام ،بود من منتظر بودم ببینم آیا این دخترک طبق گفته پدرش زود به او ملحق می شود؟ تا اینکه یک شب صدای ناله و فریاد از خرابه شنیدم، پرسیدم چه است، گفتند حضرت رقیه سلام الله علیها از دنیا رفت. [۲۰]

حضرت رقیه سلام الله عليها معلم انتظار است میگوید اگر کسی از امامش دور افتاد نباید آرام و قرار داشته باشد تا به وصال برسد. اگر انسان واقعا منتظر باشد تا زمانی که به وصال نرسد واقعا آرام و قرار ندارد

همانطور که امام صادق سلام الله علیه این طور خطاب با امام زمان نجوا می کردند:

سَيْدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي وَ ضَيَّقَتْ عَلَيَّ مِهَادِي وَ ابْتَزَتْ مِنِّي رَاحَةَ فُؤَادِي [۲۱]


صفحه: 17

ای آقایم غیبت تو خواب از چشمم ربوده و خاطرم را پریشان ساخته و آسایش دل را برده منتظر آرام و قرار ندارد . مدام می سوزد و ندبه می کند.

3. بی تفاوت نبودن و جستجوی امام

حضرت رقیه سلام الله علیها در فراق امامش بی تفاوت نبود. مدام سراغ پدرش را میگرفت. مدام می گفت : این آبی؟

مدام می پرسید «خرابه کجاست؟ بابا گفته خرابه به سراغت می آیم»؟

در دعای ندبه هم به ما آموخته اند که بی تفاوت نباش دنبال پدر مهربانت امام زمانت بگرد، ناله بزن و بگو کجاست؟

... أَيْنَ مُعِرُ الْأَوْلِياءِ وَ مُذِلُ الْأَعْداءِ؟ أَيْنَ جَامِعُ الْكَلِمَةَ عَلَى التَّقْوى؟ أَيْنَ بابُ اللهِ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتِي؟ أَيْنَ وَجْهُ اللهِ الَّذى إِلَيْهِ يَتَوَجَهُ الْأَوْلِياءُ؟ أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السّماءِ؟.

منتظر واقعی، اهل جست و جو است. مدام می گوید کجاست محبوبم؟ مدام دنبال راهی میگردد تا که محبوبش را پیداکند و خودش را به او نزدیک کند. حضرت یعقوب که نماد منتظر در قرآن است به فرزندانش گفت « اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أخيه»[۲۲] تحسس یعنی جست و جو منتظر اهل جست و جو است. می گردد و می گردد تا بالاخره راهی برای وصال پیدا کند.

4. ترجیح امام بر خود

حضرت رقیه سلام الله علیه فانی در امام خود بود. اصلا خودی برایش نمانده بود و غیر امام را نمی دید. تنها و تنها دغدغه اش امام زمانش بود

در عصر عاشورا که دشمنان برای غارت گری به سوی خیمه گاه امام حسین علیه السلام هجوم آوردند،23 کودک از اهل بیت علیهم السلام در درون خیمه ها بودند. به عمر سعد گزارش دادند که این کودکان از تشنگی در آستانه ی مرگ هستند. عمر سعد اجازه داد که به آنان آب بدهند چون نوبت به رقیه عليها السلام رسید وی ظرف آب را گرفت و دوان دوان به سوی قتلگاه حرکت کرد. یکی از سپاهیان دشمن پرسید کجا می روی؟ رقیه علیها السلام فرمود: بابایم تشنه بود میخواهم برای او آب ببرم. او


صفحه: 18

گفت :ای دختر آب را خودت بخور که پدرت را با لب تشنه کشتند. حضرت رقیه علیهاالسلام با شنیدن این سخن با گریه گفت: پس من هم آب نمی خورم. [۲۳]

وقتی هم به وصال رسید از غم و غصه های خودش نگفت از تازیانه هایی که خورده بود دم نزد تماما از رنج های پدر گفت:

پدر جان، کاش من فدای تو میشدم کاش قبل از امروز کور و نابینا بودم و کاش می مردم و در زیر خاک می بودم و نمی دیدم محاسن مبارک تو به خون خضاب شده است.

پدرجان چه کسی رگ های تو را بریده؟...

منتظر واقعی وقتی مصائب محبوبش را می بیند وقتی غصه های امامش را می بیند دیگر تمام رنجهای خودش فراموشش می شود.

در دعای ندبه هم ما بر غم های حجت ابن الحسن می سوزیم

عَزِيزٌ عَلَى أنْ تُحيط بك دُونَيِ الْبَلْوى، وَ لايَنالُكَ مِنّى صَحِيحٌ وَ لا شكوى.... عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَبْكِيَكَ وَ يَخْذُلُكَ الْوَرَى، عَزِيزٌ عَلَى أَنْ يَجْرِئَ عَلَيْكَ دُونَهُمْ ما جَرى . هَلْ مِنْ مُعِين فَأطِيلَ مَعَهُ الْعَوِيلَ وَ الْبُكَاء...

بر من سخت است که دور از من گرفتاری ها تو را احاطه ،کند و از من به تو فریاد و شکایتی نرسد ... برمن سخت است که برای تو گریه کنم، ولی مردم تو را وا گذارند، بر من سخت است، که نه بر تو بگذرد و نه دیگران آنچه گذشت آیا کمک کننده ای هست که فریاد و گریه را در کنارش طولانی کنم؟

5. اصرار تا رسیدن به وصال

حضرت رقیه سلام الله عليها آنقدر ناله زد تا بالاخره به امامش رسید. دست از گریه برنداشت تا بالاخره واصل شد. از انتظار خسته نشد هیچ چیز این دردانه را دلسرد نکرد.

دست از طلب ندارم تا کام من برآید *** یا تن رسد به جانان ، یا جان ز تن در آید

منتظر خستگی نمی شناسد. هر قدر هم فراق طولانی باشد هر قدر هم قراق سخت باشد باز صبوری می کند


صفحه: 19

در زیارتنامه امام عصر سلام الله علیه آمده است:

فَلَوْ تَطَاوَلَتِ الدُّهُورُ وَ تَمَادَتِ الْأَعْمَارُ لَمْ أَزْدَدْ فِيكَ إِلَّا يَقِيناً وَ لَكَ إِلَّا حُبّاً وَعَلَيْكَ إِلَّا مُتَكَلًا وَ مُعْتَمَداً وَلِظْهُورِكَ إِلَّا مُتَوَقَّعاً وَ مُنْتَظَراً وَ لِجِهَادِي بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَرَقَبا [۲۴]


اگر روزگار غیبت تو به درازا کشد از ایمان به تو برنگردم بلکه بر یقینم بیفزاید و دوستیم به تو زیادتر شود و بیشتر به تو پشت گرم و قوی دل گردم و با اشتیاق فراوانتر انتظار ظهور تو را داشته باشم و برای جهاد در پیشگاه تو آماده تر شوم.

منتظر اهل اصرار است با یک بار و دوبار از میدان به در نمی رود. چون همین اصرار است که انسان را به نتیجه می رساند. این قاعده عالم است امیرالمومنین سلام الله علیه می فرماید

من اسْتَدَامَ فَرْعَ الْبَابِ وَ لَجَّ وَلَجَ [۲۵]

هر کس دری را پیوسته بکوبد و اصرار ورزد، در گشوده گردد.

امام زمان سلام الله علیه می فرماید:

إِن اسْتَرْشَدْتَ أَرْشِدْتَ وَ إِنْ طَلَبْتَ وَجَدْت [۲۶]

اگر طالب هدایت باشی هدایت خواهی شد و اگر (واقعا) طالب باشی (مقصودت را )خواهی یافت.

امام زمان سلام الله عليه هم منتظران را به اصرار دعوت کرده است. فرموده:

و اكثروا الدعاء بتعجيل الفرج فان ذلك فرجكم

بزرگان ، این فرمایش امام را چند صورت معنا کرده اند و همه این معانی قابل قبول است.

برخی گفته اند در این فرمایش امام، «ذلک» به «دعا» بر می گردد. برخی دیگر گفته اند به اکثار «دعا بر می گردد. یعنی این «زیاد دعا کردن»برای شما موجب فرج می شود نه تنها باید دعا کرد بلکه باید زیاد دعا کرد .


صفحه: 20

در هر حاجتی باید به درگاه خدا اصرار کنیم تا حاجت روا شویم همین طور در دعا برای فرج نباید از دعا برای فرج ملول بشویم. بايد كثير الدعا بشویم (همانطور که بعضی ها کثیر السفر هستند بعضی ها کثیر الشک هستند ما هم باید اینقدر دعا کنیم تا بگویند فلانی کثیر الدعا است. )


صفحه: 21

درس های زندگی جناب حر سلام الله علیه برای منتظران

اشاره

داستان زندگی جناب حر سلام الله علیه با مفهوم «توبه» گره خورده است. مفهوم توبه از مقدس ترین و زیباترین مفاهیم دین ماست و سعی می کنیم با مرور داستان جناب حر سلام الله علیه برخی زوایای مفهوم توبه را که کمتر گفته شده، بررسی کنیم

***

توبه یعنی بازگشت به سوی امام

لفظ توبه یعنی بازگشت انسان وقتی از خطاهای خود پشیمان می شود می خواهد به سوی پروردگار رو کند و برگردد. اما او به کجا و به کدام سمت باید برگردد؟ در خانه خدا کجاست؟

پاسخ روشن است : باب الله همان حجت خدا برروی زمین است. هر انسانی هر گاه می خواهد توبه کند باید به سوی امام روزگار رو کند زیرا امام وجه الله و باب الله است.

وقتی ساحران فرعون میخواستند توبه کنند گفتند:

قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِينَ رَبِّ مُوسَى وَهَارُون

یعنی کسی اگر می خواهد درب خانه خدا را پیدا کند باید به حجت زمان رجوع کند. هرکس می خواهد به خدا توجه کند باید از باب امام وارد شود.

در زیارت جامعه می خوانیم

مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأُ بِكُمْ وَ مَنْ وَحْدَهُ قَبلَ عَنْكُمْ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُم

هرکس آهنگ خدا کند، به وسیله شما آغاز کند، و هرکس او را به یکتایی پرستد ،طریق توحیدش را از شما می پذیرد، و هرکس قصد حق ،کند به شما توجه می نماید.

بنابراین برگشتن به سوی خدا یعنی برگشتن در خانه امام جناب حر سلام الله علیه هم خوب فهمید که باید بیاید درب خانه امام. برخی از جریانها بعد از عاشورا با نام توابین شکل گرفتند اما نیامدند مطیع امام سجاد سلام الله علیه باشند. غافل بودند که توبه واقعی درب خانه امام معنا می شود.


صفحه: 22

در قرآن آمده:

«وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ»؛

ای بنی اسراییل [ خاطر بیاورید] زمانی را که :گفتیم در این شهر( بیت المقدس) وارد شوید! و از نعمتهای فراوان آن هر چه میخواهید بخورید و از درب [معبد بیت المقدس] با خضوع و خشوع وارد گردید و بگویید خداوند گناهان ما را بریز به دنبال ،آن خطاهای شما را خواهیم بخشید و به نیکوکاران پاداش بیشتری خواهم داد.

مفسران در تفسیر این آیات نوشته اند:

هنگامی که خداوند به بنی اسرائیل دستور داد وارد قریه ای شوند و با جهاد آن را فتح نمایند، آنان از دستور خداوند سرپیچی کردند و نپذیرفتند و به خاطر این سرپیچی چهل سال در یک بیابانی سرگردان ماندند، تا این که خداوند آنها را از سرگردانی نجات داد و این قریه توسط حضرت يوشع بن نون فتح شد.

سپس خداوند به آنها دستور داد که برای بخشش گناهان گذشته خود و همچنین شکر نعمت این فتح و پیروزی، هنگامی که وارد بیت المقدس میشوند، از دروازه ای به نام «حطه» وارد و در هنگام ورود سجده نمایند و بگویند «حطه» یعنی خدایا گناهان ما را بریز هر کس چنین میکرد، خداوند گناهان او را می بخشید و او را در جمع نیکوکاران می پذیرفت.

عده ای از مؤمنان از دستور خداوند اطاعت کردند؛ اما بیشتر مردم به خاطر لجاجتی که داشتند کلمه «حطه» را به حنطه» یا «حبه» و عوض کردند و به جای که این سجده کنان وارد بيت المقدس شوند، عقب عقب و با بی ادبی وارد شدند .

روایات متعدد داریم که باب حطه این امت اهلبیت سلام الله علیهم هستند اگر کسی می خواهد توبه اش پذیرفته شود باید از این باب وارد شود.

آری آمرزش جز به در خانه امام آمدن نیست.

در زیارت جامعه می خوانیم

يَا وَلِيَّ اللَّهِ إِنَّ بَيْنِي وَبَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لَا يَأْتِي عَلَيْهَا إِلَّا رِضَاكُم


صفحه: 23

امام باید راضی شود تا خدا راضی شود اگر میخواهی توبه کنی باید امام را راضی کنی.

حر هم فهمید باید امامش را راضی کند لذا آنقدر به پیشگاه امامش عرض خاکساری کرد تا دل امام را به دست بیاورد.

ما هم باید بدانیم در این دوره از روزگار اگر بخواهیم توبه کنیم و توبه ما مقبول شود راهی جز رفتن به در خانه حجت ابن الحسن سلام الله علیه نداریم.

امام، مشتاق توبه ما

اشتباهی که حر مرتکب شد در نوع خودش واقعا بزرگ بود ظاهر قضیه این طور نشان می دهد که اگر حر راه را بر امام نمی بست یا به امام اذن بازگشت داد یا حداقل اجازه می داد امام کنار آب فرات خیمه بزند جریان طور دیگری رقم می خورد. با این حال وقتی به سوی امام برگشت و توبه کرد حضرت نه تنها گذشته او را به رویش نیاورد بلکه با آغوش باز او را پذیرفت و

فرمود:

ارفع راسک

بزرگوارانه او را در جرگه اصحابش قرار داد و موقع شهادتش هم مثل پدری دلسوز بر سر بالینش حاضر شد

باید باور کنیم امام بیشتر از ما مشتاق توبه ماست.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:

همانا شادی خداوند از توبه بنده خود بیشتر است از شادی نازایی که بچه می آورد و گم کرده ای که گمشده خود را مییابد و تشنه ای که به آب می رسد. [۲۷]

شاد شدن خدا یعنی شاد شدن امام امام نماینده خداست و آیینه صفات او.

برخی گمان می کنند که وجود مقدس امام سلام الله علیه به گنهکاران توجهی ندارند اما حقیقت چیز دیگری است!

قدرنشناسی و گمراهی فرزند نه تنها از محبت پدر و مادر نمی کاهد چه بسا بیش از پیش دلسوزی ایشان را برمی انگیزد. آیا میتوان گفت مولای مهربان عالم از انحراف و ضلالت شیعیانش رنج نمیبرند و از گمراهی محبانشان پریشان نمی شوند؟

هرگز چنین نیست،


صفحه: 24

در کتاب احتجاج آمده:

هنگامی که برخی از شیعیان در وجود حضرت مهدی سلام الله علیه به تردید افتاده بودند این توقیع شریف از ناحیه مقدس حضرت صادر گشت :

إِنَّهُ أَنْهِى إِلَى ارْتِيَابُ جَمَاعَهُ مِنْكُمْ فِي الدِّينِ وَ مَا دَخَلَهُمْ مِنَ الشَّكَ وَ الْحَيْرَةِ فِي وَلَاةِ أَمْرِهِمْ فَغَمَّنَا ذَلِكَ لَكُمْ لَا لَنَا وَ سَاءَنَا فِيكُمْ لَا فِينَا لِأَنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَلَا فَاقَةَ بِنَا إِلَى غَيْرِهِ وَ الْحَقُّ مَعَنَا فَلَنْ يُوحِشَنَا مَنْ قَعَدَ عَنَّا؛ [۲۸]

به ما خبر رسیده که جماعتی از شما در دین خود به تزلزل افتاده و نسبت به امامشان دچار شک و تردید گردیده اند این ،خبر ما را اندوهگین نموده است البته حزن و اندوه ما نه برای خود بلکه به خاطر شماست؛ چون خدا با ماست و ما به غیر او نیازی نداریم به غیر او نیازی نداریم و حق با ماست و هرکس ما را تنها گذارد نمی هراسیم.

آری اگر فرزندی سر به راه نباشد نه تنها پدر و مادر او را فراموش نمیکنند بلکه از رفتارهای ناشایست او شرمنده گشته و برای تربیت و اصلاح او می کوشند مولای عزیز ما نیز با اینکه به خطاهای ظاهری و باطنی ما واقف است و از گناهان ما رنجیده می شود، از ما روی نمی گرداند و برای آمرزش ما دست به دعا برمی دارد.

سید بن طاووس میگوید:

شبی در سرداب مقدس امام زمان سلام الله علیه در سامرا صدای دلنشین حضرتش را شنیدم که می فرمود:

اللَّهُمَّ إِنَّ شِيعَتَنَا خُلِقَتْ مِنْ شُعَاعِ أَنْوَارِنَا وَبَقِيَّهِ طِينَتِنَا وَقَدْ فَعَلُوا ذُنُوباً كَثِيرَةً انْكَالًا عَلَى حُبِّنَا وَ وَلَايَتِنَا فَإِنْ كَانَت ذُنُوبُهُمْ بَيْنَكَ وَبَيْنَهُمْ فَاصْفَحْ عَنْهُمْ فَقَدْ رَضِينَا وَ مَا كَانَ مِنْهَا فِيمَا بَيْنَهُمْ فَأَصْلِحْ بَيْنَهُمْ وَ قَاصِ بِهَا عَنْ حُمُسِنَا وَأَدْخِلْهُمُ الْجَنَّةَ وَزَحْزِحْهُمْ عَنِ النَّارِ وَ لَا تَجْمَعْ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ أَعْدَائِنَا فِي سَخَطِكَ؟ [۲۹]

خداوندا، شیعیان ما از شعاع نور ما و از باقیمانده گل ما خلق گردیده اند و با تکیه بر محبت و ولایت ما گناهان زیادی مرتکب شده اند پس اگر گناهانشان میان تو و آنهاست (حق الله) از آنان بگذر، به درستی که ما را خشنود نموده ای و اگر میان خودشان استحق الناس میانشان آشتی برقرار ساز و از خمس ما به ایشان بده تا راضی شوند آنان را وارد بهشت گردان و از آتش نگاهشان دار و میان آنان و دشمنان ما در غضب خود جمع نفرما.

چه شب هایی که تا سحر مهدی فاطمه سلام الله علیه با چشمانی اشک آلود، یک یک ما را نام برده و بر سر سجاده و در


صفحه: 25

محراب عبادتش برای ما استغفار نموده است باید باور کنیم که او از هر پدر و مادری برای ما مهربان تر است و نظر لطف رحمتش توصیف ناپذیر است. خود آن عزیز فرموده اند:

لَوْلَا مَا عِنْدَنَا مِنْ مَحَبَّهُ صَلَاحِكُمْ وَ رَحْمَتِكُمْ وَ الْإِشْفَاقِ عَلَيْكُمْ لَكُنَّا عَنْ مُخَاطَبَتِكُمْ فِي شُغُل؛ [۳۰]

اگر ما دوستدار اصلاح کار شما نبودیم و به شما نظر لطف و مرحمت نداشتیم، (به دلیل کارهای ناپسندتان) از توجه و التفات به شما سخت دوری می جستیم.

کمال توبه جبران کوتاهی ها در حق امام

جناب حر سلام الله علیه وقتی دید امام زمانش توبه اش را پذیرفت با خودش گفت باید این اشتباهی را که مرتکب شده ام در حد توانم جبران کنم راهش این است که اولین فدایی حسین سلام الله علیه «باشم و همین کار را هم کرد

کمال تو به این است که انسان تا آنجا که میتواند گذشته اش را جبران کند . همانطور که حقیقت توبه، بازگشت به سوی امام است جبران کوتاهی ها هم باید معطوف به امام باشد یعنی انسان باید کاری کند تا دل امام را به دست بیاورد و جبران خطاهای گذشته را در حق امام به جا بیاورد.

ما هم در این دوره از روزگار باید دل مولای عزیزمان صاحب الزمان را به دست بیاوریم از جمله بهترین اعمالی که قلب آن حضرت را مسرور می کند دعا برای فرج آن عزیز است. کسی که می خواهد توبه کند و دل حجت ابن الحسن را شاد کند نباید از دعا برای فرج غافل شود.


صفحه: 26

درس هایی از زندگانی حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام برای منتظران

چکیده

حقیقت همه امتحان های الهی آزموده شدن با ولایت است کربلا نمایشی از همین امتحانات درس آموز است.

عده ای از همه چیز گذشتند و با امامشان همراه شدند عده ای هم در گیر و دار با تعلقات دنیا، نتوانستند در رکاب امامشان حضور داشته باشند.

***

مقدمه

دنیا صحنه امتحان است. چه امتحانی؟ امتحان معیت با امام یعنی اینکه تا کجا با امامت هستی؟ تا کجا پای امام می مانی؟ هرکسی در این دنیا تا یک جایی پای امامش می.ایستد بعضی ها تا پای مال همراه امام می مانند اما همین که منافع مالیشان به خطر می افتد امام را تنها میگذارند بعضیها حاضرند از مال ومنال بگذرند اما حاضر نیستند جانشان را در راه امام ایثار کنند. همین طور بعضی ها تا پای آبرو . بعضی ها تا پای فرزند و....

ادامه

کربلا صحنه همین امتحانات است. عده بسیاری بوده اند که از زن و فرزند و مال دنیا چشم پوشیدند و با امامشان همراه شدند. عده ای هم در گیر و دار با تعلقات دنیا ،نتوانستند در رکاب امامشان حضور داشته باشند. در ادامه احوالات برخی از حاضران کربلا را مرور می کنیم .

عبیدالله بن حر جعفی

عبیدالله از اشراف معروف کوفه بود و در گروه پیروان عثمان قرار داشت. پس از قتل عثمان کوفه را به قصد شام ترک گفت و در کنار معاویه جای گرفت و با سپاه او در جنگ صفین شرکت جست. و پس از شهادت امیرالمومنین علی (علیه السلام) به کوفه بازگشت.


صفحه: 27

عبیدالله ابن حر، در منزل بنی مقاتل با کاروان امام حسین (علیه السلام) مواجه شد، امام حسین نخست حجاج بن مسروق » را به نزد او فرستاد لیکن عبیدالله بن حر به فرستاده امام جواب رد داد و گفت: به خدا سوگند از کوفه بیرون نیامدم جز آن که اکثر مردم خود را برای جنگ مهیا می کردند و برای من کشته شدن حسین (علیه السلام) حتمی گردید. من توانایی یاری او را ندارم و اصلاً دوست ندارم که نه او مرا ببیند و نه من او را!»

امام خود به همراه چند تن از یارانش به نزد عبیدالله رفت و به وی چنین فرمود: «ابن حرا مردم شهرتان به من نامه نوشته اند که همه آنان به یاری من اتحاد نموده و پیمان بسته اند و از من درخواست کرده اند که به شهرشان بیایم، ولی واقع امر بر خلاف آن چیزی است که ادعا کرده اند، تو در دوران عمرت گناهان زیادی مرتکب شده ای، آیا میخواهی توبه کنی تا گناهانت پاک گردد؟!» ابن حر :گفت «چگونه؟» امام فرمود:

فرزند دختر پیامبرت را یاری کن و در رکابش بجنگ

ابن حر گفت: «به خدا قسم کسی که از تو پیروی کند به سعادت ابدی نائل می گردد، ولى من احتمال نمیدهم که یاری ام به که یاری ام به حال تو سودی داشته باشد، زیرا در کوفه برای

شما یاوری نیست. به خدا سوگندت می دهم که از این کار معافم دار، زیرا نفس من به مرگ راضی نیست و من از مردن سخت گریزانم. اینک اسب معروف خود «ملحقه» را به حضورت تقدیم می دارم اسبی که تاکنون هر دشمنی را که تعقیب کرده ام، به او رسیده ام و هیچ دشمنی نیز نتوانسته است به من دست یابد! شمشیر من را نیز بگیر، همانا آن را به کسی نزدم جز آنکه مرگ را بر آن شخص چشانیده ام!»

امام فرمود:

حال که در راه ما از نثار جان دریغ می ورزی ما نیز به تو و به شمشیر و اسب تو نیاز نداریم، زیرا که من از گمراهان نیرو نمی گیرم . تو را نصیحت می کنم همانگونه که تو مرا نصیحت نمودی ،تا میتوانی خود را به جای دور دستی برسان تا فریاد ما را نشنوی و کارزار ما را نبینی فوالله لا يسمع واعيتنا احد ولا ينصرنا الا اكبه الله في نار جهنم؛ به


صفحه: 28

به خدا سوگند. اگر صدای استغاثه ما به گوش کسی برسد و به یاریمان نشتابد خداوند او را در آتش جهنم خواهد افکند.»

همین طور که ملاحظه شد عبیدالله ابن حر حاضر بود از مال خود بگذرد ؛ اما حاضر نبود جان خود را فدا کند.

عاقبت او هم شنیدنی است

عبیدالله بعد از ماجرای عاشورا پشیمان شد و حسرت ابدی بر باقی مانده عمرش سایه افکند.

عبیدالله بن حر، پس از مرگ یزید و فرار ابن زیاد با قیام مختار هم صدا شد و به همراه گروهی به مدائن رفت، ولی سپس در کنار مصعب بن زبیر با «مختار» جنگید پس از مدتی «مصعب» با او دشمن شد و مورد تعقیب قرار گرفت. عبیدالله ابن حر با بدنی مجروح بر کشتی سوار شد تا از فرات عبور کند، وی برای فرار از اسارت خود را در آب انداخت و خود را به کشتن داد.

***

هرثمه بن ابى مسلم

هرثمه به همراه سپاهیان امام علی (علیه السلام) در جنگ صفین شرکت کرد. در بازگشت، سپاه امام در کربلا توقف نمود هرثمه میگوید پس از برپایی نماز صبح، حضرت امیر (علیه السلام) مشتی از خاک کربلا را برداشت و آن را بویید و فرمود: «واها لك ايتها التربه، ليحشرن منك اقوام يدخلون الجنة بغير حساب؛ ای خاک همانا از تو مردمی محشور می شوند که بدون حسابرسی وارد بهشت می گردند.»

ابن ابی مسلم، یکی از نیروهای اعزامی عبیدالله بن زیاد به کربلا بود، او می گوید: هنگامی که به سرزمین کربلا ،رسیدیم به یاد آن حدیث ،افتادم بر شترم نشستم و به سمت امام حسین (علیه السلام) رفتم پس از عرض سلام حدیثی که از پدر والای ایشان شنیده بودم بازگو کردم امام فرمود: با ما هستی یا بر ضد ما؟»


صفحه: 29

گفتم: «نه با شما هستم و نه بر شما دخترانم را در شهر نهادم و از ابن زیاد بر ایشان نگرانم.»

حضرت در پاسخ فرمود: «فامض حيث لاترى لنا مقتلا ولا تسمع لنا صوتا، فو الذي نفس حسین بیده لا يسمع اليوم واعيتنا احد فلا يعيننا الا اكبه الله بوجهه في جهنم؛ برو! تا آن که قربانگاه ما را نبینی و صدای ما را نشنوی قسم به آنکه جان حسین در دست اوست، اگر کسی امروز صدای ما را بشنود و به یاریمان ،نشتابد هر آینه خداوند او را با صورت در دوزخ می افکند.»

همان طور که ملاحظه شد هرثمه به خاطر حب فرزند در آزمون ولایت مردود شد و نتوانست همراه امام بماند.

***

مالک بن نضر ارحبی و ضحاک بن عبدالله مشرقی

ضحاک به همراه مالک بن نضر ارحبی به حضور امام حسین (علیه السلام) رسید، این دیدار ظاهرا در کربلا صورت گرفت حضرت فرمود چرا مرا یاری نمی کنید؟ مالک بن نضر با بیان این جمله که من مقروض هستم و عیال ،دارم دعوت امام را رد کرد و رفت.

ضحاک بن عبدالله نیز مشابه سخن ابن نضر را گفت و سپس حضور موقت و مشروط خود را در کنار امام پیشنهاد داد و گفت: تا آن جا از شما دفاع خواهم کرد که دفاع من به حال شما مفید باشد، در غیر این صورت در جدایی از شما آزاد خواهم بود، امام نیز پذیرفت.

او در روز عاشورا، دلیری به خرج داد و امام بارها او را تشویق و دعا فرمود. چون جمله یاران امام حسین (علیه السلام) - جز سويد بن عمر و بشیر بن عمرو - به شهادت رسیدند، او نزد حضرت آمد و شرط پیشین خود را یادآور شد و از ایشان اجازه بازگشت خواست، امام هم آزادش گذاشت.

او که قبلا اسب خود را در یکی از خیمه ها پنهان کرده بود پس از اذن امام، سوار بر اسب شد و فرار کرد تعدادی از سربازان ابن سعد به تعقیب او پرداختند، ضحاک


صفحه: 30

چون به روستایی به نام شفیه » رسید ،ایستاد تعقیب کنندگان او را شناختند و رهایش کردند.

ماجرای «ضحاک بن عبدالله در نوع خود بی نظیر است او که تا دقایق پایانی حماسه عاشورا در کنار امام شمشیر زد ، چگونه بر عاقبت نیکوی خود پشت پا زد و خود را از فیض شهادت در رکاب سالار شهیدان محروم ساخت!

***

در مقابل این کسانی که جان خود را برداشتند و گریختند شخصیت مقدسی همچون حضرت عبدالله ابن الحسن سلام الله عليهما مورد توجه است آن حضرت بر خلاف کسانی مثل ضحاک و عبیدالله ابن حر و ... که به محض احساس خطر امامشان را رها کردند موقعی که دید امامش در اوج خطر و در یک قدمی شهادت است به سمت امامش رفت. در حالی که یقین داشت رفتن به سمت امام حسین در آن موقعیت نتیجه ای جز جان باختن در پی ندارد شتابان به سمت گودال دوید بعضیها مانند ضحاک تا دیدند سپاه حسین در حال شکست است صحنه را ترک کردند اما حضرت عبدالله ابن الحسن برعکس در عین اینکه یقین داشت بهای با حسین بودن جان است صدا زد « والله لا أفارقُ عَمّی » دستش را از دست عمه اش کشید و خودش را به امامش رساند

این شعار حضرت عبدالله ابن الحسن گویای همه چیز است « والله لا أفارقُ عَمّى » من ابدا از امام زمانم جدا نمی شوم »

ببین تا کجا پای امام زمانت هستی؟ قیمت دینت همان اندازه است.

قصه امتحان شدن در مورد امام زمان همیشه و همه جا هست.

داستان های زیادی داریم به اختصار اشاره کنیم

در داستان معروف مرد صابونی مرد صابونی داشت همراه یاران حضرت قدم بر می داشت. اما وقتی باران گرفت دلش رفت سمت قالبهای صابون که بالای بام پهن کرده بود تا به یاد صابون هایش افتاد و دلش رفت سمت مال دنیا دیگر نتوانست در معیت یاران خاص امام باقی بماند

در داستان شیخ على حلاوی، وقتی مدعیان یاری امام دیدند که جانها را باید قربانی امام کنند پا به فرار گذاشتند

***


صفحه: 31

در داستان آن مقدس اهل نجف که در بیابان متوسل شده بود حضرت را ببیند وقتی مکاشفه برایش پیش آمد و با حب نساء آزموده شد به قاصد حضرت فرمود من شب اول زفافم هست و الان نمیتوانم به یاری حضرت بیایم

تمام مطلب اینجاست که بشر باید بفهمد تمام خوشبختی در کنار امام بودن است نه جای دیگر. خوشبختی و سعادت همانجایی است که امام هست. جای دیگر هلاکت است حتی اگر ظاهرش شیرین و دلفریب باشد.

هر جایی غیر از آستان امام هلاکت است.

و من لم ياتكم هلك...

امروز هم دورانی است که امام زمان همانند امام حسین سلام الله علیه تنها و بی کس است. در توصیف امام مهدی سلام الله علیه فرموده اند:

طريد شرید فرید وحید

همانطور که امام حسین سلام الله علیه را در گودی قتلگاه احاطه کرده بودند امام زمان هم توسط غم ها و مصیبت ها احاطه شده است در دعای ندبه می خوانیم

عَزِيزٌ عَلَيَّ أن تُحِيطَ بِكَ دُونِيَ الْبَلْوَى

چه کسی حاضر است در این دوران به آقا عبدالله ابن الحسن (سلام الله علیه) اقتدا کند و به یاری امام زمان(سلام الله علیه) شتاب کند؟ در این دوران که با امام زمان بودن نتیجه اش طعنه شنیدن هاست؛ نتیجه اش مسخره شدن هاست؛ چقدر حاضریم به سمت مولایمان برویم؟


صفحه: 32

هل من معين امروز مولای ما طلب دعا برای فرج است. فرموده است واكثروا الدعا بتعجيل الفرج» فرموده فرج شما در این دعاست تا میتوانید این دعا را احیا کنید.

ببینیم تا کجا حاضریم این فرمایش امام را اجرا کنیم؟ چقدر حاضریم از جیبمان خرج کنیم تا این امر امام احیا شود؟ چقدر حاضریم از آبرو و اعتبار مان در این راه خرج کنیم؟


صفحه: 33

درس هایی از زندگانی حضرت قاسم سلام الله علیه برای منتظران

ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بِاقِ

نوعا انسان ها از مرگ هراس دارند. حتی برخی با شنیدن نام مرگ اوقات شان تلخ می شود و اصلا دوست ندارند در مورد مرگ فکر کنند کلا از دست دادن داشته ها برای انسان ناگوار و تلخ است انسان از فنا شدن می ترسد.

دوست دارد خودش و داشته هایش جاودان بماند میل به ابدیت و جاودانگی در فطرت انسان هاست.

شیطان از همین میل فطری استفاده کرد و حضرت آدم و حوا سلام الله علیهما را فریفت. به آنها گفت اگر از این درخت بخورید جاودانه خواهید شد!

فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ وَقَالَ يَا آدَمُ هَلْ اَدْلُكَ عَلَى شَجَرَهُ الْخُلْدِ وَمُلْكَ لَا يَبْلى.

پس شیطان او را وسوسه کرد و گفت ای آدم آیا می خواهی که ترا بر درخت جاودانگی و قدرت زوال ناپذیر هدایت و راهنمایی کنم؟

«فَوَسْوَسَ لَهُما الشَّيْطَانُ لِيُبْدِى لَهُما ما وُرى مِنْ سَوَّاتِهما وَقَالَ مَا نَهَاكُما رَبُّكُما عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخالِدين.

پس شیطان آن دو (آدم و حوا) را وسوسه کرد و گفت پروردگار و صاحب اختیارتان از (خوردن از میوه) این درخت منعتان نکرد جز آن که (با خوردن آن )دو فرشته و یا از جاودانگان خواهید شد.

انسان ذاتا ابدی شدن و ابدی بودن را دوست دارد و از فنا بیزار است. حالا چنین انسانی پای در دنیایی گذاشته که همه اش فانی است. دنیا دار فانی شدن ها است. فنای عمر . فنای مال . فنای جوانی. فنای سلامتی و...


صفحه: 34

طبیعت این دنیا فنا شدن است. آیا راهی است که داشته های انسان در این دنیا فنا نشود؟

آیا راهی هست که انسان داشته هایش ابدی بشود و دیگر طعم تلخ فنا را نچشد؟

مرگ یک اتفاقی است که بالاخره همه آن را تجربه خواهند کرد آیا ممکن است مرگ برای انسان تلخ نباشد و حتى بالاتر شیرین باشد؟

خدای متعال که این میل فطری تمایل به ابدیت) را در وجود انسان ها گذاشته راه ابدی شدن را هم نشان داده است:

ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللهِ باق

خدای متعال می فرماید اگر میخواهی ابدی بشوی باید به سمت من بیایی اگر این داشته هایت را در راه من خرج کنی تا همیشه ابدی می شود این دنیا فانی است چه داشته هایت را در راه امام فدا کنی چه نکنی فنا خواهد داشت اما آنچه این فانی را جاوید کند خرج کردن داشته ها در راه خدا و امام است.

مثلا مال و منال فانی است . بالاخره روزی از دست انسان خارج خواهد شد یا خرج خوراک می شود یا خرج پوشاک یا خرج دارو یا...یا نهایتا با مرگ از انسان جدا می شود. این مال و منال ابدی نیست. اما اگر این مال در راه امام صدقه داده شود برای ما ابدی می شود. دیگر از ما جدا نمی شود. تا برزخ و قیامت و بعد آن با ماست.

رسول خدا صلى الله علیه و آله می فرماید:

چون صدقه از دست صاحباش بیرون ،رود این چند کلمه را میگوید: من فانی بودم؛

جاویدم کردی کوچک بودم؛ بزرگم کردی دشمن تو بودم؛ دوستم کردی. تا پیش از این، تو مرا حفظ میکردی؛ اینک من تا قیامت تو را حفظ می کنم [۳۱]


صفحه: 35

این تنها راه ابدی شدن است. هر چیزی اگر در راه خدا و امام انفاق نشود فانی شده است

عایشه می گوید گوسفندی را کشتند (و بین فقرا تقسیم کردند) پیامبر اکرم فرمود: چقدر از گوشت گوسفند (برای ما )باقی مانده؟ :گفتند چیزی نمانده مگر کتف آن. حضرت فرمودند غیر از کتف همه آن باقی مانده است. (یعنی آنچه را که انفاق کردید مانده است و آنچه انفاق نشده فانی است)[۳۲]

هرچه که داری اگر می خواهی تا ابد برایت خیر و برکت برساند باید در راه امام خرج شود. اگر می خواهی عمرت ابدی بشود این عمر را در راه امام خرج کن آن وقت است که خیر و برکت این لحظه های عمر برایت تا ابد باقی می ماند. اگر می خواهی آبرو و اعتبارت ابدی شود بیا و این آبرو را در راه امام خرج کن خواهی دید که تا ابد نام و نشانت به نیکی یاد می شود و این گونه آبرو و اعتبارت ابدی شده است.

مولا امیرالمومنین سلام الله علیه می فرماید:

جُودُوا بما يفنى تَعتَاضُوا عَنهُ بمَا يَبقى [۳۳]

آنچه فانی می شود را بخشش کنید تا در قبال آن یک چیز جاودان بگیرید

اگر انسان داشته های خودش را در راه ولی خدا هزینه کند داشته هایش ابدی می شود اگر این ابدیت را درک کند آن وقت نه تنها برایش از دست دادن داشته ها سخت نیست بلکه شیرین هم هست

انسانی که مالش را در راه خدا صدقه می دهد اگر باور داشته باشد با این کار مالش ابدی شده نه تنها برایش صدقه دادن تلخ نیست بلکه شیرین هم هست و لذت می برد

اگر انسان عمرش را در راه خدا و ولی او هزینه کند ابدی می شود و دیگر مرگ برایش شیرین می شود.


صفحه: 36

چرا مرگ برای قاسم ابن الحسن سلام الله علیه شیرین است؟ چون درک می کند که با این مرگ ابدی می شود لذا از عسل برایش شیرین تر است.

بی بی زینب سلام الله عليها وقتی فرزندانش را به میدان میخواست بفرستد برایشان سرمه کشید. چرا؟ چون لحظه شادی آن هاست. چون می خواهند برای امام قربانی شوند و قربانی شدن برای امام یعنی ابدی شدن.

شهدای کربلا بشاش و خندان به سوی شهادت می رفتند چرا چون می دانند که فدا شدن در راه امام یعنی ابدیت.

یعنی این سرمایه فانی را تبدیل کردن به سرمایه ابدی و لذا باید هم شادمان به سوی قتلگاه بروند.

حالا برای ما معنی پیدا می کند چرا شهدای کربلا از جمله آقا قاسم ابن الحسن سلام الله علیه برای رفتن به میدان التماس می کنند چون تنها راه کمال همین فدا شدن در راه امام است .تنها راه ابدی شدن همین فدا شدن در راه امام است هر چه در راه امام خرج نشود فانی است و فقط مایه حسرت است. اصلا خدا این داشته ها را به ما داده که در راه امام خرج کنیم.

ما هم باید به این درک برسیم که هر چیزی در راه امام زمان خرج بشود ابدی می شود و اگر هم خرج نشود فانی است و جز حسرت چیزی عاید ما نمی کند.

بیایید عمر هایمان را ابدی کنیم چطور؟ با خرج کردن عمر در راه امام زمان بیایید مال و منالمان را ابدی کنیم چطور؟ با خرج کردن اموال در راه امام زمان بیایید این کلمات و حرف های مان را ابدی کنیم چطور؟ با خرج کردن و بکار گرفتن این زبان در راه امام زمان. این زبان را برای امام استفاده کنیم برویم نام امام زمان را ترویج کنیم برویم برای ظهورش دعا کنیم. اگر این زبان در راه امام بکار گرفته شود کلمه کلمه و حرف حرف واژه هایی که بر زبان بیاوریم برای ما تا قیامت و بعد قیامت سودآور خواهد بود.


صفحه: 37

درس حضرت علی اصغر سلام الله علیه برای منتظران

برخی از دستورات دین آنقدر مهم هستند که استثناپذیر نیستند

مثلا نیکی به پدر مادر آن قدر مهم است که حتی اگر والدین انسان خدای نکرده کافر هم باشند کسی حق ندارد نسبت به آنها بی مهری کند. استثنا نا پذیر بودن این قانون، اهمیت مسئله نیکی به والدین را می رساند.

یکی دیگر از این قانون های استثنا ناپذیر، ادای امانت است اگر کافری هم به شما چیزی را امانت داد حق نداری در آن خیانت کنی.

امام سجاد(علیه السلام) فرمودند:

اگر خنجری را که سر پدرم با آن بریده شد به امانت پیش من بگذارند در آن خیانت نمی کنم و به صاحبش برمی گردانم.

انسان یا نباید امانت را بپذیرد یا اگر پذیرفت خیانت در امانت روا نیست رعایت امانت تا جایی مهم است که ملاک آزمایش قرارش داده اند. [۳۴]

یکی دیگر از موارد استثناپذیر که بحث این گفتار ماست «وفای به عهد» است

از امام باقر سلام الله علیه روایت شده:

ثَلَاثُ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِيهِنَّ رُحْصَةً أَدَاءُ الْأَمَانَةَ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاء بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرِّ الْوَالِدَيْنِ بَرَيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْنِ [۳۵]

سه چیز است که خدای عز و جل نسبت درباره آنها رخصت مخالفت نداده :

رد امانت به نیکو کار و بدکردار و وفاء بپیمان نسبت به نیکوکار و بدکردار و خوشرفتاری با پدر و مادر نیکوکار باشند یا بدکردار.


صفحه: 38

بحث ما سر «وفای به عهد » است. وفای به عهد از مهمترین دستورات دین است. تا جایی که در روایت داریم :

لا دين لمن لا عهد له

یکی از عهدهای ما عهدی است که با خدا بسته ایم. همه انسان ها یک عهدی را با خدا بسته اند. خدا در قرآن به این عهد اشاره کرده است:

أ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (سوره يس ، آيه 60)

ای بنی آدم آیا با شما عهد نبستم که شیطان را عبادت نکنید به درستی که او دشمنی آشکار برای شماست.

شاید بگوییم ما چه یادمان نمی آید عهدی بسته باشیم روایات متعدد می گویند قبل از این عالم ، عوالمی دیگر بوده است و ما قبل از اینکه به این دنیا بیاییم در عوالم قبلی بوده.ایم اینکه در آن عوالم چه مراحلی طی شده و چه مسائلی بوده به طور مفصل در روایات آمده . اما اجمالا باید گفت ما در عوالم قبلی با خدا یک عهدی بسته ایم و آمده ایم در این دنیا که به آن عهد وفا کنیم

آن عهد چیست؟

داود رقی از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند چون خدا خواست مخلوقات را بیافریند ایشان را در برابر خویش پراکنده ساخت و بآنها گفت پروردگار شما کیست؟ نخستین کسی که سخن گفت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و امير المؤمنين (علیه السلام) و ائمه صلوات الله عليهم بودند که گفتند توئی پروردگار ما خدا بایشان علم و دین عطا کرد سپس به فرشتگان فرمود: اینان حاملان دین و علم من و امینان من در میان خلقم هستند و اینان مسئولانند، آنگاه بفرزندان آدم :گفت بربوبیت خدا و ولایت و اطاعت این اشخاص اعتراف کنید، ،گفتند آری ای پروردگار ما اعتراف نمودیم پس خدا بفرشتگان فرمود: گواه باشید،


صفحه: 39

فرشتگان گفتند: گواهی دهیم و این پیمان برای آن بود که فردا نگویند ما از آن بی خبر بودیم یا آنکه بگویند: پدران ما از پیش مشرک شدند و ما هم فرزندان پس از آنها بودیم، ما را بآنچه اهل باطل کردند هلاک میکنی؟ ای داود ولایت ما در روز میثاق برایشان مؤکد گشته است. [۳۶]


خداوند از ما عهد گرفته است که نسبت به این خانواده مطیع باشیم. عهد ما با خدا همین ولایت پذیری است. ما آمده ایم به این دنیا تا غلامان و مطیعان این خانواده باشیم اگر کسی نافرمانی این عزیزان خدا را بکند در واقع پا بر عهدی گذاشته که در عالم بالا بسته است.

هر روز صبح به ما گفته اند که این عهد را با امام خود تازه کنید

یعنی امروز را مهلت گرفته ام تا برای ولی خود یک کاری کنم یک کاری نه؛ بهترین کاری که از دستم برمی آید. همانطور که گفته اند طوری نماز بخوان که انگار آخرین نماز توست هر صبح هم به خودت بگو این آخرین روز من است امروز باید طوری به این عهد وفا کنم طوری برای امامم کار کنم که انگار آخرین فرصت من است.

یکی از اسرار اینکه در طول روز پنج وعده نماز برما واجب شده برای هر یک از ساعات روز دعایی وارد شده و امثال آن... این است که در طول روز مدام این عهدی که با خدا و حجت او بسته ایم متذکر بشویم. مدام یادآوری بشود که مبادا عهدت را زیر پا بگذاری چرا این همه تاکید؟ به خاطر این که لا دين لمن لا عهد له

تمام دین همین عهدی است که با امامت بسته ای . اگر کسی به این عهد بی اعتنا باشد اصلا دین ندارد.

***

این عهد کوچک و بزرگ نمی شناسد. آقا علی اصغر سلام الله علیه، به این دنیا آمد و در همان شش ماهگی به عهدش وفا کرد. آقا علی اصغر سلام الله علیه عهد بسته بود با امام زمانش حضرت اباعبدالله سلام الله علیه که:

پدرجان من در صحنه عاشورا کاری میکنم که تا ابد سند مظلومیت شما امضا شود تا ابد هرکس داستان کربلا


صفحه: 40

را بخواند به این فراز عاشورا که برسد داستان شش ماهه حسین را که بخواند بی برو برگرد میگوید حسین مظلوم است. میگوید حق با حسین است و یزید باطل است کسی اگر از انسانیت استعفا نداده باشد نمی تواند در مقابل شهادت مظلومانه آقا علی اصغر سلام الله عليه نظر دیگری داشته باشد

این عهد کوچک و بزرگ نمی شناسد. برخی می گویند چرا برای حضرت محسن سلام الله علیه کتاب قطور می نویسید؟ بچه ای که هنوز به دنیا نیامده است ؟

برادر من، ایراد از آنجا شروع می شود که فقط همین دنیا را ببینیم در حالی که عوالمی قبل از این دنیا بوده است عهدهایی قبل از این دنیا بوده است. اگر قرار باشد فقط همین دنیا را لحاظ کنیم آقا علی اصغر سلام الله عليه هم شش ماه بیشتر در این دنیا نبود پس با این حساب کتاب نباید مقام چندانی داشته باشد.

آقا محسن ابن علی سلام الله علیه هم با امام زمانش امیرالمومنین همان عهدی را بسته بود که آقا علی اصغر سلام الله علیه با اباعبدالله الحسین بسته بود . آقا محسن ابن علی سلام الله علیه هم کاری کرد که تا ابد هرکس داستان در و دیوار را بخواند بگوید حق با امیرالمومنین است. آنهایی که مقابل علی بودند ظالم بودند. عادل نبودند و شایسته امامت «نبودند اگر کسی قائل به وجود حضرت محسن و شهادتش باشد دیگر سقیفه برایش حل شده است.

اسم شریف «محسن گویای همه چیز است. این اسم همه چیز دارد «غدیر» دارد «فاطمیه» دارد «عاشورا» دارد «ظهور» دارد. همه چیز در این اسم هست. شیعیان زیاد باید این نام را برای بچه هایشان انتخاب کنند.

آقا علی اصغر سلام الله علیه در عوالم بالا با مولایش عهد بسته بود که اینطور فدای امام زمانش شود. کاری که آقا علی اصغر سلام الله عليه انجام داد هیچ یک از شهدای دیگر کربلا نمی توانست انجام دهد. حتی غیر مسلمان ها هم با شنیدن داستان شش ماهه ابا عبدالله الحسین سلام الله علیه منقلب می شوند.

این عهدی بود که او با امام زمانش بسته بود و نتیجه همین وفای به عهد بود که این چنین مقام و منزلت پیدا کرده است. این چنین باب الحوائج شده است.

ما هم بايد عهدی را که با امام زمان خود بسته ایم هر روز به خود یادآور شویم امام زمان ما از ما خواسته برای فرجش دعا کنیم و زیاد هم دعا کنیم . ما در عالم بالا عهد بسته ایم که مطیع این آقا باشیم . پس باید فرمان این آقا را با جان و دل اجرا کنیم.


صفحه: 41

درسی از زندگانی حضرت علی اکبر سلام الله علیه برای منتظران

عاشورا یک کلاس درسی است که مهم ترین آموزه ها در آن تعلیم داده شده است. یک درس مهمی که عاشورا آن را بهتر از هر مکتب دیگری ارائه کرده تصویر واقعی دنیاست کسی که داستان عاشورا را بخواند و در فرمایش های امام حسین سلام الله علیه تامل کند می تواند چهره واقعی دنیا را به وضوح ببیند.

امام زین العابدین علیه السلام می فرماید:

با امام حسین علیه السلام به سوی (کربلا به راه افتادیم ایشان در هیچ منزلی فرود نمی آمد و از آن نمی کوچید مگر آن که از یحیی بن زکریا علیه السلام و کشته شدن او یاد میکرد روزی فرمود: از بی ارزشی دنیا در نزد خداست که سر يحيى بن زكريا عليه السلام به فاحشه ای از فاحشه های بنی اسرائیل پیشکش شد».

عاشورا جایی است که دنیا تصویر خودش را واضح و بدون هیچ حجابی نشان میدهد دنیا اشخاصی مثل عمر سعدها و ابن زیادها روبروی حسین قرار میدهد آن خبیثها به خاطر دنیا آب را به روی این عزیزان خدا می بندند، فرزندان رسول خدا را به خاک و خون میکشند بدن های مقدس و ملکوتی را پایمال مرکب ها می کنند انواع خوش خدمتی ها را به اربابانشان می کنند تا بتوانند بهترین جایزه ها را بگیرند. آخر سر هم به مرادشان نمی رسند.

یکی از جاهایی که حضرت ابا عبدالله سلام الله علیه به اصطلاح ما حرف دلش را نسبت به دنیا گفته است بر سر بالین حضرت علی اکبر سلام الله عليه .است. حضرت فرمود

عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفا

اف بر این دنیا؛ ننگ بر این دنیایی که با علی اکبر چنین رفتار می کند.

علی اکبری که امام حسین در حقش می فرماید: فَإنّهُ مَمسوس بذات الله ؛ علی اکبر غرق در توحید است. این دنیا چطور با او رفتار کرد؟


صفحه: 42

علی اکبری که خبیث ترین دشمنان (معاویه) اعتراف میکند که شایسته ترین فرد به حکومت اوست، خود دشمن می گوید از علی اکبر شایسته تر بر این کره خاکی وجود ندارد دنیا با او چه کار کرد؟

خدای متعال شریفتر از رسول الله خلق نکرده؛ خدا یک گوهر تمام عیار خلق کرده و اسمش را گذاشته «مصطفی یعنی برگزیده» خدا این گوهر را برای خودش برگزیده و انتخاب کرده در همه عوالم خلقت نظیری ندارد. فقط یک سلاله دارد به نام علی اکبر که از همه به او شبیه تر است أَشْبَهُ النَّاس خَلْقاً وَخُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُول الله. دنیا با این شبه پیامبر چه کرد؟

برای چند درهم و دینار برای چند روز حکومت حاضر شدند این آقازاده اربا اربا کنند! اف بر این دنیا!

دنیا در صحنه عاشورا خودش را خوب نشان داد پیش از این هم خودش را نشان داده بود؛ اما دیگر در کربلا نهایت دنائت خودش را بی پرده نشان داد.

دنیایی که امیرالمومنین علی را کنار بگذارد و دنبال دیگران برود نتیجه اش همین است آن «علی» ای را که در خدا بودنش شک دارند رها می کند و دنبال کسی میرود که در مسلمان بودنش شک است! دنیایی که نتواند بین «علی» و «غیر علی» درست انتخاب کند اف بر این دنیا!

***

اصلا دنیایی که به امام پشت کند کارهایش مضحک می شود.

مسعودی مورخ بزرگ اهل سنّت در تاریخ مروج الذهب می نویسد:

مردی از اهل کوفه سوار بر جمل شتر نر خویش به شام آمد. مردی از اهل شام که در آن شتر طمع کرده بود به دادگاه شکایت برد که این ناقه( شتر ماده) من بوده و این مرد کوفی در جنگ صفین از من گرفته است.

قاضی از او شاهد خواست و او هم پنجاه نفر از مردان شام را آورد و در پیشگاه قاضی شهادت دادند که این ناقه شتر (ماده از آن مرد شامی بوده است! مرد کوفی شکایت نزد معاویه برد و گفت این شتر من اصلاً ناقه (شتر ماده) نیست بلکه جمل (شتر نر) است.

معاویه که با این حادثه شگفت روبه رو شده بود گفت:


صفحه: 43

لب فروبند حال که حکمش صادر شده قیمتش را به تو می پردازم. اما وقتی به کوفه نزد علی بن ابی طالب (علیه السلام) برگشتی به ایشان بگو من با ارتشی صدهزار نفری آماده جنگ با او هستم که بین شتر نر و ماده فرق نمی گذارند بلکه در مسیر جنگ صفین نماز جمعه را در روز چهارشنبه برای آنها خوانده ام و آنها سکوت کردند.[۳۷]

نمونه دیگر:

ولید بن عقبه والى عثمان در کوفه مردی فاسق و عیاش و شراب خوار بود، شبی پس از عیاشی برای گزاردن نماز صبح به مسجد رفت؛ زیرا شخص والی امام جماعت نیز آن بود. در روز او به جای دو رکعت چهار رکعت به جای آورد و در نماز به جای قرآن اشعار عاشقانه خواند. پس از نماز رو به مردم کرد و گفت: اگر می خواهید بیش از این برایتان بخوانم آنگاه از مستی شراب، حالت تهوع به او دست داد و محراب مسجد جامع را نیز آلوده کرد. [۳۸]

دنیایی که به امیرالمومنین پشت کند نتیجه اش همین می شود. لذا عرضه می داریم مولاى ما على جان، على الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفا!

دنیایی که امام مجتبی سلام الله علیه را به این گلایه وا میدارد

به خدا سوگند که من معاویه را از این مردم بهتر میدانم آنان خود را پیروی من میدانند ولی نقشه قتل مرا میکشند و اثاث و مالم را غارت میکنند. به خدا سو گند اگر به جنگ با معاویه برخیزم همین مردم مرا دستگیر کرده و به او تحویل می دهند! به خدا سوگند اگر با عزت با معاویه صلح کنم بهتر از آن است که مرا به اسارت گرفته، گردن زند یا از اسارت آزاد کند و همان ننگی را که ما در فتح مکه بر آنان نهادیم (که آنان آزاد پس شده ما بودند ما بنهند و تا پایان روزگار خاندان ما نتوانند سر بلند کنند...


صفحه: 44

دنیایی که حرمت امام مجتبی سلام الله علیه را این گونه میشکند اف بر این دنیا! ولذا عرضه می داریم یا امام مجتبى، عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفا!

دنیایی که با قمر منیر بنی هاشم چنین رفتار می کند – آقایی که اگر گوشه چشمی به عالم کند همه عالم می شود سلمان؛ آقایی که حسین خطاب به او می فرماید جانم به فدایت- دنیایی که مقابل این آقا می ایستد چنین دنیایی ننگ بر او باد

مرحوم مقرم می نویسد:

امام سجاد علیه السلام به همراه بنی اسد به نهر علقمه رفتند؛ در آنجا با مشاهده پیکر پاک عمویش – عباس علیه السلام خود را بر روی بدن ابوالفضل عليه السلام افكند و گلوی مبارکش را بوسید امام علیه السلام در حالی که به شدت می گریست، فرمود:

على الدنيا بعدك العفا یا قمر بنی هاشم...

دنیایی که زینب سلام الله علیها را به سر بازار میبرد تا به بردگی بفروشد. اف بر این دنیا!

دنیایی که ملیکه عالم حضرت رقیه سلام الله علیها را در گوشه خرابه جای می دهد اف بر این دنیا!

دنیایی که آقاهای عالم را یکی یکی به زندان کشید. یکی یکی شکنجه کرد. دنیایی که جواب مهربانترین آقاهای عالم را با تبعید و شکنجه و زندان و شهادت داد اف بر این دنیا عرضه :میداریم یا اهل بيت النبوة على الدنيا بعدكم العفا!

این دنیا هنوز هم همان دنیاست...

ای دنیای دنی!!! حجت ابن الحسن را کجا قرار دادی؟ در بیابانها ؟! در صحراها؟!

سهم مهدی از تو همین قدر است؟!

عرضه می داریم : مهدی جان ! على الدنيا بعد العفا. اف بر این دنیایی که شما را در غیبت نگاه داشته است.

دنیایی که شما در آن به فرموده امیرالمومنین سلام الله عليه الشَّرِيدُ الطَّرِيدُ الفَرِيدُ الوحيد» باشی، اف بر آن دنیا!


صفحه: 45

نزدیک به 1400 است بشر حاضر شده است که به زندگی فلاکت بار زیر یوق معاویه ها ادامه می دهد، اما زیر بار ولایت امام معصوم نرود چنگیزها ،صدام ها ،هیتلرها ،دیکتاتورها، خون خواران را پذیرفته؛ اما هنوز حضرت مهدی را نپذیرفته چنین دنیایی ننگ بر او باد عرضه می داریم مهدی جان عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفا!

تا زمانی که دنیا زمامش را به دست ولی خدا ندهد تاوان این اشتباه ها را پس خواهد داد. صدام ها و داعش ها و بدتر از داعش ها خواهند آمد و هر کدام از دنیا و اهل دنیا سواری خواهند گرفت و خون ها خواهند ریخت.

امام صادق سلام الله علیه فرموده ما به همه اصناف اجازه می دهیم زمام حکومت را به دست بگیرند تا بدانند غیر از مهدی کسی نمی تواند این امر را اصلاح کند

این ننگ ها بر دامن دنیا هست تا روزی که به سوی اهلبیت برگردد و به اصطلاح توبه کند.

مولا امیرالمومنین سلام الله علیه می فرماید

لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْيَا عَلَيْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا (وَ تَلَا عَقِيبَ ذَلِكَ) وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِى الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الوارثين [۳۹]

دنیا بعد از چموشی سرانجام به سوی ما باز می گردد همچون بازگشت مهربانانه شتر سرکش بر فرزند خویش و در پی این گفتار این آیه را تلاوت فرمود:) «میخواهیم بر آنان که در زمین ضعیف شمرده شدند منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان گردانیم».

آن روز که دنیا از این چموشی دست بردارد آن روزی که دنیا بفهمد باید به سوی امام برگردد ، آن روزی که بفهمد درمانش تنها و تنها در دست مهدی است آن روز است خدا به این دنیا نظر خواهد کرد.

***

دعا برای فرج یعنی اعلام برائت از این دنیای ننگین

یعنی خدایا من از این دنیایی که مهدی سلام الله علیه در آن غائب و غریب است بیزارم

.


صفحه: 46

یعنی خدایا من بیزارم از این دنیایی که سهم مهدی سلام الله علیه از آن بیابان نشینی و اشک و ماتم است

یعنی خدایا کی می شود این دنیا دنی دست از چموشی بردارد و زمامش را به دست حجت ابن الحسن بسپرد؟

این که فرموده اند اگر کسی اهل دعا برای فرج نباشد هلاک می شود یکی از معانیش همین است. یعنی باید بیزار باشی از این دنیای بی امام باید بیزار باشی از دنیایی که قدر آقا علی اکبر را نمی شناسد . و دعا برای فرج اعلام این بیزاری است


صفحه: 47

حضرت عباس سلام الله علیه اسوه محبت و اطاعت

محبت، سکاندار زندگی

بعضی از انسان هایی که در اطراف خود می بینیم، زندگی شان را بر اساس «من» بنا نهاده اند. فقط به فکر نیازهای خودشان هستند. تنها دغدغه شان راحتی خودشان هست برایشان دیگران اهمیت ندارند. دیگران را هم برای خودشان می خواهند.

اما همین انسان ها اگر نسبت به کسی محبت پیدا کنند عوض می شوند دیگر فقط به خودشان فکر نمی کنند، فقط برای خودشان تلاش نمیکنند بلکه محبت باعث می شود دغدغه دیگران را هم پیدا کنند.

مثلا کسی که ازدواج میکند و خانواده تشکیل میدهد با دوران مجردی اش کاملا فرق می کند. همان کسی که دیروز از خواب و خوراک خودش نمی گذشت، امروز بخاطر طفلش از خواب و آسایش خودش چشم می پوشد تا راحتی او را تامین کند چرا؟ چون اهل «محبت» شده است.

خاصیت محبت این است که انسان را از حصار خودخواهی بیرون می آورد؛ هرچه محبت بیشتر می شود انسان خودش را بیشتر فراموش می کند. انسانی که واقعا اهل محبت بشود دیگر به خودش فکر نمی کند فکر و ذهنش می شود محبوبش . همه اش به او می اندیشد و دنبال جلب رضای اوست خاصیت محبت همین «ایثار» است.

یعنی خودت را فراموش کنی و به محبوب بیندیشی.

قلب انسان با هر کس مانوس شود و محبت پیدا کند چنین می شود. برخی معنی «انسان» را «شدید الانس» می دانند. یعنی انسان موجودی است که نسبت به کسی یا چیزی انس پیدا می کند و زندگی اش را صرف آن می کند. مثلا برخی به «پول» محبت و انس پیدا می کنند و فکر و ذهنشان می شود پول .برخی «مقام و شهرت»؛ و...

انسان نسبت به هرچیزی محبت پیدا کند زندگیش به همان سمت و سو جهت پیدا می کند و دارایی هایش را (اعم از پول و وقت و آبرو..) در راه آن صرف می کند مثلا کسی که به مطالعه علاقه دارد. برای کتاب خریدن پول خرج می کند. وقت می گذارد برای مطالعه. گاهی می رود ریش گرو می گذارد تا یک کتابی را از کسی به امانت بگیرد و..


صفحه: 48

بنابر این انسان باید مواظب باشد هر محبتی به دلش راه پیدا نکند چون هر چیزی که محبت آن به دل انسان راه پیدا کند و به اصطلاح محبوب انسان شود جهت زندگی انسان را معطوف به خود می کند

محبوب واقعی

حالا یک سوال:

خدایی که نیروی محبت و دوست داشتن را به انسان عطا کرده است؛ خدایی که انسان را این طور آفریده که سکاندار زندگی او محبت ها و علاقه ها باشد؛ خدایی که نظام دنیا را این طور قرار داده که انسان محبوبی را برای خودش انتخاب کند و زندگی اش را در راه او صرف کند؛ این خدای مهربان کدام محبوب را برای بشر انتخاب کرده است؟

خدایی که بشر را این گونه آفریده حتما محبوبی را هم آفریده که اگر انسان محبت هایش را به سوی آن محبوب روانه کند تمام سعادت ها نصیبش می شود. آن محبوب کیست؟

آن محبوب اهلبیت علیهم السلام هستند که هر کس به آن عزیزان علاقه مند شود زندگیش در صراط مستقیم قرار می گیرد. اگر کسی به این خانواده محبت پیدا کند و زندگیش به این سمت و سو جهت پیدا کند به تمام خوبی ها راه پیدا می کند چون معدن خوبی ها اهلبیت هستند اصلا اساس دین همین محبت اهلبیت است.

امام صادق سلام الله علیه می فرمایند:

لِكُلِّ شَيْءٍ أَسَاسِ وَ أَسَاسُ الْإِسْلَامِ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ. [۴۰]

هر چیزی بنیانی دارد و بنیان اسلام محبت ما اهلبیت است.

محبت که بیاید ایمان در دل مستقر می شود.

مولا امیرالمومنین سلام الله عليه :


صفحه: 49

فَطُوبَى لِمَنْ رَسَخَ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فِي قَلْبِهِ لِيَكُونَ الإِيمَانُ أَثْبَتَ فِي قَلْبِهِ مِنْ جَبَل أَحْدٍ فِي مَكَانِهِ وَ مَنْ لَمْ تَصِرْ مَوَدَّتُنَا فِي قَلْبِهِ انْمَاثَ الْإِيمَانُ فِي قَلْبِهِ كَانْمِيَاتِ الْمِلْحِ فِي الْمَاءِ

خوشا به حال کسی که محبت ما اهلبیت در دلش رسوخ کند که اگر چنین شود ایمان در دلش استوارتر از کوه احد در مکانش خواهد بود و اگر کسی مودت ما در قلبش جای نگیرد ایمان در قلب او از بین میرود مانند ذوب شدن نمک در آب.[۴۱]


محبت که بیاید همه چیز درست می شود. انسان باید نسبت به ولی خدا محبت پیدا کند آن وقت است که زندگی اش را صرف ولی خدا میکند آن وقت است که دیگر اهل ایثار در راه ولی خدا می شود . آنجاست که می گوید

بأبي أنْتُمْ وَ أُمِّي وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ أُسْرَتِي

می گوید همه چیزم چیزم فدای امام هیچ چیز را حاضر نیست بر امام مقدم بدارد تمام دینداری همین است، که انسان قلبش را از محبت اغیار خالی کند تا حاضر نشود چیزی را بر امام مقدم کند.

الدِّينُ هُوَ الْحُبُ وَالْحُبُّ هُوَ الدِّينُ. [۴۲]


نمونه کامل همین مطلب در مورد وجود مقدس حضرت قمر بنی هاشم صادق است آقا قمر بنی هاشم در علقمه با این که بسیار تشنه است فقط و فقط به تشنگی مولایش می اندیشد

در ساحل فرات فرمود:

والله لا أذوق الماءَ و سيدى الحسين عطشانا

به خدا آب را نمی چشم در حالی که آقایم حسین تشنه است.

محبت که بیاید اصلا دنیا را بدون امام نمی خواهی چه برسد به این که بخواهی خودت را بر امام مقدم کنی

یا نَفْسُ مِنْ بَعْدِ الْحُسَيْنِ هُونِى / وَبَعْدَهُ لا كُنْتِ أَنْ تَكُونِي


صفحه: 50

هذا حسين وارد المنون / وتَشْرَبينَ بارة المعين

هيهات ما هذا فعال ديني / وَلَا فِعَالُ صادِقِ الْيَقِينِ

ای نفس ! پس از حسین خوار باش و بعد از او شایسته نیست که زنده باشی . این حسین است که وارد گرداب مرگ شده و تو می خواهی آب خنک بنوشی ؟ قسم به خدا این دین من نیست . و هر کس حقیقتا به یقین رسیده باشد چنین نمی کند

محبت اهلبیت که بیاید تمام حالات و رفتارهای انسان در صراط مستقیم قرار میگیرد چون محبت اهلبیت که بیاید محبت دنیا از دل می رود و آن وقت است که دنیا و شیطان و نفس نمی توانند انسان را از راه منحرف کنند

ما هم اگر بخواهیم درست دینداری کنیم اگر میخواهیم درست بندگی کنیم اگر می خواهیم تمام حرکات و سکنات و گفتار و رفتار و افکار و حالات و ... همه و همه وجود ما مطابق خواست امام زمان قرار گیرد باید وارد وادی محبت بشویم

اگر محبت امام زمان در دل رسوخ کند همه چیز ما مطابق خواست محبوب قرار میگیرد. محبت کیمیایی است که انسان را به کمال بندگی میرساند این که آقا رسول الله اجر رسالت خود را محبت اهلبیت قرار داد علتش همین است چون محبت سر آغاز همه خیرات است.

***

حالا سوال اصلی این جاست

محبت چطور بدست می آید؟ این کیمیا چطور روزی ما می شود؟

حالا یک سوال ؛ راه رسیدن به این محبت چیست؟ چطور می شود به این پایه از محبت رسید؟

یک راه اصلی دعا است باید از خدا خواست که چنین محبتی را رزق ما کند از دعاهای همیشگی ما باید این باشد که خدای محبت ما را نسبت به این آقا حفظ و تقویت بفرما


صفحه: 51

جواب دیگر این حدیث قدسی است

فَمَنْ عَمِلَ برضَائِى الزمُهُ ثَلَاثَ خِصَالَ أعَرِّفُهُ شُكْراً لَا يُخَالِطُهُ الْجَهْلُ وَ ذِكْراً لَا يُخَالِطُهُ النِّسْيانُ وَ مَحَبَّةٌ لَا يُؤْثِرُ عَلَى مَحَبَّنِي مَحَبَّةَ المَخْلُوقِينَ. فَإِذَا أَحَبَّنِي أَحْبَبْتُهُ وَ أَفْتَحْ عَيْنَ قَلْبِهِ إِلَى جَلَالِى فَلَا أُخْفِي عَلَيْهِ خَاصَةَ خَلْقِى

هرکس مطابق رضای من عمل کند سه خصلت به او میدهم ... محبتی از خودم در دلش قرار میدهم که محبت هیچ یک از مخلوقات را بر آن ترجیح ندهد. ...

راه رسیدن به این محبت، عمل کردن طبق رضای امام است راه رسیدن به محبت «اطاعت» است . آقا قمر بنی هاشم سلام الله علیه قبل از اینکه اسوه محبت باشد اسوه اطاعت است. مطیع محض مولا بود

در زیارتنامه آقا هم روی این مطلب تاکید شده که ایشان مطیع موالی خود بود.

راه رسیدن به محبت، اطاعت است

اگر میخواهی به مقام محبت برسی تا میتوانی خودت را ملزم کن به اعمال مورد رضای امام. مثلا تا می توانی برای ظهورش دعا کن امر امام است که زیاد برای فرج من دعا کنید.

تا می توانی قرآن بخوان و برای فرجش هدیه کن تا میتوانی کارهای خوب را به نیت رضای امام انجام بده و تقدیم کن برای فرج همین کارها راه محبت را برایت باز میکند نم نم می بینی آن آدم قبلی نیستی میبینی دلت کشش خاصی دارد به سمت آقا مداومت باید کرد تا انشالله به مقصد رسید.


صفحه: 52

عظمت جریان شهادت امام حسین علیه السلام در عوالم وجود

روز عاشورا، روز بسیار مهمی است. مصیبتی که در این روز اتفاق افتاده آنقدر عظیم است که نه فقط این عالم که همه عوالم ،وجود را تحت تاثیر قرار داده است.

در زیارت عاشورا می خوانیم:

يا أبا عبد الله، لقد عظمت الرزيّة، و جلّت و عظمت المصيبه بک علینا و علی جميع أهل الإسلام، و جلّت و عظمت مصیبتک فی السماوات على جميع أهل السماوات

به راستی که مصیبت تو بسیار بزرگ است و مصیبت تو بر ما و بر تمام مسلمانان بسیار گران و سنگین است؛ و مصیبت تو حتی در آسمانها بر تمام اهل آسمانها سخت و سنگین است.

کسی نمی تواند عظمت این مصیبت را درک کند و نمی تواند بفهمد که در ورای این عالم، بخاطر مصیبت سيدالشهدا علیه السلام چه غوغایی برپاست هر چه هم به ما رسیده در حد فهم و درک ناقص ماست

این روزها سوالاتی از این دست مطرح می شود که این همه عزاداری چه ضرورتی دارد؟ چرا دو ماه عزاداری؟ چرا حتی در ایام شادی رسم شده گریز به ذکر مصیبت بزنند و اشک بریزند؟

اینها بخاطر این است که ما به عظمت این مصیبت معرفت نداریم

حالا می خواهیم به بهانه این بحث یک روایت نورانی و کمتر شنیده شده از وجود مقدس امام صادق عليه السلام بیان کنیم تا شاید اندکی بهتر عظمت این مصیبت را درک کنیم


صفحه: 53

این روایت در کتاب کامل الزیارات آمده کتابی که در اوج اعتبار است. مولف این اوج اعتبار است. مولف این کتاب ، مرحوم ابن قولویه، استاد شیخ مفید است و میگوید من در این کتاب حتی یک حدیث نادر و ضعیف هم نیاورده ام!»

راوی روایت ، جناب ابابصیر است. ابابصیر مرادی؛ که از اصحاب خاص امام صادق علیه السلام است.

امام صادق علیه السلام فرموده چهار نفر هستند که احدی مثل آنها امر ما را زنده نکرده، یکی از آنها همین ابابصیر مرادی است. [۴۳]

اکنون متن روایت

ابابصیر نقل می کند

مهمان امام صادق علیه السلام بودم و با آن حضرت داشتم حرف می زدم. ناگهان یک بچه ای وارد اتاق شد. امام آن بچه را بغل کرد و بوسید و شروع کرد به گریه کردن و دعا کردن می:فرمود خدا ذلیل کند کسانی را که شما را ذلیل کردند و انتقام بگیرد از آنان که به شما ظلم کردند...

بعد به من فرمودند: ای ابو بصیر هر وقت به یکی از بچه های امام حسین علیه السلام نگاه میکنم به خاطر ظلمی که به پدرشان و خودشان شده حالتی به من دست میدهد که قابل کنترل نیست.

عظمت مصیبت به حدی است که مولای ،عالم امام صادق علیه السلام می فرماید: «أَتَانِي مَا لَا أَمْلِكُهُ ...؛ از خود بیخود می شوم.»


صفحه: 54

بعد حضرت چند جمله عجیب به ابو بصیر فرمودند در مورد عظمت مصیبت عاشورا :

إنَّ فَاطِمَةَ (عليها السلام) لَتَبْكِيهِ وَ تَشْهَقُ فَتَزْفِرُ جَهَنَّمُ زَفْرَةٌ ...

ای ابوبصیر، مادرش فاطمه (همیشه) برای حسین گریه می کند و ضجه می زند از گریه ،فاطمه جهنم آنچنان برافروخته می شود که نزدیک است اهل زمین را بسوزاند ولی فرشته های مالک جهنم ، آن را مهار کرده اند و آن را محکم نگه داشته اند.

تبكي فعل مضارع است ؛ یعنی کار همیشگی حضرت زهرا سلام الله علیها این است که برای حسینش گریه کند. فقط مختص عاشورا و محرم و صفر نیست؛ نه ؛ این مصیبت آنقدر سنگین است که مادرش را همیشه عزادار کرده درست عین امام عصر علیه السلام که فرموده صباحا و مساء بر تو گریه می کنم .

بعد امام صادق عليه السلام می فرماید گریه فاطمه سلام الله علیها اثر عجیبی در این عالم میگذارد. همه عالم به هیجان آیند و برای حسین پا به پای مادرش گریه میکنند. وقتی روایت داریم عرش خدا به خاطر گریه یک یتیم معمولی به لرزه می افتد ، مسلما وقتی دردانه عالم فاطمه زهرا سلام الله عليها مى گرید این عالم بی تفاوت نمی ماند.

با گریه حضرت زهرا سلام الله علیها، اولین موجودی که به گریه می آید جهنم است! هر موجودی گریه خودش را دارد گریه جهنم این است که به فوران می آید . امام صادق علیه السلام فرمود: جهنم از اثر گریه فاطمه آنقدر به جوش و خروش می آید که اگر فرشته های نگهبان جهنم نبودند اهل زمین را می سوزاند. بعد حضرت فرمود:

فَلَا تَسْكُنُ حَتَّى يَسْكُنَ صَوْتَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءَ


صفحه: 55

گریه جهنم ساکت و آرام نمی شود مگر صدای فاطمه عليها السلام آرام گردد.

تا فاطمه زهرا سلام الله علیها آرام نشود جهنم هم دست از تلاطم و فوران برنمی دارد!

دومین چیزی که امام صادق علیه السلام به آن اشاره میکند گریه دریاهاست. گریه دریا جوش و خروش آن است.

وَ إِنَّ البِحَارَ تَكَادُ أَنْ تَنْفَتِقَ فَيَدْخُلَ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ وَ مَا مِنْهَا قَطْرَةٌ إِلَّا بِهَا مَلَكَ مُوَكَّلْ فَإِذَا سَمِعَ الْمَلَكُ صَوْتَهَا أطْفَاً نَارَهَا بِأَجْنِحَتِهِ وَ حَبَسَ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ مَخَافَةٌ عَلَى الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا وَ مَنْ عَلَى الْأَرْضِ.

نزدیک است دریاها شکاف بردارند و به همدیگر متصل بشوند و اهل زمین را غرق کنند. هر قطره ،دریا یک فرشته موکل دارد. وقتی می خواهد از داغ حسین علیه السلام و به خاطر گریه فاطمه سلام الله علیها) به جوش و خروش بیاید فرشته موکل آن را آرام می کند. وگرنه دریاها بهم می پیوستند و اهل زمین را نابود می کردند

سومین چیزی که امام صادق علیه السلام به آن اشاره میکند گریه اهل آسمان است

فَلَا تَزَالُ الْمَلَائِكَةُ مُشْفِقِينَ يَبْكُونَهُ لِبُكَائِهَا وَ يَدْعُونَ اللَّهَ وَ يَتَضَرَّعُونَ إِلَيْهِ وَ يَتَضَرَّعُ أَهْلُ الْعَرْشِ وَ مَنْ حَوْلَهُ وَ تَرْتَفِعُ أَصْوَاتِ مِنَ الْمَلَائِكَةَ بِالتَّقْدِيسِ لِلَّهِ مَخَافَةٌ عَلَى أهْل الْأَرْضِ وَ لَوْ أَنَّ صَوْتاً مِنْ أَصْوَاتِهِمْ يَصِلُ إِلَى الْأَرْضِ لَصَعِقَ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ تَقَطَّعَتِ الجِبَالُ وَ زُلْزِلَتِ الْأَرْضِ بِأَهْلِهَا


صفحه: 56

پیوسته فرشته ها و همه اهل عرش به خاطر گریه او (فاطمه زهرا سلام الله علیها) گریه می کنند و دعا میکنند مبادا عذاب به اهل زمین برسد. اگر صوت گریه اهل عرش به اهل زمین میرسید تمام اهل زمین بیهوش می شدند و کوه ها قطعه قطعه می شد و زمین به لرزه می افتاد

ابابصیر میگوید : هوش از سرم پرید به آقا عرض کردم این فرمایش شما خیلی سنگین است!

حضرت فرمود چیزهایی که به تو نگفتم عجیبتر است از آنچه شنیدی!

این روایت ادامه ای دارد که دوباره به آن میپردازیم

امام صادق علیه السلام فقط یه بخشی را بیان کرد ، آن هم در حد و اندازه درک ابابصیر. وگرنه قصه خیلی بالاتر از این حرفهاست.

ما چشم و گوش بسته ها درک نمی کنیم که این مصیبت چه بر سر عالم هستی آورده! آنها که چشمشان باز است می فهمند . آنها که مثل سلمان و ابوذر، روح و جانشان با ولایت عجین شده و پشت پرده ها را می بینند درک می کنند چه خبر است

بگذارید یک تکه از تاریخ را بخوانیم:

جناب ابوذر را همه به راستگویی و حرف حق میشناسند . پیغمبر صلی الله علیه وآله فرموده بود: زیر این آسمان راستگوتر از ابوذر نیست. [۴۴] ابوذر بخاطر همین حق گویی ها و مخالفت با ریخت و پاش های عثمان، محکوم به تبعید شد عثمان :گفت هیچکس حق ندارد ابوذر را بدرقه کند. مروان بن حکم را مامور کرد که این دستور اجرا شود عثمان میخواست با این ،دستور هم ابوذر را تحقیر کند و انتقامش را از او بگیرد، و هم در انظار عموم ابوذر را فردی ماجراجو و ضد اسلام معرفی کند. اما امیرالمؤمنین(علیه السلام) برای خنثی کردن این توطئه همراه دو فرزند عزیزش امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و چند نفر از


صفحه: 57

اصحاب برای بدرقه ابوذر .رفت مروان ناراحت شد گفت: مگر نمیدانید خلیفه چه دستوری داده؟

امیرالمومنین علیه السلام با تازیانه به مرکب مروان زد و مروان پا به فرار گذاشت .

همه حرف اینجاست ابوذر موقع وداع جمله عجیب دارد. مردم به او گفتند: ابوذر بر این بلای تبعید صبر کن . این بلا در راه خدا کوچک است . ابوذر گفت: درست است این بلای کوچکی است. بلای بزرگ روزی است که حسین شهید شود.

بعد ابوذر این جمله عجیب را فرمود:

وَ إِنَّكُمْ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا يَدْخُلُ عَلَى أهْل البحار وسُكَانَ الْجِبَالَ فِي الْغِيَاضِ وَ الْأَكَامِ و أهْل السَّمَاءِ مِنْ قَتْلِهِ لَبَكَيْتُمْ وَ اللهِ حَتَّى تَرْهَقَ أَنْفُسُكُمْ

و الله اگر بدانید که به خاطر مصیبت شهادت آن ،حضرت چه بر سر اهل دریا و ساکنین کوه ها در جنگل ها و تپه ها خواهد آمد و چه بر سر اهل آسمان خواهد آمد آن قدر گریه می کنید تا جانتان از بدن خارج شود!!!

این حرف یک شخص عادی نیست. حرف ابوذر است ابوذری که به فرمودهی رسول خدا صلى الله عليه وآله راستگوتر از او نداریم. ابوذر با قسم والله این حرف را می زند میگوید اگر شما درک کنید که این مصیبت چقدر سنگین است تا حد مرگ گریه میکنید اما شما درک ندارید.

روایات از این دست زیاد داریم

همه هستی عزادارند آسمان خدا هر روز بر حسین گریه می کند. زمین گریه می کند. کوه ها گریه می کنند. دریاها گریه میکنند جهنم گریه می کند . بهشت گریه میکند . عرش گریه می کند.

همه عزادارند. همه داغدارند نه فقط عاشورا . نه هر روز عزادارند چرا؟ چون مادرش فاطمه سلام عليها هر روز گریه میکند همانطور که امام زمان علیه السلام هر روز گریه میکند.


صفحه: 58

تمام عالم خودش را با امام عالم تنظیم میکند عرش فرش زمین آسمان فرشته ها حیوانات همه و همه نگاهشان به امام عالم است. می بینند او چه می کند خود را شبیه او میکنند.

فقط این بشری که خودش صاحب اختیار است به حال خود رها شده.

تو هم بیا شبیه امام بشو خدا در قرآن می فرماید: لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُول اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَه. بیا خودت را پیامبر و اهلبیت پیامبر علیهم السلام تطبیق بده بیا خودت را با عالم هستی کوک کن. با عرش خدا کوک کن .

چطور وقتی یک رادیو ساعت را اعلام میکند ساعت خودت را با آن تنظیم می کنی؟! تو هم بیا خودت را با ساعت عالم تنظیم کن

اگر کسی برای حسین گریه نکند از دنیا عقب است. همه هستی دارد پا به پای امام زمان هرروز گریه میکند و امام را همراهی می کند . من و تو اگر گریه نکنیم خودمان جا می مانیم وگرنه کسی به گریه من و تو نیازی ندارد

برگردیم به روایتی که ابتدا بیان کردیم

ابابصیر می گوید امام صادق علیه السلام بین فرموده هایشان یک جمله ای فرمود که بغض گلوی من را گرفت دیگه نتوانستم حرفی بزنم. آنقدر آن جمله حالم را دگرگون کرد که وقتی رفتم خانه، نتوانستم غذا بخورم و تا صبح هم خواب به چشمم نیامد. آن جمله این بود :

أ مَا تُحِبُّ أَنْ تَكُونَ فِيمَنْ يُسْعِدُ فَاطِمَةَ عليها السلام

دوست نداری کمک حال مادر ما فاطمه باشی؟

یعنی این گریه ها و ناله ها این مجلس گرفتن ها کمک کردن به مادرش فاطمه است .


صفحه: 59

تمام عوالم وجود در مصیبت حسین بی قرارند دریاها کوه ها دشت ها همه همه عزادارند همه داغ دیده اند از این مصیبت ، همه بی قرارند و به عبارت دیگر همه «منتظر» ند. همه خواهان این هستند که این خون بناحق ریخته انتقامش گرفته بشود.

ما هم باید همسو باشیم با این عالم خلقت. باید داغدار این مصیبت بزرگ باشیم و دعا کنیم برای آن روزی که منتقم این خون قیام می کند و مرهمی بر قلب بانوی عالم حضرت زهرا علیها السلام بگذارد.


صفحه: 60

درباره مركز

بسمه تعالی

جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ

با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.

(توبه : 41)

چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.

آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟

و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟

به شما تبریک میگوییم.

شماره کارت :

6104-3388-0008-7732

شماره حساب بانک ملت :

9586839652

شماره حساب شبا :

IR390120020000009586839652

به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)

مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.

آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول

وب سایت: www.ghbook.ir

ایمیل: Info@ghbook.ir

تلفن دفتر مرکزی: 03134490125

دفتر تهران: 88318722 ـ 021

بازرگانی و فروش: 09132000109

امور کاربران: 09132000109


پانویس

  1. بقره : 152
  2. رُوِيَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَرَجَ عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ ارْتَعُوا فِي رِيَاضِ الْجَنَّةِ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا رِيَاضِ الْجَنَّةِ قَالَ مَجَالِسُ الذِّكْرِ اغْدُوا وَ رُوحُوا وَاذْكُرُوا وَ مَنْ كَانَ يُحِبُّ أَنْ يَعْلَمَ مَنْزِلَتَهُ عِنْدَ اللَّهِ فَلْيَنْظُرْ كَيْفَ مَنْزِلَهُ اللَّهِ عِنْدَهُ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُنْزِلُ الْعَبْدَ حَيْثُ أَنْزَلَ الْعَبْدُ اللَّهَ مِنْ نَفْسِهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ خَيْرَ أَعْمَالِكُمْ عِنْدَ مَلِيكِكُمْ وَ أَرْكَاهَا وَ أَرْفَعَهَا فِي دَرَجَاتِكُمْ وَ خَيْرَ مَا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ ذِكْرُ اللَّهِ تَعَالَى فَإِنَّهُ تَعَالَى أَخْبَرَ عَنْ نَفْسِهِ فَقَالَ أَنَا جَلِيسُ مَنْ ذَكَرَنِي وَ قَالَ سُبْحَانَهُ فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ يَعْنِي اذْكُرُونِي بِالطَّاعَةِ وَ الْعِبَادَةِ أَذْكُرْكُمْ بِالنِّعَمِ وَالْإِحْسَانِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الرضوان. (بحار الانوار، ج 10، ص163)
  3. الکافی، ج 2، ص186.
  4. مَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ يَذْكُرُونَ فَضْلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیه السلام)إِلَّا هَبَطَتْ عَلَيْهِمْ مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ حَتَّى تَحْفَّ بِهِمْ فَإِذَا تَفَرَّقُوا عَرَجَتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى السَّمَاءِ فَيَقُولُ لَهُمُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّا نَشَمُّ مِنْ رَائِحَتِكُمْ مَا لَا نَشَمُّهُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ فَلَمْ نَرَ رَائِحَةَ أَطْيَبَ مِنْهَا فَيَقُولُونَ كُنَّا عِنْدَ قَوْمٍ يَذْكُرُونَ مُحَمَّدًا وَ أَهْلَ بَيْتِهِ عَ فَعَلِقَ عَلَيْنَا مِنْ رِيحِهِمْ فَتَعَطَرْنَا فَيَقُولُونَ اهْبِطُوا بِنَا إِلَيْهِمْ فَيَقُولُونَ تَفَرَّقُوا وَ مَضَى كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ إِلَى مَنْزِلِهِ فَيَقُولُونَ اهْبِطُوا بِنَا حَتَّى نَتَعَطَّرَ بِذَلِكَ الْمَكَانِ. (مستدرک الوسائل، ج 12، ص 392)
  5. 5 . يا دَاوُدُ، أَبْلِغْ مَوَالِيَّ عَنِّى السَّلَامَ، وَ أَنِّي أَقُولُ: رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَمَعَ مَعَ آخَرَ فَتَذَاكَرًا أَمْرَنَا فَإِنَّ ثَالِنَهُمَا مَلَكٌ يَسْتَغْفِرُ لَهُمَا، وَ مَا اجْتَمَعِ اثْنَانِ عَلَى ذِكْرِنَا إِنَّا بَاهَى اللَّهُ (تَعَالَى بِهِمَا الْمَلَائِكَةَ، فَإِذَا اجْتَمَعْتُمْ فَاسْتَغِلُوا بِالذِّكْرِ، فَإِنَّ فِى اجْتِمَاعِكُمْ وَ مُذَاكَرَتِكُمْ إِحْيَاؤُنَا، وَ خَيْرُ النَّاسِ مِنْ بَعْدِنَا مَنْ ذَاكَرَ بِأَمْرِنَا وَ دَعَا إِلَى ذِكْرِنَا. ( امالی طوسی ص 224)
  6. وَ إِنَّهُ لَيَنْظُرُ إِلَى مَنْ يَبْكِيهِ فَيَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ يَسْأَلُ أَبَاهُ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَيَقُولُ أَيُّهَا الْبَاكِي لَوْ عَلِمْتَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَكَ لَفَرِحْتَ أَكْثَرَ مِمَّا حَزِنْتَ وَ إِنَّهُ لَيَسْتَغْفِرُ لَهُ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِيئَة. (كامل الزيارات ص103)
  7. زندگی حبیب ابن مظاهر ص 56
  8. دعای عدیله
  9. ابراهيم : 7
  10. مكيال المكارم ج 1 ص 333.
  11. ذَكَرُوا أَنَّ أَبَا حَنِيفَةَ أَكَلَ طَعَامًا مَعَ الْإِمَامِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِع فَلَمَّا رَفَعَ الصَّادِقُ عَ يَدَهُ مِنْ أَكْلِهِ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ هَذَا مِنْكَ وَ مِنْ رَسُولِكَ ص فَقَالَ أَبُو حَنِيفَةَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ َأ جَعَلْتَ مَعَ اللهِ شَرِيكَاً فَقَالَ لَهُ وَيْلَكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فِي كِتَابِهِ وَ مَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَقُولُ فِي مَوْضِعِ آخَرَ وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَ قَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ فَقَالَ أَبُو حَنِيفَةَ وَ اللَّهِ لَكَانِّى مَا قَرَأَتُهُمَا قَطُّ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا سَمِعْتُهُمَا إِلَّا فِي هَذَا الْوَقْتِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام)بَلَى قَدْ قَرَأْتَهُمَا وَ سَمِعْتَهُمَا وَ لَكِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَنْزَلَ فِيكَ وَ فِي أَشْبَاهِكَ أَمْ عَلى قُلُوب أقفالُها وَقَالَ كَلَّا بَلْ رانَ عَلى قُلُوبهمْ ما كَانُوا يَكْسِبُونَ. (كنزالفوائد کراجکی ج 2 ص 36)
  12. ثم قال الحسين ما يقال لهذه الأرض ؟ فقالوا (كربلاء) و يقال لها أرض (نينوي) قرية بها فبكي و قال كرب و بلاء؛ اخبرتني أم سلمة قالت: كان جبرئيل عند رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و أنت معی فبكيت فقال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) دع ابنى فترکتک فأخذک و وضعک فی حجره فقال جبرئيل أ تحبه؟ قال نعم؛ قال فان أمتك ستقتله. قال و ان شئت أن أريك تربه ارضه التي يقتل فيها؟ قال نعم؛ قالت: فبسط جبرئيل جناحه علي أرض كربلاء فأراه إياها، فلما قيل للحسين هذه أرض كربلاء شمها و قال هذه والله هی الأرض التي أخبر بها جبرائیل رسول الله و اننى اقتل فيها تذكره الخواص ج1 ص225)
  13. المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری، ج 4، ص 440
  14. اتَّخَذَ اللَّهُ أَرْضَ كَرْبَنَاءَ حَرَماً آمِناً مُبَارَكاً قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللَّهُ أَرْضَ الْكَعْبَةِ وَيَتَّخِذَهَا حَرَماً بِأَرْبَعَهُ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ وَ أَنَّهُ إِذَا زَلْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْأَرْضِ وَسَيَّرَهَا رُفِعَتْ كَمَا هِيَ بِتُرْبَتِهَا نُورَانِيَّةً صَافِيَةً فَجُعِلَتْ فِي أَفْضَلِ رَوْضَهُ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَأَفْضَلِ مَسْكَن فِي الْجَنَّةِ لَا يَسْكُنُهَا إِلَّا النَّبِيُّونَ وَ الْمُرْسَلُونَ أَوْ قَالَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ إِنَّهَا لَتَزْهَرُ بَيْنَ رِيَاضِ الْجَنَّةِ كَمَا يَزْهَرُ الْكَوْكَبُ الدُّرْئُ بَيْنَ الْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ يَغْشَى نُورُهَا أَبْصَارَ أَهْلِ الْجَنَّهُ جَمِيعاً وَهِيَ تُنَادِى أَنَا أَرْضُ اللَّهِ الْمُقَدَّسَةُ الطَّيِّبَةُ الْمُبَارَكَةُ الَّتِي تَضَمَّنَتْ سَيْدَ الشُّهَدَاءِ وَ سَيْدَ شَبَابِ أهْلِ الْجَنَّةَ (كامل الزيارات ص 268)
  15. عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام)قَالَ: خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَرْضَ كَرْبَنَاءَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْكَعْبَةَ بِأَربَعَهُ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ وَ قَدَّسَهَا وَ بَارَكَ عَلَيْهَا فَمَا زَالَتْ قَبْلَ خَلْقِ اللَّهِ الْخَلْقَ مُقَدَّسَةً مُبَارَكَةً وَ لَا تَزَالُ كَذَلِكَ حَتَّى يَجْعَلَهَا اللَّهُ أَفْضَلَ أَرْضِ فِى الْجَنَّةِ وَ أَفْضَلَ مَنْزِلِ وَمَسْكَن يُسْكِنُ اللَّهُ فِيهِ أَوْلِيَاءَهُ فِي الْجَنَّةِ. (كامل الزيارات ص 268
  16. مشابه همین مضمون در روایات دیگر آمده عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام)قَالَ: خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى كَرْبَلَاءَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْكَعْبَةَ بِأَرْبَعَهُ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ وَ قَدَّسَهَا وَ بَارَكَ عَلَيْهَا فَمَا زَالَتْ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللهُ الْخَلْقَ مُقَدَّسَةٌ مُبَارَكَةً وَ لَا تَزَالُ كَذَلِكَ وَ يَجْعَلُهَا أَفْضَلَ أَرْضِ فِى الْجَنَّةِ. (کامل الزیارات ص 270) و در نقلی دیگر این اضافه آمده وَ أَفْضَلَ مَنْزِلٍ وَ مَسْكَن يُسْكِنُ اللَّهُ فِيهِ أَوْلِيَاءَهُ فِى الْجَنَّةِ- (كامل الزيارات ص 270)
  17. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ(علیه السلام)قَالَ: إِنَّ أَرْضَ الْكَعْبَةِ قَالَتْ مَنْ مِثْلِي وَ قَدْ بَنَى اللَّهُ بَيْتَهُ [بُنِيَ بَيْتُ اللَّهِ عَلَى ظَهْرِى وَيَأْتِينِي النَّاسُ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ وَ جُعِلْتُ حَرَمَ اللَّهِ وَ أَمْنَهُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهَا أَنْ كُفِّى وَ قِرى فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِى مَا فَضْلُ مَا فُصِّلْتِ بِهِ فِيمَا أَعْطَيْتُ بِهِ أَرْضِ كَرْبَنَاءَ إِلَّا بِمَنْزِلَةِ الْإِبْرَةِ غُرِسَتْ [ غُمِسَت فِي الْبَحْرِ فَحَمَلَتْ مِنْ مَاءِ الْبَحْرِ وَ لَوْ لَا تُرْبَهُ كَرْبَلَاءَ مَا فَضَّلْتُكِ وَ لَوْ لَا مَا تَضَمَّنَتْهُ أَرْضِ كَرْبَلَاءَ لَمَا خَلَقْتُكِ وَ لَا خَلَقْتُ الْبَيْتَ الَّذِي افْتَخَرْتِ بِهِ فَقِری وَ اسْتَقِرى وَ كُونِي دُنْيَا مُتَوَاضِعاً ذَلِيلًا مَهِيناً غَيْرَ مُسْتَنْكِفٍ وَ لَا مُسْتَكْبِرٍ لِأَرْضِ كَرْبَلَاءَ وَ إِلَّا سُخْتُ بِهِ وَ هَوَيْتُ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ (کامل الزيارات ص267 )
  18. بحار الأنوار (ط) - بیروت)، ج 44،
    صفحه: 383
  19. کمال الدین ج 2 ص 371
  20. سرگذشت جانسوز حضرت رقیه سلام الله عليها: ص 31 الی 33
  21. كمال الدین ج 2 ص 353
  22. سوره یوسف آیه 85
  23. سرگذشت جان سوز حضرت رقیه ص29، به نقل از ثمرات الحياه، ج2، ص38
  24. بحار الأنوار (ط) - بیروت)، ج99،
    صفحه: 118
  25. تصنيف غرر الحکم ح 3758
  26. كمال الدین ج 2 ص 509
  27. لَلَّهُ أَفْرَحُ بتوبهِ عبدِهِ مِن العقيمِ الوالِدِ ومِن الضّال الواجد، ومِن الضّمان الوارد. (کنز العمال: 10165)
  28. احتجاج ج 2 ص 467
  29. بحار الانوار ج 53 ص302.
  30. همان ص179.
  31. «إذا خَرَجَتِ الصَّدَقَةُ مِنْ يَدِ صاحِبها تَتَكَلَّمُ بِخَمْس كَلِمات أولُها كُنْتُ فانياً فَأَثْبَتَنى و كُنتُ صَغيراً فَكَبَّرْتَنِي وَكُنْتُ عَدُوّاً فَأَحْبَبْتَنى وَ كُنتَ تَحْرُسُنى وَالآنَ أَنَا أَحْرُسُكَ إلى يوم القيامة»(الاثنى العشرية، ص 223).
  32. عن عائشه قالت انهم ذبحوا شاة فقال النبي صلي الله عليه وآله وسلم ما بقي؟ فقال ما بقي منها الا كتفها قال صلي الله عليه وآله وسلم : كلّها قد بقي غير كتفها». (کنزالعمال/16150)
  33. غرر الحکم 8577
  34. لَا تَنْظُرُوا إِلَي طُولِ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ فَإِنَّ ذَلِكَ شَيْءٌ اعْتَادَهُ فَلَوْ تَرَكَهُ اسْتَوْحَشَ لِذَلِكَ وَ لَكِنِ انْظُرُوا إِلَي صِدْقٍ حَدِيثِهِ وَ أَدَاءِ أَمَانَتِهِ.
  35. کافی ج2 ص162
  36. عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)... قال : ... فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَخْلُقَ الْخَلْقَ نَثَرَهُمْ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ لَهُمْ مَنْ رَبُّكُمْ فَأَوَّلُ مَنْ نَطَقَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام)وَالْأَئِمَّةُ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْهِمْ فَقَالُوا أَنْتَ رَبُّنَا فَحَمَّلَهُمُ الْعِلْمَ وَالدِّينَ ثُمَّ قَالَ لِلْمَلَائِكَةِ هَوْلَاءِ حَمَلَهُ دِينِي وَ عِلْمِي وَ أَمَنَائِي فِي خَلْقِي وَ هُمُ الْمَسْئُولُونَ ثُمَّ قَالَ لِبَنِي آدَمَ أَقِرُوا لِلَّهِ بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ لِهَوْلَاءِ النَّفَرِ بِالْوَلَايَةِ وَ الطَّاعَةِ فَقَالُوا نَعَمْ رَبَّنَا أَقْرَرْنَا فَقَالَ اللَّهُ لِلْمَلَائِكَةِ اشْهَدُوا فَقَالَتِ الْمَلَائِكَةُ شَهِدْنَا عَلَى أَنْ لَا يَقُولُوا غَداً إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ. أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَ فَتُهْلِكُنا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ يَا دَاوُدُ وَلَايَتُنَا مُؤَكَّدَةً عَلَيْهِمْ فِي الْمِيثَاقِ. الكافى (ط – الإسلامية)، ج 1،
    صفحه: 133
    )
  37. ابلغ علياً اني اقابله بمأة ألف ما فيهم من يفرق بين الناقة و الجمل و لقد بلغ من أمرهم له انه صلّي بهم عند مسيرهم إلي صفين الجمعة يوم الاربعاء (مروج الذهب، ج 2، ص 172)
  38. الغدیر، ج 8، ص 123
  39. نهج البلاغه کلمات قصار 208
  40. کافی ج 2 ص 46
  41. أسرار آل محمد علیهم السلام / ترجمه کتاب سلیم،
    صفحه: 516
  42. وسائل الشیعه، ج16،
    صفحه: 171
  43. سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام)يَقُولُ مَا أَجِدُ أَحَداً أَحْيَا ذِكْرَنَا وَ أحَادِيثَ أبى(علیه السلام)إِلَّا زُرَارَةُ وَ أَبُو بَصِيرِ الْمُرَادِئُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ وَ بُرَيْدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ وَ لَوْ لَا هَؤُلَاءِ مَا كَانَ أَحَدٌ يَسْتَنْبِطُ هُدًى هَؤُلَاءِ حُفَّاظُ الدِّينِ وَ أَمَنَاءُ أَبِي(علیه السلام)عَلَى حَلَالِ اللَّهِ وَ حَرَامِهِ وَ هُمُ السَّابِقُونَ إِلَيْنَا فِي الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةَ (اختصاص ، ص66)
  44. مَا أَظَلَّتِ الْخَصْرَاءُ وَ لَا أَقَلَّتِ الْغَبْرَاءُ عَلَى ذِى لَهْجَهُ أَصْدَقَ مِنْ أَبِي ذَرٍ