ز آن سیما چه می آید به کار؟ ما همه مهمان باغ دلبریم *** پس چرا سر در حصار دیگریم! [۱] جان به فدای آن آقای عزیزی که عزّت ما همه از اوست و او معزّ الاولیاء است،[۲]